ناشناس

شما بگید با شوهرم چیکار کنم؟ شاید من واقعا نسبت بهش سخت میگیرم.

سلام با تشکر فراوان از مشاور گرامی جناب صالحی از پیگیری و مشاورتون کمال تشکر رو دارم یه مسئله ای که هست زندگی من پیچیده تر از چیزایی که توضیح دادم فقط نمیدونم بیانش چطوری باشه یه خورده طولانی میشه اما انتظار کمک از جانب شما دارم با همسرم که اشنا شدم و وقتی رابطه جدی شد من خواسته هامو گفتم از جمله اینکه از دروغ بدم میاد از پنهان کاری بدم میاد زندگی در ارامش خاطر میخوام که دروغ و خیانت و هر چیز بدی نباشه در عوض منم تموم تلاشمو برای یه زندگی ایده ال میکنم همسرمم اون اوایل هم نظر من بود اما کم کم متوجه شدم سیگار میکشه اول انکار کرد بعد گفت اره این اولین اعتماد شکسته من بود بعد دیدم تو گوشیش گروه هایی داره که دختر پسر هست بهش تذکر دادم بعد از کلی کلنجار پاکشون کرد بعد سی دی نامربوط بعدش تو تلگرام کانال های نامربوط دوباره دیدم و باز اعتماد من شکسته شد اینم بگم که از همون اول همسرم دیدن و ارتباط با دوستانمو غدغن کرد اما خودش میگفت من مردم و اشکالی نداره در حالی که هم دوست مجرد داره هم بیوه هم متاهل که همگی مرد هستن و هنوزم با همشون در ارتباط و اصلا منو در جریان قرار نمیده که باهوشون رفت و امد داره و در این مورد خیلی پنهان کاری میکنه من به نحوه های مختلف با دعوا قهر با مهربونی با گریه با خواهش ازش خواستم که سرش به زندگی باشه اما اصلا اثری روش نداره جدیدا میگه من موافق مرد سالاری مطلقم نظر بقیه هم برام مهم نیست من ادم منطقیم صلاح زندگی خودمو میدونم هزاران بار بهش متذکر شدم که خوب و بد چطوریه علارغم تندی رفتارش خیلی منو دوست داره و قلب پاکی داره اما در کنارش خیلی دمدمی مزاجه اصلا ثبات رفتار نداره میبینی در عین صمیمیت و روابط خوبمون یهو یه خرابکاری میکنه که هیچ زنی قبول نمیکنه اخیرا متوجه شدم که تریاک میکشه چون شغلش ازاده من نمیتونم رفت و امدشو کنترل کنم یا تلفن میزنم نمیگه کجاس یا دروغ میگه یا اگه زیاد اصرار کنم ز بزنم تلفنشو خاموش میکنه بعد علتشو میپرسم میگه تا تنبیه بشی بفهمی یکبار ز برنی در ضمن تکیه کلامش اینه که از تکرار بدش میاد در حالی که اگر من حرفی تکرار میکنم چون گوش نمیده حالا شما بگید من با این مرد چیکار کنم شاید من سخت میگیرم وافعا زندگی برام سخت شده.با تشکر
جمعه، 21 ارديبهشت 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیده نرجس رضایی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

شما بگید با شوهرم چیکار کنم؟ شاید من واقعا نسبت بهش سخت میگیرم.

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 25 ساله )

سلام با تشکر فراوان از مشاور گرامی جناب صالحی از پیگیری و مشاورتون کمال تشکر رو دارم یه مسئله ای که هست زندگی من پیچیده تر از چیزایی که توضیح دادم فقط نمیدونم بیانش چطوری باشه یه خورده طولانی میشه اما انتظار کمک از جانب شما دارم با همسرم که اشنا شدم و وقتی رابطه جدی شد من خواسته هامو گفتم از جمله اینکه از دروغ بدم میاد از پنهان کاری بدم میاد زندگی در ارامش خاطر میخوام که دروغ و خیانت و هر چیز بدی نباشه در عوض منم تموم تلاشمو برای یه زندگی ایده ال میکنم همسرمم اون اوایل هم نظر من بود اما کم کم متوجه شدم سیگار میکشه اول انکار کرد بعد گفت اره این اولین اعتماد شکسته من بود بعد دیدم تو گوشیش گروه هایی داره که دختر پسر هست بهش تذکر دادم بعد از کلی کلنجار پاکشون کرد بعد سی دی نامربوط بعدش تو تلگرام کانال های نامربوط دوباره دیدم و باز اعتماد من شکسته شد اینم بگم که از همون اول همسرم دیدن و ارتباط با دوستانمو غدغن کرد اما خودش میگفت من مردم و اشکالی نداره در حالی که هم دوست مجرد داره هم بیوه هم متاهل که همگی مرد هستن و هنوزم با همشون در ارتباط و اصلا منو در جریان قرار نمیده که باهوشون رفت و امد داره و در این مورد خیلی پنهان کاری میکنه من به نحوه های مختلف با دعوا قهر با مهربونی با گریه با خواهش ازش خواستم که سرش به زندگی باشه اما اصلا اثری روش نداره جدیدا میگه من موافق مرد سالاری مطلقم نظر بقیه هم برام مهم نیست من ادم منطقیم صلاح زندگی خودمو میدونم هزاران بار بهش متذکر شدم که خوب و بد چطوریه علارغم تندی رفتارش خیلی منو دوست داره و قلب پاکی داره اما در کنارش خیلی دمدمی مزاجه اصلا ثبات رفتار نداره میبینی در عین صمیمیت و روابط خوبمون یهو یه خرابکاری میکنه که هیچ زنی قبول نمیکنه اخیرا متوجه شدم که تریاک میکشه چون شغلش ازاده من نمیتونم رفت و امدشو کنترل کنم یا تلفن میزنم نمیگه کجاس یا دروغ میگه یا اگه زیاد اصرار کنم ز بزنم تلفنشو خاموش میکنه بعد علتشو میپرسم میگه تا تنبیه بشی بفهمی یکبار ز برنی در ضمن تکیه کلامش اینه که از تکرار بدش میاد در حالی که اگر من حرفی تکرار میکنم چون گوش نمیده حالا شما بگید من با این مرد چیکار کنم شاید من سخت میگیرم وافعا زندگی برام سخت شده.با تشکر


مشاور: علی محمد صالحی

عرض سلام مجدد و ممنون از لطف شما.
مسلما اگر همسرتون بدون دلیل موجه، ارتباط با دوستانتون رو ممنوع کرده، رفتار صحیحی نبوده، چون بعد از ازدواج هم، زن و شوهر به برخی افراد نیاز دارند که با اونها در ارتباط باشند و بصِرف ازدواج، نمیتونیم بگیم که زن و شوهر همه روابط قبل از ازدوج رو قطع کنن، مگر اینکه دلیل موجهی باشه که، مثلا به این دلیل بهتره شما با فلانی، یا اون چندتا دوستات ارتباط نداشته باشی، همانطور که شما هم نمیتونید انتظار داشته باشید که همسرتون با هیچ کدوم از دوستانشون ارتباط نداشته باشند، مگر اینکه شما هم دلیل موجهی برای این کار داشته باشید. خلاصه، منظور من اینه که زن و شوهر بعد از ازدواج میبایست به حریم شخصی یکدیگه احترام بذارن، و الا اگه به حریم شخصی هم احترام نذارن، نارضایتی اونا از هم خیلی زیاد میشه. چون زن و شوهر بعد از ازدواج علاوه بر حریم مشترکی که دارند، حریم شخصی هم دارند که مربوط به علایق و نیازهای شخصی اونهاست، مثل اینکه در فلان رشته هنری یا ورزشی پیشرفت کنن، یا دوست دارند فلان کتاب رو بخونن، یا ...، البته مسلّمه که در حریم مشترک و حریم شخصی، میبایست چارچوب های شرعی و قانونی در نظر گرفته بشه و خلاف اونها نباشه. نکته بعد اینکه شما بیان کردید «من به نحوه های مختلف با دعوا قهر با مهربونی با گریه با خواهش ازش خواستم که سرش به زندگی باشه اما اصلا اثری روش نداره»، ببینید مشکل رایج زن و شوهران اینه که، زن یا شوهر با پی­آمد مشکل و مسئله خودش روبه­ رو نمیشه. بیشتر مواقع هنگامی که همسر ما، با عواقب رفتار خودش روبه ­رو بشه، فرصت بهتری برای تغییر پیدا میکنه، تا اینکه با سلطه­ جویی، غرولند و نق زدن ما مواجه بشه؛ همانطور که خود شما بارها تجربه کردید، نق زدن و تکرار کردن یک اعتراض مشابه، هیچ چیز را تغییر نمی­ده، به­ جز اینکه طرف مقابل هم بر موضع خودش لجاجت و پافشاری بیشتری می­کنه و این لجاجت­ همسران هم، سبب افزایش فاصله و شکاف میان اونها میشه. امام علی علیه­ السلام در حدیث کوتاهی به همین موضوع تصریح می­کنند: «زیاده ­روی در سرزنش، آتش لجاجت را شعله ور می­کند» اما در مقابل یک راه برای رشد و بالندگی همسران در زندگی مشترک، دانستن این نکته است که هر عملی پی­آمدی داره. بنابراین، در صورت بروز و تکرار رفتار نامناسب از همسرمان، بهترین راهکار اینه که تلاش کنیم وی با پی­آمد رفتارش مواجه بشه، نه اینکه کار را به دعوا و جنجال بکشونیم؛ برای نمونه، شوهری که در خرید لوازم ضروری خانه اهمال کاری می­کنه، با یک غذای حاضری و ساده برای ناهار یا شام، وی را با پی­آمد رفتارش مواجه کنیم و یا خانمی که ولخرجی می­کند، به جای مشاجره و دعوا، برای مدتی کارت خرید را ازش بگیریم. منظور من اینه بجای اینکه شما هزاران بار یه نکته ای رو بهش متذکر بشید که هیچ تاثیری هم نداره، بلکه برعکس باعث لجاجت وناراحتی بیشترش میشه، اگه میتونید، بجای تکرار و غر زدن و دعوا کاری کنید که با پیامد رفتارش مواجه بشه، و اگه اینو هم نمیتونید رهاش کنید، انسان عاقل کاری که هزاران بار تکرار کرده و نتیجه نگرفته رو، بازم تکرار نمیکنه. اتفاقا چیزی که مردها رو خیلی ناراحت و عصبی میکنه همینه که همسرشون یک چیز رو بارها تکرار کنه که خودتون هم بیان کردید. نکته بعد که باید دقت کنید اینه که رفتارهای همسرتون رو، از شخصیتش جدا کنید، یعنی هر انسانی یک شخصیت داره، و یک رفتارهایی داره که ازش سر میزنه، شخصیت و رفتار ما از هم جدا هستند، یعنی شوهر شما، خیلی شما رو دوست داره، و قلب پاکی هم داره، این دو ویژگی مربوط به شخصیتش میشه که خیلی هم ارزشمنده، اما اینکه بقول شما «یهو یه خرابکاری میکنه»، مربوط به رفتارش میشه، نه شخصیتش، منظورم اینه که شخصیت همسر شما مشکلی نداره، بلکه رفتارهاش هست که باید اصلاح بشه و دیگه رفتارهای اشتباهش تکرار نشه، برای اینکه این واضح تر بشه من یک مثال میزنم، ببینید ما به والدین میگیم که به هیچ وجه به فرزندتون نگید که من دیگه تو رو دوست ندارم، حتی اگه فرزند شما بدترین کار رو هم کرد نباید به اون بگید چون اینکار رو کردی پس من دیگه تو رو دوست ندارم، بلکه باید به بچه بگیم من تو رو همیشه و در همه حال دوست دارم، حتی اگه کار اشتباهی بکنی، اما این کار اشتباهت رو دوست ندارم، خودت رو دوست دارم ولی این کارت رو دوست ندارم و دیگه نباید تکرار کنی و الا بخاطر این کار اشتباهت تنبیه میشی. یعنی شما هم باید بین شخصیت همسرتون و رفتارهای اشتباهی که میکنه تفکیک قائل بشید و به شخصیتش احترام بذارید ولی به رفتارهای اشتباهش خیر.
موفق و شاد و خوشبخت باشید

بیشتر بخوانید:
راهکارهای ارتباط مؤثر با همسر



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.