ناشناس
دچار حسادت شده ام و این حس را دوست ندارم، لطفا راهنمایی کنید.
سلام، من به یه شخص خیلی حساس شدم ودائما بهش حسادت میکنم بااینکه این فرد هیچ آزاری به من نرسونده و کاری به کارکسی نداره, ولی من خیلی بهش حسادت میکنم بااینکه چیزی نداره که بخوام مال من باشه ولی وقتی میبینمش و راضی بودن وقانع بودن از شرایطشو میبینم عصبی میشم و حالم بد میشه و بشدت بهش حسادت میکنم, طوری که دوست دارم در ظاهر بهش بفهمونم که اون هیچی نیست ومن خیلی بالاتر اونم و همه رو دور خودم جمع کنم تا تنها بشه وبفهمه که من بهتر اونم وبالاتر اونم, این احساس خیلی اذیتم میکنه نمی خوام آدم بده این داستان باشم اصلا لز خودم راضی نیستم, حالم خوب نیست و احساس افسردگی میکنم کوچکترین کار و لبخندی که این دختر میزنه و خوشحالیش باعث میشه که منو آتیش بزنه از حسادت
مشاور: خانم موحدنساج
سلام به شما پرسشگر محترم و سپاس بابت اعتمادتان به راسخون، امیدوارم این پاسخگویی زمینه رفع مشکل شما را فراهم کند.
دوست عزیز، حسادت حسی ناشی از مقایسه اشتباه است، هر شخص خصوصیات فردی خاص خود را دارد که به گونه ای او را از تمام افراد متمایز می کند. حسادت ژنتیکی و وراثتی نیست، بلکه ناشی از دو عامل است، یکی ضعف شخصیت و دوم از طریق فراگیری در خانواده و اجتماع. بیشتر افرادی که افکار حسادت آمیز دارند، درواقع از دست خود عصبانی هستند و این حس عمیق درونی خود را به شکل حسادت به اطرافیان نشان می دهد. درواقع آنها از ضعف شخصیت خود، شکستها و .... و بزرگنمایی آنها در ذهن خود عصبانی هستند، و در مواجهه با فردی که آن ویژگی ها را دارد و فکر مداوم به داشته های او و نداشته های خود ( واگویه منفی) ممکن است حسادت کنند. در گام نخست باید کشف کنید کدام خصوصیت این خانم حسادت شما را تحریک می کند، معمولا یک شخص به صورت کامل هدف حسادت نیست، بلکه وجود ویژگی در او موجبات تحریک این حس در شما می شود.
در گام دوم و مهمترین گام سعی کنید روی خصوصیات فردی و ارتقای اعتماد به نفستان کار کنید. حسادت ناشی از مقایسه، و مقایسه ناشی از عدم اعتماد به نفس است. پس با درمان ریشه این خصلت در خود ، زمینه تحولتان را فراهم کنید. فردی که اعتماد به نفس بالایی دارد، برای شخصیت خود احترام زیادی قائل است. در واقع اعتماد به نفس در شناخت توانایی ها نقاط ضعف و قوت خود، احترام به تمامی شخصیت ها و تلاش مداوم در جهت ارتقای خود است. در کنار رشد خود سعی کنید کنترل ذهنتان را در دست گیرید. اجازه فکر بیش از حد به یک موضوع بی اهمیت را به خود ندهید و با تمرینات ریلکسیشن و ذهن آگاهی یا زندگی در حال، محتویات فکرتان را در کنترل خود قرار دهید. گاهی نیز حسادت ناشی از آموختن آن در خانواده و اجتماع است. مثلا مادری که مدام فرزند خود را با دیگران مقایسه می کند و یا با توجه به شخصیت افراد دیگر و تحقیر فرزند خود، به مرور حس حسادت را در او به وجود می آورد، در واقع این کودک می آموزد که خود ارزشی ندارد، بلکه شخصیت دیگران بر او ارجح است. این آموزش می تواند از پدر و مادر یا محیط مدرسه یا همنشینی با دوستی که مدام در صدد مقایسه افراد مختلف با یکدیگر است در وجود فرد نهادینه شود. برای غلبه با این آموزه ها به هیچ عنوان به دیگران اجازه مقایسه خود با افراد دیگران را ندهید و زمانی نیز که این افکار در ذهن شما به گردش درآمد با منحرف کردن فکر خود به موضوعی دیگر و محبت و دوستی با فرد مورد حسادت با این حس مبارزه کنید. حسادت مانند جنگاوری در درون شماست، اگر تسلیم آن شوید مطمئن باشید شکست خواهید خورد، پس با تلاشی مداوم اجازه پیروزی را از او سلب کنید. در بیشتر مواقع با ایجاد رابطه نزدیک با آن فرد و شناخت او به صورت کامل، کم کم این احساسات در شما از بین می رود. در کنار ایجاد این دوستی در تلاش باشید تا خود و خصوصیات مثبت خود را بهتر بشناسید، شما مطمئنا دارای خصوصیات خوب بسیاری هستید که حسادت اجازه دیدن آنها را به شما نمی دهد. روی آنها تمرکز کنید و با کشف دنیای خود، فکر به دیگران را از ذهنتان دور کنید. اگر توانستید در او خصوصیاتی که احتمالا مسببان رشد حسادت در شماست را کشف کنید، با دقت در آن رفتارها اگر آنها را شایسته دانستید، شما نیز آن خصوصیات را در خود تقویت کنید. مثلا شاید رفتاری که سبب حسادت شماست مهربانی او باشد، مهربانی اگر از حد خود فراتر نرود خصوصیت خوبی است، پس ببینید چه خصلت هایی او را در نگاه شما مهربان جلوه می دهد یا کلا انسانها با داشتن چه خصوصیاتی به عنوان فردی مهربان شناخته می شوند، و با تمرین، آن خصوصیات را در خود نهادینه کنید. به خدا توکل کنید و در کنار تلاش خود از او کمک بخواهید تا شما را در این امر مهم یاری کند.
موفق باشید.
بیشتر بخوانید:
باسلام من متاسفانه دچار حس حسادت نسبت به یکی از اطرافیانم...
دوست عزیز، حسادت حسی ناشی از مقایسه اشتباه است، هر شخص خصوصیات فردی خاص خود را دارد که به گونه ای او را از تمام افراد متمایز می کند. حسادت ژنتیکی و وراثتی نیست، بلکه ناشی از دو عامل است، یکی ضعف شخصیت و دوم از طریق فراگیری در خانواده و اجتماع. بیشتر افرادی که افکار حسادت آمیز دارند، درواقع از دست خود عصبانی هستند و این حس عمیق درونی خود را به شکل حسادت به اطرافیان نشان می دهد. درواقع آنها از ضعف شخصیت خود، شکستها و .... و بزرگنمایی آنها در ذهن خود عصبانی هستند، و در مواجهه با فردی که آن ویژگی ها را دارد و فکر مداوم به داشته های او و نداشته های خود ( واگویه منفی) ممکن است حسادت کنند. در گام نخست باید کشف کنید کدام خصوصیت این خانم حسادت شما را تحریک می کند، معمولا یک شخص به صورت کامل هدف حسادت نیست، بلکه وجود ویژگی در او موجبات تحریک این حس در شما می شود.
در گام دوم و مهمترین گام سعی کنید روی خصوصیات فردی و ارتقای اعتماد به نفستان کار کنید. حسادت ناشی از مقایسه، و مقایسه ناشی از عدم اعتماد به نفس است. پس با درمان ریشه این خصلت در خود ، زمینه تحولتان را فراهم کنید. فردی که اعتماد به نفس بالایی دارد، برای شخصیت خود احترام زیادی قائل است. در واقع اعتماد به نفس در شناخت توانایی ها نقاط ضعف و قوت خود، احترام به تمامی شخصیت ها و تلاش مداوم در جهت ارتقای خود است. در کنار رشد خود سعی کنید کنترل ذهنتان را در دست گیرید. اجازه فکر بیش از حد به یک موضوع بی اهمیت را به خود ندهید و با تمرینات ریلکسیشن و ذهن آگاهی یا زندگی در حال، محتویات فکرتان را در کنترل خود قرار دهید. گاهی نیز حسادت ناشی از آموختن آن در خانواده و اجتماع است. مثلا مادری که مدام فرزند خود را با دیگران مقایسه می کند و یا با توجه به شخصیت افراد دیگر و تحقیر فرزند خود، به مرور حس حسادت را در او به وجود می آورد، در واقع این کودک می آموزد که خود ارزشی ندارد، بلکه شخصیت دیگران بر او ارجح است. این آموزش می تواند از پدر و مادر یا محیط مدرسه یا همنشینی با دوستی که مدام در صدد مقایسه افراد مختلف با یکدیگر است در وجود فرد نهادینه شود. برای غلبه با این آموزه ها به هیچ عنوان به دیگران اجازه مقایسه خود با افراد دیگران را ندهید و زمانی نیز که این افکار در ذهن شما به گردش درآمد با منحرف کردن فکر خود به موضوعی دیگر و محبت و دوستی با فرد مورد حسادت با این حس مبارزه کنید. حسادت مانند جنگاوری در درون شماست، اگر تسلیم آن شوید مطمئن باشید شکست خواهید خورد، پس با تلاشی مداوم اجازه پیروزی را از او سلب کنید. در بیشتر مواقع با ایجاد رابطه نزدیک با آن فرد و شناخت او به صورت کامل، کم کم این احساسات در شما از بین می رود. در کنار ایجاد این دوستی در تلاش باشید تا خود و خصوصیات مثبت خود را بهتر بشناسید، شما مطمئنا دارای خصوصیات خوب بسیاری هستید که حسادت اجازه دیدن آنها را به شما نمی دهد. روی آنها تمرکز کنید و با کشف دنیای خود، فکر به دیگران را از ذهنتان دور کنید. اگر توانستید در او خصوصیاتی که احتمالا مسببان رشد حسادت در شماست را کشف کنید، با دقت در آن رفتارها اگر آنها را شایسته دانستید، شما نیز آن خصوصیات را در خود تقویت کنید. مثلا شاید رفتاری که سبب حسادت شماست مهربانی او باشد، مهربانی اگر از حد خود فراتر نرود خصوصیت خوبی است، پس ببینید چه خصلت هایی او را در نگاه شما مهربان جلوه می دهد یا کلا انسانها با داشتن چه خصوصیاتی به عنوان فردی مهربان شناخته می شوند، و با تمرین، آن خصوصیات را در خود نهادینه کنید. به خدا توکل کنید و در کنار تلاش خود از او کمک بخواهید تا شما را در این امر مهم یاری کند.
موفق باشید.
بیشتر بخوانید:
باسلام من متاسفانه دچار حس حسادت نسبت به یکی از اطرافیانم...