ناشناس

میخوام از همسرم جدا شم، بخاطر بیکاریش، بی مسولیتیش" لطفا راهنماییم کنید.

باسلام ،من میخوام ازهمسرم جدا شم بخاطر بیکاری،بی مسولیتی،بداخلاقی،الان چند ساله تحمل کردم دیگه خسته شدم چند وقته خونه پدرم هستم یه دختر داریم ،دیگه هیچ حسی بهش ندارم ،ازش بیزارم ،وقتی میبینمش تمام خاطرات وبلاهایی که سرم آورده یادم میاد حتی دخترمم هیچ علاقه ای به پدرش نشون نمیده حالا موندم سردوراهی که چیکار کنم بهترین راه حل چیه ،خیلی بهش فرصت دادم اما هیچ وقت نتونست برای ما کاری بکنه پشتش به پدرش گرمه چن ساله خرجی مارو بدرش به عهده گرفته هیچ نقشی تو زندگیم نداشت حاظرم تا عمر دارم تنها زندگی کنم اما دیگه هیچ وقت نرم پیش شوهرم لطفا راهنماییم کنید
سه‌شنبه، 22 خرداد 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیده نرجس رضایی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

میخوام از همسرم جدا شم، بخاطر بیکاریش، بی مسولیتیش" لطفا راهنماییم کنید.

ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 31 ساله )

باسلام ،من میخوام ازهمسرم جدا شم بخاطر بیکاری،بی مسولیتی،بداخلاقی،الان چند ساله تحمل کردم دیگه خسته شدم چند وقته خونه پدرم هستم یه دختر داریم ،دیگه هیچ حسی بهش ندارم ،ازش بیزارم ،وقتی میبینمش تمام خاطرات وبلاهایی که سرم آورده یادم میاد حتی دخترمم هیچ علاقه ای به پدرش نشون نمیده حالا موندم سردوراهی که چیکار کنم بهترین راه حل چیه ،خیلی بهش فرصت دادم اما هیچ وقت نتونست برای ما کاری بکنه پشتش به پدرش گرمه چن ساله خرجی مارو بدرش به عهده گرفته هیچ نقشی تو زندگیم نداشت حاظرم تا عمر دارم تنها زندگی کنم اما دیگه هیچ وقت نرم پیش شوهرم لطفا راهنماییم کنید


مشاور: علی محمد صالحی

سلام و عرض ادب.
با توجه به این دلایلی که برای خودت داری و بلاهایی که میگی سرت آورده، ظاهرا نباید تردیدی داشته باشی، ولی برای من مسئله است که اگر خودت اینقدر مطمئنی که اون همسر مناسبی نیست، و میگی حاضری تا عمر داری نری پیش اون، من متوجه نمیشم که اون تردیدت برای چیه؟ یعنی جدا نشدن از اون، چه امتیازی برای تو داره که نمیذاره تصمیم قطعی بگیری که جدا بشی، یا تصمیم قطعی بگیری که جدا نشی و فکر طلاق رو از ذهنت خارج کنی تا راحتتر زندگی کنی و از بلاتکلیفی خارج بشی؟، و اگه شوهرت اینقدر که تو میگی ویژگیهای منفی داره، یادمه قبلا، حدود چهار ماه پیش هم که ارتباط داشتی گفتی اسکیزوفرنی هم داره، خب با این وجود و این مسائل، دلیل تردیدت برای چیه؟ آیا چیزی هست که تو نمیگی و پنهون میکنی؟ البته منظور من از این حرفها این نیست که بگم هیچ تردیدی نداشته باش و بدون هیچ شک و تردیدی برو جدا شو، اصلا، من نه میگم جدا شو نه میگم جدا نشو. اما اگه دنبال این هستی که منِ مشاور، تأیید کنم و بگم تصمیم درستی میگیری که میخوای جدا بشی، و با این شرایطی که تو گفتی تصمیم درست اینه که بری جدا بشی، نمیتونم بهت توصیه کنم که بری جدا بشی، چون من جزئیات زندگی تو و همسرت رو نمیدونم و بصِرف چند بار ارتباط مکتوب، نمیتونم توصیه به جدایی شما بکنم، خودت باید تصمیم بگیری که جدا بشی یا جدا نشی، اگه بر فرض من بگم برو جدا شو، بعد از مدتی اگه پشیمون شدی یا مشکلی پیش اومد میگی: من نمیخواستم جدا بشم فلان مشاور گفت جدا شو، منم جدا شدم؛ منظورم اینه که خودت باید تصمیم قطعی رو بگیری، مسئولیتش هم بپذیری، پای مسائل و مشکلات تصمیمت هم وایسی.
نکته دیگه اینکه، بر فرض تو الان جدا شدی، چه تغییری در زندگیت اتفاق میافته؟ چی بدست میآری که الان نداری؟ به بیان دیگه، چه برنامه ای برای بعد از جداییت داری؟ آیا اصلا برنامه خاصی داری؟ یا هدفت اینه که فقط از همسرت جدا بشی؟ در هر صورت داشتن هدف و برنامه برای یک تصمیم خیلی مهمه، که من با برنامه و هدف یک کاری رو انجام بدم، نه بصِرف اینکه چون از شوهرم بدم میاد یا حس خوبی بهش ندارم پس ازش جدا بشم. یعنی احساساتی تصمیم نگیر، با فکر و منطق تصمیم بگیر تا خدای ناکرده بعدا پشیمون نشی.
موفق و سربلند و پیروز باشی.

بیشتر بخوانید:
مهارت حل مسأله و تصمیم گیری



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.