ناشناس

آیا ازدواج می تونه برام راه فرار از مشکلاتم باشه؟

سلام خسته نباید خانم موحد نساج من همونیم که گفتم رمان میخونم و شخصیتی تو ذهنم نقش بسته و نگاه پسرا دانشگاه رو به خودم می گیرم راستش من تموم حرفایی و توصیه های شمارو خوندم و حس قوی بهم دست داده که انجامشون بدم ولی مشکلات دیگه ای هم دارم اول اینکه علاقه به رشته روانشناسی داشتم ولی حسابداری قبول شدم بعدش که ریاضیم خوب نبود ولی موندم داخل این رشته اینکه مثلا بردارم خیلی خرفای تهاجمی و تحقیر کننده نثارم میکنه این باعث میشه حالم بد بشه احتیاج به کسی پیدا کنم که تا باهاش بحرفم تپکه اگه کسی نباشه برم تو خیال من تو دانشگاه با دختری ۳۰ ساله رفیقم داداشم میگه چرا با این رفیقی با بقیه بگرد راستش اون دخترایی که بردارم میگه امروزین من باهاشون دوست شطحیم ولی خودشون نمیخوان با من دوست شن یا من بلد نیستم نمیدونم باور کنین گاهی میخوام بیخیال همه چی شم ولی اصلن نمیشه همش با خودم میگم تنها راه خلاصی ا مشکلات اینه که ازدواج کنم نمیدونم واقعا بردارم من خودش پیش مشاوره میرفت میگفت تو دچار طرحواره هستی حالا میگم شاید منم دچار چند تا طرحواره باشم رااستش شما کمکم کنین اگه میشه .
شنبه، 5 خرداد 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیده نرجس رضایی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

آیا ازدواج می تونه برام راه فرار از مشکلاتم باشه؟

ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 19 ساله )

سلام خسته نباید خانم موحد نساج
من همونیم که گفتم رمان میخونم و شخصیتی تو ذهنم نقش بسته و نگاه پسرا دانشگاه رو به خودم می گیرم راستش من تموم حرفایی و توصیه های شمارو خوندم و حس قوی بهم دست داده که انجامشون بدم ولی مشکلات دیگه ای هم دارم اول اینکه علاقه به رشته روانشناسی داشتم ولی حسابداری قبول شدم بعدش که ریاضیم خوب نبود ولی موندم داخل این رشته اینکه مثلا بردارم خیلی خرفای تهاجمی و تحقیر کننده نثارم میکنه این باعث میشه حالم بد بشه احتیاج به کسی پیدا کنم که تا باهاش بحرفم تپکه اگه کسی نباشه برم تو خیال من تو دانشگاه با دختری ۳۰ ساله رفیقم داداشم میگه چرا با این رفیقی با بقیه بگرد راستش اون دخترایی که بردارم میگه امروزین من باهاشون دوست شطحیم ولی خودشون نمیخوان با من دوست شن یا من بلد نیستم نمیدونم باور کنین گاهی میخوام بیخیال همه چی شم ولی اصلن نمیشه همش با خودم میگم تنها راه خلاصی ا مشکلات اینه که ازدواج کنم نمیدونم واقعا بردارم من خودش پیش مشاوره میرفت میگفت تو دچار طرحواره هستی حالا میگم شاید منم دچار چند تا طرحواره باشم رااستش شما کمکم کنین اگه میشه .


مشاور: خانم موحدنساج

سلام به شما دوست همراه راسخون، سپاس بابت اعتماد دوباریتان به ما. برای ما جای بسی خوشحالیست که توانسته باشیم پاسخ گوی گوشه ای از دغدغه شما باشیم.
دوست عزیز، مشکلات در همه ی زندگی ها، به تناسب شرایطی که دارند دیده می شود. آنچه ما شاهد آن هستیم فقط ظاهر زندگی دیگران است و بدون اطلاع از مشکلات خاص درون زندگیشان، گمان می بریم آنها شرایط بسیار بهتری نسبت به ما دارند. متوجه هستم که سخنان حقارت آمیز برادرتان تا چه اندازه اسباب آزار شما را فراهم می کند، اما ازدواج راه درست مواجهه با  آن نیست. مشکلات زندگی زناشویی به مراتب بیشتر از زندگی در جمع نا آرام خانه) پدریست. حال آنکه برادرتان هرچه قدر هم که شما را ناراحت کند، باز برادر و هم خونتان است. این سخن من نیست بلکه تجربه دختران بسیاری است که برای دوری از مشکلات خانه پدری، تن به ازدواج از روی احساسات زودگذر داده، و به عبارتی از چاله بیرون آمده درون چاه افتاده اند. در واقع دلیل آزار برادر، دوستان کم، و سردرگمی شما به کم بودن اعتماد به نفستان باز می گردد. پی اگر در پی رفع مشکلتان هستید باید برای ارتقای اعتماد به نفس و رشد شخصیتتان نهایت کوشش خود را داشته باشید. انتخاب رشته نیز باید برمبنای توانایی های شخصیتی باشد، از نظر بنده به یک مشاور تحصیلی مراجعه کنید تا ببینید اگر توانایی ادامه تحصیل در رشته حسابداری را ندارید همین اکنون تا دیر نشده تغییر رشته دهید. یا اینکه علائق خود در همین رشته را شناسایی و با لذت به ادامه آن بپردازید. تحصیل باید با علاقه و هدف باشد وگرنه فقط باعث عذاب روحی فرد می شود.
رشته روانشناسی نیز رشته خوبیست، ولی توانایی روحی را طلب می کند. به دلیل نوع کار و مواجهه با بیماری های روانی و مشکلات شخصیت، و رویارویی با مشکلات سنگین و پیچیده افراد مختلف، مشاور باید دارایی توانایی بالای تحلیل و تحمل باشد. پس ابتدا باید به خوبی خود را بشناسید تا ببینید توانایی مواجهه با پیچیدگی های این رشته را دارید یا نه.
برای ارتقای اعتماد به نفستان، بهتر است تمرینات گفته شده در پاسخ گویی قبلی را انجام دهید، در کنار آنها چند نکته دیگر قابل ذکر است:
۱- برادرتان تا حدودی حق دارد، بهتر است شما دوستانی هم سن خود را داشته باشید. البته دوستی با شخصی بزرگتر عیبی ندارد، ولی بهتر است در کنار آن دوستانی صمیمی متناسب با سنتان را درکنارتان داشته باشید.
۲- از جمع های دوستانه دوری نکنید و سعی کنید با سخن گفتن و ابراز وجود در جمع ها، روابط اجتماعی خود را ارتقا دهید.
۳- زیاد کتاب بخوانید، مطالعه زیاد با افزایش آگاهی های شما باعث می شود در هر جمعی سخنان جدیدی برای بیان داشته باشید، که این امر در افزایش اعتماد به نفستان بسیار موثر است. در ضمن این کار با بالا بردن سطح معلوماتتان شما را در مواجهه با مشکلات بیمه می کند زیرا همواره راهکارهای زیادی برای رفع مشکلاتتان دارید.
۴- یک کار جدید را به صورت حرفه ای بیاموزید، مانند یک کار هنری. فراگیری یک کار هنری به دلیل حس توانمندی که به شما می دهد، اعتماد به نفستان را افزایش می دهد.
۵- ورزش به خصوص ورزش های جمعی را ترک نکنید.
۶- در دوره های مهارتهای زندگی که در مراکز مشاوره برگزار می شود در صورت امکان شرکت کنید، در این گونه دوره ها ده مهارت اصلی فردی و اجتماعی آموزش داده می شود که با تمرینات زیاد و عمل به آنها بیشتر مشکلاتتان رفع خواهد شد.
۷- همه انسانها دارای طرحواره هستند، مهم پی بردن به شدت آن است که رسیدن به آن کار یک مشاور حرفه است نه شخصی که فقط برای مشاوره مراجعه کرده است. می توانید برای کشف طرحواره های خود به مشاوری کاربلد مراجعه کنید.
۸- همیشه لبخند به لب داشته باشید ، حفظ شادابی در ظاهر کم کم از درون نیز روحتان را جلا می دهد. در ضمن افراد خوشرو بیشتر و بهتر از دیگران می توانند دوستان بیشتری را به سمت خود بکشانند و روابط اجتماعی قوی تری داشته باشند.
۹- جلوی برادرتان قاطعانه برخورد کنید و از خود ضعف نشان ندهید. هر چه شما ضعیف تر باشید او تمایل بیشتری به آزار شما خواهد داشت.
۱۰- به خدا توکل کنید که هیچ کس به اندازه او خیرخواه ما انسانها نیست، خودتان را به او نزدیک کنید تا شاهد معجزه در زندگیتان باشید.
موفق باشید.

بیشتر بخوانید:
اهداف وضرورت های ازدواج



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.