ناشناس

شوهرم دچار بیماری اسکیزوفرنی هست، سر دو راهیم که طلاق بگیرم یانه؟

باسلام خسته نباشی ،من ۹ساله که ازدواج کردم ،ویه دختر ۶ساله دارم وتواین مدت با شوهرم اختلاف داشتم والان نزدیک به ۳ساله خونه پدرم به عنوان قهر اومدم وقصدم طلاق هست ،حالا موندم سردوراهی که آیا طلاق بگیرم یانه ،وقتیکه دوسش ندارم هیچ علاقه ای بهش ندارم چطور میتونم ادامه بدم ،شوهرم دچار بیماری اسکیزوفرنی میباشد وبارها دس به خودکشی زده ،بدبین ودست به زن داره ،بددهنی میکنه وخیلی عذاب میکشیدم و تواین چند سال همش بیکار بوده خرجی این چند ساله به عهده پدر شوهرم بوده نمیدونم چیکار کنم به چه امیدی ادامه بدم لطفا راهنمایی،کنید
يکشنبه، 29 بهمن 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیده نرجس رضایی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

شوهرم دچار بیماری اسکیزوفرنی هست، سر دو راهیم که طلاق بگیرم یانه؟

ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 31 ساله )

باسلام خسته نباشی ،من ۹ساله که ازدواج کردم ،ویه دختر ۶ساله دارم وتواین مدت با شوهرم اختلاف داشتم والان نزدیک به ۳ساله خونه پدرم به عنوان قهر اومدم وقصدم طلاق هست ،حالا موندم سردوراهی که آیا طلاق بگیرم یانه ،وقتیکه دوسش ندارم هیچ علاقه ای بهش ندارم چطور میتونم ادامه بدم ،شوهرم دچار بیماری اسکیزوفرنی میباشد وبارها دس به خودکشی زده ،بدبین ودست به زن داره ،بددهنی میکنه وخیلی عذاب میکشیدم و تواین چند سال همش بیکار بوده خرجی این چند ساله به عهده پدر شوهرم بوده نمیدونم چیکار کنم به چه امیدی ادامه بدم لطفا راهنمایی،کنید


مشاور: علی محمد صالحی

با عرض سلام و احترام خدمت شما.
شما نسبت به همسرتون با دوتا مسئله مواجه هستید، یکی اینکه هیچ علاقه و محبتی به ایشون ندارید، و مسئله دوم اینکه همسر شما مبتلا به بیماری و اختلال اسکیزوفرنی هستند، البته اشاره نکردید که ایشون به اسکیزوفرنی حاد مبتلا هستند یا اسکیزوفرنی مزمن، در هر حال هر دو مسئله جدی و مهم هستند. ظاهر قضیه نشون میده که اگر شما از همسرتون جدا بشید منطقیه، اما سوال اینه که آیا غیر از این دو نکته، مسئله دیگه ای هم هست یا خیر؟ و اینکه چرا با وجود این شرایط در مدت این سه سال جدا نشدید.
اما به هرحال مسلم است که اگر شما تکلیف خودتون رو مشخص کنید و معلق نباشید، بهتر خواهد بود.
نکته دیگه اینکه یک حالت تعارضی در روان ما انسانها هست که وقتی میخواهیم کاری رو انجام بدیم تا وقتی زمینه اش فراهم نشده و شرایط جور نشده انگیزه زیادی برای انجام اون کار داریم ولی وقتی شرایط جور میشه و حالا میتونیم اون کار رو انجام بدیم، دچار تردید میشیم، به بیان دیگه نزدیکی به هدف موجب روی گردانی ما میشه، و نمیخواهیم اون کار رو انجام بدیم، و وقتی دوباره از هدف و تصمیمون فاصله گرفتیم دوباره موجب روی آوری و اراده برای انجام اون کار مثالا جدایی میشه، اینو گفتم که بگم شاید شما هم نسبت به قضیه جدا شدن از همسرتون، دچار این روی آوری و روی گردانی شده باشید.
خلاصه اینکه ظاهر قضیه شما نشون میده که جدا شدن شما منطقیه، مگر اینکه دلایل خاصی برای جدا نشدن داشته باشید. اما در هر صورت جدا بشید یا خیر، حتما نسبت به فرزندتان توجه خاص و ویژه داشته باشید و حفظ آرامش و سلامت جسم و روان او در اولویت شما باشه و بدونید که این طفل معصوم نسبت به اختلافات و مسائلی که بین شما و همسرتون پیش اومده هیچ تقصیری نداشته، و دقت کنید که در هر صورت همسر شما، پدر دخترتونه، و هیچ گاه حتی باوجودی که به همسرتون علاقه و محبتی ندارید، در مقابل دخترتان از پدرش بدگویی و توهین نکنید، و ذهنیت او را نسبت به پدرش خراب نکنید، چون این کار باعث میشه دختر شما از جهت روحی آسیب ببینه.
موفق و شاد و خوشبخت باشید

بیشتر بخوانید:
نکاتی درباره طلاق و جدایی



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.