ناشناس

روانشناسی: دچار مشکلات عاطفی شده ام، کمکم کنید.

مدتیه احساس میکنم خیلی نسبت ب قبل تغییر کردم و دست خودم نیست میدونم نبوده یعنی نمیتونم برگردم به اونی که قبلا بودم و همه دوستش داشتن ینی مورد قبول دوستام و اطرافیان و... سخته دیگه همه چیز برام عیر قابل تحمله . توی رابطه عاطفی هستم که به ازدواج ختم میشد ولی مدتیه مثل قبل نیستم و بقیه میگن منزوی و گوشه گیر شدم. قبلا کم حرف میزدم ولی نه به سکوت حالا که انگار غیر ارادیه
يکشنبه، 16 ارديبهشت 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیده نرجس رضایی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

روانشناسی: دچار مشکلات عاطفی شده ام، کمکم کنید.

ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 20 ساله )

مدتیه احساس میکنم خیلی نسبت ب قبل تغییر کردم و دست خودم نیست میدونم نبوده یعنی نمیتونم برگردم به اونی که قبلا بودم و همه دوستش داشتن ینی مورد قبول دوستام و اطرافیان و... سخته دیگه همه چیز برام عیر قابل تحمله . توی رابطه عاطفی هستم که به ازدواج ختم میشد ولی مدتیه مثل قبل نیستم و بقیه میگن منزوی و گوشه گیر شدم. قبلا کم حرف میزدم ولی نه به سکوت حالا که انگار غیر ارادیه


مشاور: احسان فدایی

با عرض سلام و تقدیم احترام خدمت شما پرسشگر محترم! ارتباط شما با ما گویای این است که در صدد انتخاب مسیر صحیح هستید و امیدواریم ما نیز راهنمای خوبی برایتان باشیم.
در مورد سوال باید خدمت شما عرض نماییم در عین ساده بودن اما جوانب مهمی را در بر دارد و بعلت عدم توضیح بیشتر دچار ابهام است. یکی از مهمترین ارکان مشاوره مخصوصاً در زمینه راهنمایی که باعث می گردد نتیجه مطلوبی از آن حاصل گردد میزان اطلاعاتی است که شما باید در اختیار مشاور قرار دهید ؛ زیرا به هر حال تفاوت های فردی افراد در وضعیت و شرایط خانوادگی، محیطی، شخصیتی، جنسیتی و ... ایجاب می کند که مشاوره‌ها با فرد مورد نظر و شرایط وی مطابقت داشته باشد .بنابراین با پاسخگویی به چند سئوالی که در ذیل مطرح می گردد ما را در راهنمایی دقیقتر در مکاتبات بعدی یاری فرمایید.
1.این احساس از کی آغاز شد؟
2. آیا این احساس را سابقا نیز تجربه نموده اید؟
3. آیا دیگر ابعاد زندگی شما را نیز تحت تأثیر قرار داده است؟
4. آیا تا کنون برای مقابله با این احساس اقدامی هم نموده اید؟
به هر حال لازم بود توضیحات دقیق تری ارائه نمایید  و دربارة ماهیت مشکلتان بیشتر توضیح دهید.
اکنون توجه داشته باشید که به احتمال قوی این احساس بر اثر یک دوره مشکلات در زندگی تان به وجود آمده است و درمان فعلی آن با انجام چند راهکار ممکن است ولی اگر بیش از این ادامه دهید ممکن است مزمن شود و درمان آن با وشواری هایی مواجه گردد.
علایم و نشانه های افسردگی
افسردگی همچون اختلالات دیگر، دارای علایمی است که در اینجا به طور اجمال به برخی از آنها اشاره می کنیم: 1. احساس غم، اضطراب یا تهی بودن، به طور دایم یا در بیشتر وقتها. 2. اشتغال ذهنی دربارة مرگ یا خودکشی. 3. احساس گناه، نومیدی یا بی ارزشی. 4. از دست دادن علاقه یا لذت در مورد فعالیت هایی که قبلاً جالب و لذت بخش بودند 5. کم خوابی یا پرخوابی. 6. کم خوری و کاهش وزن، یا پرخوری و افزایش وزن. 7. بی قراری یا تحریک پذیری. 8. دردهای جسمی مداوم که درمان در مورد آنها مؤثر نیست، مانند سردردهای مزمن، یبوست و دیگر مشکلات گوارشی. 9. دشواری در ایجاد تمرکز، یادآوری مسایل یا تصمیم گیری. 10. ضعف.
باید توجه داشت، در صورتی این علایم، نشان دهندة افسردگی است که چهار تا پنج مورد یا بیشتر، در مورد یک شخص صادق باشد و بیش از دو هفته هم دوام داشته باشند.
درمان افسردگی
درمان افسردگی منحصر به یک درمان نیست و از آنجا که برخی از روشهای درمانی را شخص به تنهایی نمی تواند انجام دهد، بنابراین اولین و مهم ترین کار در جهت درمانِ افسردگی یا هر نوع بیماری روانی دیگر، مراجعه به روانشناس بالینی یا روانپزشک است. در اینجا تنها آن دسته از روشهای درمانی را ذکر می کنیم که برای انجام آنها به کمک و همکاری و نظارت متخصص نیازکمتری وجود دارد ، این روش‌ها عبارتند از:
1. بسیاری از افسردگی ها ناشی از افکار منفی ای است که فرد افسرده در ذهن خود دارد، به عنوان مثال فردی که فکر می کند کسی او را دوست ندارد، در نتیجه، رفتارش گوشه گیری از دیگران، حالت عاطفی اش احساس تنهایی و افسردگی و حالت فیزیکی و جسمانی اش بی خوابی، بی اشتهایی و... است. بر این اساس برای درمان افسردگی، باید با افکار منفی مبارزه کرد، برای این کار لازم است از خود بپرسید که شواهد و دلایل شما برای اثبات یا ردّ افکار منفی تان چیست؟ و آنها را در یک جدول یادداشت کنید. همچنین سعی کنید برای هر رویداد، بیش از یک توضیح قایل شوید. هرچه شما بیشتر، رویدادهای روزمره تان را یادداشت کنید و سعی در تجزیة افکار منفی و جدال با آنها کنید، در این کار مهارت کسب کرده سریع تر از آنها رهایی می یابید. به هر حال مقابله جدی با افکار منفی , روح و روان انسان را آرام می کند.
2. با دیگران ارتباط برقرار کنید ـ دوستان، اقوام و آشنایان و این ارتباط را افزایش دهید.
3. با خود مهربان باشید، قبول کنید که افسردگی انرژی شما را تحلیل می برد و مانع از انجام دادن همة کارهایی می شود که قبلاً انجام می دادید. سعی کنید برای خود هدف‌های دشوار در نظر نگیرید یا مسئولیت بیش از توان خود قبول نکنید.
4. منظم باشید. یک روش منظم متناسب با خود پیدا کنید و تا آنجا که می توانید به آن پایبند بمانید. هر روز سر ساعت معین بیدار شوید و سر ساعت معین غذا بخورید و شب زود بخوابید تا خواب شبانة خوبی داشته باشید. بسیاری از کسانی که افسردگی دارند وقتی به اندازه کافی نمی خوابند حالشان بدتر می شود. پیروی از یک روش منظم می تواند ساعتِ زیستیِ شما را که اغلب به هنگام افسردگی، مختل می شود، دوباره منظم کند.
5. ورزش کنید و فعالیت جسمی داشته باشید. بسیاری از درمانگران، انجام تمرینات ورزشی را به عنوان یک روش درمانی، برای معالجة افسردگی توصیه می کنند.
امیدواریم با عمل به آنچه که عرض شد بتوانید بر این احساس خود غلبه کنید.
موفق باشید.

بیشتر بخوانید:
غمگینی ها و افسردگی و شیوه های مواجهه با آن



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.