ناشناس
مشاوره خانواده: شما می گین زندگی با همچین آدمی خوبه یا نه؟
راستش من با نامزدم اونقدر راحت نشدم ک بتونم تو یه فضای صمیمی ک شما گفتید انقد راحت بشبنم و باهاش حرف برنم و چیزیو مطرح کنم ، هم خودم اونقدرا مهارت حرف زدن ندارم و ممکنه تند و جدی برخورد کنم هم میترسم از...
مشاور: علی محمد صالحی
سلام و عرض احترام مجدد.
همونطور که خودت اشاره کردی و گفتی «اونقدرا مهارت حرف زدن ندارم»، حرف زدن یک مهارته، و بر فرض اگر هم تو این مهارت توانمند نباشی، (که من فک میکنم الان هم به اندازه کافی توانمند هستی)، میتونی با تمرین و دقت، این مهارت رو بدست بیاری. چون راه حل مشکلات زناشویی، گفتگو با زبانی مهرورزانه است، و پایه ای ترین اصل در این گفتگوها، اینه که شما فقط پیشنهاد میدید که به نظرت چه کاری به حل مسائلتون کمک میکنه. و اصلا سعی نمیکنید که همسرتون رو تغییر بدید یا مجبورش کنی کاری انجام بده که نمیخواد یا سرزنشش کنی ... . و اگر الان این کار رو نکنی و بگی من نمیتونم، در آینده ممکنه پشیمون بشی و خودت رو سرزنش و ملامت کنی. راجع به اینکه گفتی «ممکنه تند و جدی برخورد کنم هم میترسم از برخورد و حرفای نامزدم»؛ برای پیش نیومدن این دو مسئله، خوبه تمرین کنی، یعنی فرض کنی همسرت مقابلته و میخوای باهاش صحبت کنی، چطور حرفت رو بیان میکنی؟ آیا تند و جدی حرف میزنی یا صمیمی، میبایست بگونه ای حرفت رو بیان کنی که به شخصیت اون بر نخوره، و همونطور که گذشت، فقط پیشنهاد خودت رو بدی یا تنها احساس خودت رو بیان کنی، و نسبت به رفتار شوهرت قضاوت یا توهینی نکنی. نوشتن مطالب قبل از بیان اونها و ضبط کردن صدات هم، خیلی میتونه در منظم شدن صحبتهات کمک کنه. همچنین اگر در شروع، چندتا از صفات خوب اون رو بگی بعد نکته دیگه رو بگی، خیلی میتونه در گفتگوی خوب موثر باشه. مثلا بگی: خیلی خوشحالم که اینقدر خانواده دوست و مهربونی، و خسیس نیستی، اما گاهی وقتها من احساس تنهایی میکنم و دوست دارم بیشتر در کنارم باشی.
نکته بعد، همونطور که دفعه پیش هم گفتم احتمال داره همسرت چیزی رو پنهان کنه، و به دلیل منطقی یا غیر منطقی ترجیح میده که الان چیزی به تو نگه. سوالی که پیش میاد اینه که دکتر از کجا متوجه شده که ایشون زودانزالی داره، من پزشک نیستم ولی تا اونجایی که میدونم تشخیص زودانزالی ربطی به پزشک نداره که دکتر معاینه کنه بگه شما زودانزالی دارید یا خیر، و معمولا هنگام رابطه زناشویی مشخص میشه، بر فرض هم اگه زود انزالی هم باشه، ربطی به میل جنسی نداره، یعنی افرادی که زود انزالی هم دارند یا «واریس پروستات» میل جنسی اونها کمتر از بقیه نیست، و نمیشه یکسال بگذره و هیچ میل و علاقه ای به رابطه نداشته باشه یا بقول شما «از موقعیتایی که ممکنه تنها باشیم فرار میکنه»، ممکنه شما اگه اسم اون قرصی که ایشون ادعا میکنه رو متوجه بشی یا در هر صورت به اطلاعات پزشکی همسرت دسترسی پیدا کنی یا بتونی با دکتری که اشاره کردی صحبت کنی، اطلاعات بیشتری به دست بیاری. از طریق نامزد سابقش هم ممکنه نکاتی بدست بیاری و شاید رفتارهای الان ایشون به نامزد سابقش بنوعی ربط داشته باشه، و اون خانم از چیزی اطلاع پیدا کرده باشه. به هر صورت ممکنه با این بررسیها، متوجه نکات جدیدی بشی، و اگه همسرت نسبت به این مسائل دروغ گفته باشه، نشونه ای میشه که مسئله مهمتری رو پنهون میکنه. در هر حال ممکنه مسئله خاصی نباشه و همه اینا سوء تفاهم باشه، ولی از طرف دیگه اگه مسئله خاص و اساسی باشه و در زندگی مشترک شما نقش اساسی داشته باشه، شما حق دارید که بدونید. راجع به اینکه پرسیدید «زندگی با همچی ادمی خوبه با نه»؛ به نظر من، اول شما باید مطمئن بشید که هیچ مسئله پنهانی وجود نداره، و همسر شما مسئله اساسی و مهمی که به شما هم ارتباط پیدا میکنه، رو از شما مخفی نکرده، اگر همچین مسئله ای بود و واقعا ایشون از شما مخفی کرده بود، اطلاع از اون مسئله، میتونه در ادامه این زندگی یا عدم ادامه نقش مهمی داشته باشه و تصمیم گیری براتون راحتتره، و اگر مطمئن شدید که سوء تفاهم بوده و مسئله خاصی نیست، مسائل دیگه مثل ارتباط زیاد با خانوادش اهمیت کمتری دارند.
موفق و سربلند و خوشبخت باشید
بیشتر بخوانید:
بهترین راه گفتگو میان همسران
همونطور که خودت اشاره کردی و گفتی «اونقدرا مهارت حرف زدن ندارم»، حرف زدن یک مهارته، و بر فرض اگر هم تو این مهارت توانمند نباشی، (که من فک میکنم الان هم به اندازه کافی توانمند هستی)، میتونی با تمرین و دقت، این مهارت رو بدست بیاری. چون راه حل مشکلات زناشویی، گفتگو با زبانی مهرورزانه است، و پایه ای ترین اصل در این گفتگوها، اینه که شما فقط پیشنهاد میدید که به نظرت چه کاری به حل مسائلتون کمک میکنه. و اصلا سعی نمیکنید که همسرتون رو تغییر بدید یا مجبورش کنی کاری انجام بده که نمیخواد یا سرزنشش کنی ... . و اگر الان این کار رو نکنی و بگی من نمیتونم، در آینده ممکنه پشیمون بشی و خودت رو سرزنش و ملامت کنی. راجع به اینکه گفتی «ممکنه تند و جدی برخورد کنم هم میترسم از برخورد و حرفای نامزدم»؛ برای پیش نیومدن این دو مسئله، خوبه تمرین کنی، یعنی فرض کنی همسرت مقابلته و میخوای باهاش صحبت کنی، چطور حرفت رو بیان میکنی؟ آیا تند و جدی حرف میزنی یا صمیمی، میبایست بگونه ای حرفت رو بیان کنی که به شخصیت اون بر نخوره، و همونطور که گذشت، فقط پیشنهاد خودت رو بدی یا تنها احساس خودت رو بیان کنی، و نسبت به رفتار شوهرت قضاوت یا توهینی نکنی. نوشتن مطالب قبل از بیان اونها و ضبط کردن صدات هم، خیلی میتونه در منظم شدن صحبتهات کمک کنه. همچنین اگر در شروع، چندتا از صفات خوب اون رو بگی بعد نکته دیگه رو بگی، خیلی میتونه در گفتگوی خوب موثر باشه. مثلا بگی: خیلی خوشحالم که اینقدر خانواده دوست و مهربونی، و خسیس نیستی، اما گاهی وقتها من احساس تنهایی میکنم و دوست دارم بیشتر در کنارم باشی.
نکته بعد، همونطور که دفعه پیش هم گفتم احتمال داره همسرت چیزی رو پنهان کنه، و به دلیل منطقی یا غیر منطقی ترجیح میده که الان چیزی به تو نگه. سوالی که پیش میاد اینه که دکتر از کجا متوجه شده که ایشون زودانزالی داره، من پزشک نیستم ولی تا اونجایی که میدونم تشخیص زودانزالی ربطی به پزشک نداره که دکتر معاینه کنه بگه شما زودانزالی دارید یا خیر، و معمولا هنگام رابطه زناشویی مشخص میشه، بر فرض هم اگه زود انزالی هم باشه، ربطی به میل جنسی نداره، یعنی افرادی که زود انزالی هم دارند یا «واریس پروستات» میل جنسی اونها کمتر از بقیه نیست، و نمیشه یکسال بگذره و هیچ میل و علاقه ای به رابطه نداشته باشه یا بقول شما «از موقعیتایی که ممکنه تنها باشیم فرار میکنه»، ممکنه شما اگه اسم اون قرصی که ایشون ادعا میکنه رو متوجه بشی یا در هر صورت به اطلاعات پزشکی همسرت دسترسی پیدا کنی یا بتونی با دکتری که اشاره کردی صحبت کنی، اطلاعات بیشتری به دست بیاری. از طریق نامزد سابقش هم ممکنه نکاتی بدست بیاری و شاید رفتارهای الان ایشون به نامزد سابقش بنوعی ربط داشته باشه، و اون خانم از چیزی اطلاع پیدا کرده باشه. به هر صورت ممکنه با این بررسیها، متوجه نکات جدیدی بشی، و اگه همسرت نسبت به این مسائل دروغ گفته باشه، نشونه ای میشه که مسئله مهمتری رو پنهون میکنه. در هر حال ممکنه مسئله خاصی نباشه و همه اینا سوء تفاهم باشه، ولی از طرف دیگه اگه مسئله خاص و اساسی باشه و در زندگی مشترک شما نقش اساسی داشته باشه، شما حق دارید که بدونید. راجع به اینکه پرسیدید «زندگی با همچی ادمی خوبه با نه»؛ به نظر من، اول شما باید مطمئن بشید که هیچ مسئله پنهانی وجود نداره، و همسر شما مسئله اساسی و مهمی که به شما هم ارتباط پیدا میکنه، رو از شما مخفی نکرده، اگر همچین مسئله ای بود و واقعا ایشون از شما مخفی کرده بود، اطلاع از اون مسئله، میتونه در ادامه این زندگی یا عدم ادامه نقش مهمی داشته باشه و تصمیم گیری براتون راحتتره، و اگر مطمئن شدید که سوء تفاهم بوده و مسئله خاصی نیست، مسائل دیگه مثل ارتباط زیاد با خانوادش اهمیت کمتری دارند.
موفق و سربلند و خوشبخت باشید
بیشتر بخوانید:
بهترین راه گفتگو میان همسران
