ناشناس
چگونه رفتار کنم؟
با سلام.
من دختری شاغلم. در محل کار یکی از همکاران متاهل ابراز محبت و دوستی کرده و هر روز نسبت به قبل بیشتر...
ناگفته نماند من وابستگی به ابشان پیدا کرده ام ولی می دانم این رابطه بی سرانجام است.
خواهشمندم راهنمایی کنید چطور از ایشان فاصله بگیرم.
ایشان میگوید من تا زمان ازدواج تو با تو هستم و مراقب تا کسی مزاحمت نشود. به من اعتماد کن!
مشاور: خانم کشمیری
با سلام خدمت شما همراه گرامی
از اینکه در مسائل پیش روی خود راه درست مشورت را پیش گرفتید و خواهان بهبود وضعیت فعلی تان هستید تبریک صمیمانه من را پذیرا باشید.
از بیانات شما دوست عزیز این گونه متوجه شدم در محلی که مشغول به کار هستید با مردی متاهل آشنا شده و در ارتباط هستید. به طوری که در تعاملاتی که با هم داشته اید احساسات شما تحت تاثیر قرار گرفته و در شما ایجاد وابستگی نسبت به ایشان صورت گرفته است. خوشبختانه شما به این موضوع واقف هستید و می دانید که ماندن در این ارتباط و ادامه آن بی سرانجام است و مشکل آفرین. می دانید برای شما منفعتی نخواهد داشت و چون مردابی می ماند که ماندن در آن انسان را به اعماق پایین تری می کشاند. ولی بدانید صِرف دانستن این موضوع برایتان کافی نیست و باید کاری بکنید. اینکه برخورد و رفتار این آقا چقدر درست است که قطعا نمی تواند درست باشد، جای بحث جداگانه ای دارد که در این فرصت به آن نمی پردازیم. اولین پیشنهادم به شما این است تا جایی که امکان دارد محل کارتان را تغییر دهید. روابط تان را مدیریت کنید و برای آن حد و مرز قائل شوید. ارتباط خود را با ایشان آرام آرام کمرنگ کنید. در صورت نیاز بسیار صریح و روشن به ایشان بفهمانید که نیازی به مراقبت و حمایت او ندارید و خواهان کمتر شدن ارتباط خود هستید. درباره امتیازات و خوبی های تمام شدن این ارتباط و احساسات با خود فکر کنید و بالعکس، راجع به تبعات و بدی های ادامه این رابطه بیشتر بیندیشید. همراه خوبمان ارتباط و محبت خود با خانواده تان را بیشتر کنید. هیچ گاه از یاد خدا غافل نشوید و او را همیشه ناظر احوال خود بدانید، چرا که اگر جایی در دلتان از یاد خدا خالی بماند ممکن است با محبت غیر او پر شود. به خدا توکل داشته باشید و در این راه از او کمک بخواهید.
خوشبخت و سعادتمند باشید
بیشتر بخوانید:
قاطعیت یعنی چه ؟
از اینکه در مسائل پیش روی خود راه درست مشورت را پیش گرفتید و خواهان بهبود وضعیت فعلی تان هستید تبریک صمیمانه من را پذیرا باشید.
از بیانات شما دوست عزیز این گونه متوجه شدم در محلی که مشغول به کار هستید با مردی متاهل آشنا شده و در ارتباط هستید. به طوری که در تعاملاتی که با هم داشته اید احساسات شما تحت تاثیر قرار گرفته و در شما ایجاد وابستگی نسبت به ایشان صورت گرفته است. خوشبختانه شما به این موضوع واقف هستید و می دانید که ماندن در این ارتباط و ادامه آن بی سرانجام است و مشکل آفرین. می دانید برای شما منفعتی نخواهد داشت و چون مردابی می ماند که ماندن در آن انسان را به اعماق پایین تری می کشاند. ولی بدانید صِرف دانستن این موضوع برایتان کافی نیست و باید کاری بکنید. اینکه برخورد و رفتار این آقا چقدر درست است که قطعا نمی تواند درست باشد، جای بحث جداگانه ای دارد که در این فرصت به آن نمی پردازیم. اولین پیشنهادم به شما این است تا جایی که امکان دارد محل کارتان را تغییر دهید. روابط تان را مدیریت کنید و برای آن حد و مرز قائل شوید. ارتباط خود را با ایشان آرام آرام کمرنگ کنید. در صورت نیاز بسیار صریح و روشن به ایشان بفهمانید که نیازی به مراقبت و حمایت او ندارید و خواهان کمتر شدن ارتباط خود هستید. درباره امتیازات و خوبی های تمام شدن این ارتباط و احساسات با خود فکر کنید و بالعکس، راجع به تبعات و بدی های ادامه این رابطه بیشتر بیندیشید. همراه خوبمان ارتباط و محبت خود با خانواده تان را بیشتر کنید. هیچ گاه از یاد خدا غافل نشوید و او را همیشه ناظر احوال خود بدانید، چرا که اگر جایی در دلتان از یاد خدا خالی بماند ممکن است با محبت غیر او پر شود. به خدا توکل داشته باشید و در این راه از او کمک بخواهید.
خوشبخت و سعادتمند باشید
بیشتر بخوانید:
قاطعیت یعنی چه ؟