ناشناس

خیلی عصبیم و صبرم کمه؛ بگید چیکار کنم صبور بشم؟

سلام.من یه پسر۳.۵ساله و یک پسر۱ساله دارم.تا قبل از تولد فرزند دونن به صبوری معروف بودن.ولی از وقتی دومی اومده ورق برگشته... مدام در حال جنگ و دعوا و داد زدن و تهدید و ... با بچه ها هستم.از این رفتارام متنفرم.ولی انگار دست خودم نیست سریع از کوره در میرم.گاهی حس میکنم بچه ها عذاب جون من شدن ولی تا نیم ساعت نبینمشون دلتنگشونم. دیگه اون حس لیطف مادری را ندارم انگار و خیلی از این وضعیتم نگران و ناراحتم. امن همیشه قاطع با بچه هام برخورد میکردم ولی از وقتی اطرافیام تا بچه هاشون اذیت میکن میگن تو برو دعواشون کن از نا حساب نمیبرن بدتر هم شدم توروخدا بگید جیکار کنم صبور بشم
يکشنبه، 7 مرداد 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیده نرجس رضایی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

خیلی عصبیم و صبرم کمه؛ بگید چیکار کنم صبور بشم؟

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 28 ساله )

سلام.من یه پسر۳.۵ساله و یک پسر۱ساله دارم.تا قبل از تولد فرزند دونن به صبوری معروف بودن.ولی از وقتی دومی اومده ورق برگشته...
مدام در حال جنگ و دعوا و داد زدن و تهدید و ... با بچه ها هستم.از این رفتارام متنفرم.ولی انگار دست خودم نیست سریع از کوره در میرم.گاهی حس میکنم بچه ها عذاب جون من شدن ولی تا نیم ساعت نبینمشون دلتنگشونم.
دیگه اون حس لیطف مادری را ندارم انگار و خیلی از این وضعیتم نگران و ناراحتم.
امن همیشه قاطع با بچه هام برخورد میکردم ولی از وقتی اطرافیام تا بچه هاشون اذیت میکن میگن تو برو دعواشون کن از نا حساب نمیبرن بدتر هم شدم

توروخدا بگید جیکار کنم صبور بشم


مشاور: خانم ضیایی

با سلام و احترام خدمت شما مادر گرامی. از اینکه با ما ارتباط برقرار کردید سپاسگزارم. بیان کردین "از وقتی فرزند دوم خود را به دنیا آوردید دیگر مثل قبل صبور نیستید.." بهتر است در وهله ی اول به دنبال علت بگردیم، چه عاملی باعث شده بعد از به دنیا آمدن فرزند دوم، دیگر صبوری مثل گذشته را نداشته باشید؟ آیا فرزند دوم را با آمادگی قبلی به دنیا آوردین یا ناخواسته بوده؟ آیا اخیرا مسئله ی خاصی اتفاق افتاده؟ رابطه ی شما با همسرتان چگونه است؟ به تازگی دچار بیماری نشده اید؟و.... البته درک می کنم که داشتن دو کودک خردسال، وقت و انرژی زیادی از مادر می گیرد و طبیعتا آنچنان که در گذشته می توانست به نیازها و علایق خودش بپردازد، در حال حاضر امکان کمتری برایش فراهم هست ولی اگر مادر از خودش غافل شود و رسیدگی کافی به خود نداشته باشد هم او و هم فرزندان ناخواسته آسیب می بینند. والدین هر روز خدمات زیادی به فرزندان ارائه می دهند، لباس های کودک خود را تمیز و مرتب میکند، به او غذا می دهد، به رشد جسمی و روحی بچه اش اهمیت میدهد، گاهی هم عصبانی می شوند، اما خاطره ای که از نحوه بروز خشم خود در ذهن کودک باقی میگذارند این هست...مامانم من را دوست نداره. پس لازم هست شما بزرگوار بتوانید خشم خود را مدیریت کنید تا هم خودتان و هم فرزندان در محیطی آرام و به دور از تنش و استرس، رشد کنند.
برای اینکه بهتر بتوانید خشم خودتان را مدیریت کنید، راهکارهایی خدمتتان عرض می کنم:
- احساسات خود را بشناسید. همیشه اولین گام قبل از واکنش نشان دادن، این است که میزان خودآگاهی‌تان را بالا ببرید. یعنی به موقع متوجه شوید که احساس خشم دارید و به موقع بتوانید stop کنید. مثل یک گوله ی برفی که از یک کوه سرازیر می شود، تا کوچک هست می شود جلویش را بگیریم وگرنه تبدیل به بهمن می شود و همه چیز را سر راه خود ویران می کند.
- اگر شما بتوانید نشانه های خشم اولیه را شناسایی کنید و به آن ها توجه کنید، می توانید به محض بروز این نشانه ها، اقدامات لازم بعدی را انجام دهید تا احساس خشم اولیه که طبیعی هست منجر به پرخاشگری و عصبانیت نشود. مثل افزایش ضربان قلب، تغییر تنفس، ..
- محرک‌های خود را شناسایی کنید. شناختن و رسیدگی کردن به عوامل محرک بسیار مهم هستند؛ زیرا احساس خشم، ترس یا گناه در نتیجه واکنش به عوامل محرک در انسان ایجاد می‌شوند. یا تحت چه شرایطی نیاز به کنترل خود دارید. مثلا خستگی، بی خوابی، اضطراب. بعد از اینکه شرایط و محرک ها را شناسایی کردید، باید روی خودتان کار کنید تا در زمان قرار گرفتن در این موقعیت‌ها، انتخاب بدی نداشته باشید.
- برای مدیریت خشم باید نسبت به رویدادها و شرایط برانگیزاننده، آگاهی پیدا کنیم و قدم بعدی شناسایی پیامدهای خشم هست. این خشم برای من و اطرافیان چه سود و زیانی دارد. آیا سودش بیشتر است یا ضررش. می توان با علامت گذاری (اگر..... آن وقت.....) بهتر به پیش بینی و عواقب عصبانیت بپردازیم. مثلا اگر من سر بچه ها داد بزنم، آن وقت شروع می کنند به گریه کردن و جیغ زدن.
- زمانی‌که احساس می‌کنید که در حال عصبانی شدن هستید موقعیت را تشخیص داده و از مکان دور شوید و از فرزندان فاصله بگیرید تا اقدامی تکانشی انجام ندهید. مثلا یک فعالیت چند دقیقه ای را تا بهبود حالت جسمانی و روحی خود آغاز کنید. مثلا صلوات فرستادن، آب خوردن، نفس عمیق کشیدن، هر چیزی که شما را آرام می کند.
- تفکر کنید و این جملات را با خود بگویید: "من درباره رفتار بد فرزندم چه چیزی به خودم می‌گویم که اینطور باعث خشمگین شدن من می‌شود؟" در واقع با چالش کشیدن افکارتان متوجه می شوید واقعا رفتار کودکتان، ارزش این همه عصبانیت و آشفتگی را ندارد.
- همواره این مساله را به خود گوشزد کنید که هر انسانی می‌تواند اشتباه کند و اشتباه کودکان بیشتر بخاطر ناآگاهی آن ها در انجام کارها و رفتارهایشان می‌باشد و چه بسا اقتضای سنشان هست، پس بایستی با رفتار مناسب شیوه مناسب رفتارها را به آنها آموخت.
- طرز تفکر خود را تغییر دهید. این طرز تفکر که می‌گوید: «من دست خودم نیست و از کوره در میروم» را تغییر دهید و بیشتر با خودتان بگویید: «من آنگونه هستم که خودم انتخاب می‌کنم»، این طرز تفکر شما را به سمت خودکنترلی می‌کشاند؛ اما به یاد داشته باشید که تغییر دادن طرز تفکر کار سختی است و برای اینکه به عادت شما تبدیل شود، نیازمند تمرین بسیار است. و در نهایت، تحقیقات روان‌شناسی نشان داده که وقتی انسان هیجان‌ زده می‌شود، عقل و خِرد او به "یک‌ سوم" افت پیدا می‌کند، بنابراین نمی توانیم تصمیم درستی بگیریم. خونسردی، آرامش و متانت و تصمیم نگرفتن در لحظه های خشم و عصبانیت، راهِ درست زندگی کردن است. بهتر است در این زمینه به یک روانشناس مراجعه کنید.
موفق و پیروز باشید.

بیشتر بخوانید:
ابزار خشم (عصبانیت) در روابط



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مشاوره مرتبط