ناشناس

چگونه با تنبلی مقابله کنم؟

با سلام من در یکی از کشورهای اسکاندیناوی زندگی میکنم و همیشه گریبانگیر تنبلی بودم و اجازه نمیده من به هیچکدوم از کارها و آرزوهایی که دارم برسم. شاید همیشه دنبال میانبر میگشتم حتی الان که مشغول ادامه تحصیل هستم، میل و اراده ای که در ابتدا به درس خوندن داشتم رو ندارم و زود خسته میشم. تقریبا چیزی هم خوشحالم نمیکنه و برام جذابیتی نداره و همه چیز برام عادی هست.
چهارشنبه، 11 مهر 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

چگونه با تنبلی مقابله کنم؟

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 32 ساله )

با سلام من در یکی از کشورهای اسکاندیناوی زندگی میکنم و همیشه گریبانگیر تنبلی بودم و اجازه نمیده من به هیچکدوم از کارها و آرزوهایی که دارم برسم. شاید همیشه دنبال میانبر میگشتم حتی الان که مشغول ادامه تحصیل هستم، میل و اراده ای که در ابتدا به درس خوندن داشتم رو ندارم و زود خسته میشم. تقریبا چیزی هم خوشحالم نمیکنه و برام جذابیتی نداره و همه چیز برام عادی هست.


مشاور: احسان فدایی

با سلام و سپاس از همراهی شما با مشاورین «راسخون»، از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب نمودید سپاسگزاریم.

برادر عزیز و گرامی! بعید می‌دانیم شما فرد کاملاً بی اراده و تنبلی باشید زیرا همین که در کشور دیگری در حال تحصیل هستید نشان از عزم و ارادة شما در هدف‌گذاری و برنامه‌ریزی برای زندگی است ولی به صورت مقطعی کمی دچار آسیب‌های تنبلی شده‌اید که در این خصوص مطالب و راهکارهایی را تقدیم می‌نماییم.

 تنبلى یا اهمال کارى یکى از آسیب‌هاى اخلاقى و انسانى است که کوتاهى و ضعف همت از آثار و نتایج آن به شمار مى رود. افراد تنبل واهمال‌کار که در واقع دچار یک آسیب روانى شده‌اند و به عادت ناپسند تعلل ورزیدن، سبک گرفتن و سهل انگارى در کارها و وظایف محوله خو کرده‌اند، معمولا از همت پایینى برخوردارند. این عادت که در نزد بیشتر مردم رایج است، یکى از آسیب‌هاى روانى محسوب مى‌شود و بنا بر آمارى که برخى از روان‌شناسان در این زمینه ارائه کرده‌اند 95 درصد مردم به نوعى به این مشکل مبتلا هستند(1)

در آموزه دینى به مسأله تنبلى و اهمال کارى توجه خاصى شده است. امام باقر (ع) مى‌فرماید: تنبلى و بى حالى به دنیا و آخرت شما ضرر مى زند. (2)

و نیز در حدیث دیگر مى‌فرماید: من از کسى که در کارهاى دنیا تنبلى مى کند، بدم مى‌آید زیرا کسى که نسبت به کارهاى دنیا تنبل باشد. نسبت به کارهاى آخرت تنبل‌تر خواهد بود(3)

در حدیث دیگرى امام على (ع) مى‌فرماید: هر کس سستى و اهمال کارى را پیشه خود کند وظایفى که بر عهده‌اش گذاشته شده ضایع مى‌شود(4)

تنبلى و سستى در کارها آنچنان نکوهیده و زشت است که در دعاهاى زیادى که از معصومین (ع) رسیده درمان آن از خداوند خواسته شده و از ما خواسته شده تا از شر آن به خدا پناهنده شویم(5)

براى درمان این مشکل لازم است علل و ریشه هاى آن را بررسى کنیم زیرا اگر بتوانیم ریشه مشکل را بیابیم درمان آن آسان خواهد شد. روان شناسان عوامل زیادى براى این اسیب روانى ذکر کرده اند که دردو دسته کلى قرار دارد:

1.آسیب‌ها و ناهنجارى‌هایى که مربوط به درون شخص است مانند: خودکم بینى، توقع بیش از حد از خود، پایین بودن سطح تحمل کمال طلبى وسواس گونه، اشتیاق به لذت جویى کوتاه مدت، فقدان قاطعیت و عدم اعتماد به نفس.

2. آسیب‌هایى که در ارتباط با دیگر اشخاص و یا محیط اطراف فرد خود را نشان مى‌دهد مانند نارضایتى از وضع موجود، عدم تسلط بر کار، نگرش منفى به کار، نگرش غیر واقع بینانه از دیگران، احساس عدم مسؤولیت در برابر دیگران، لجبازى با دیگران، اهمال کارى و پرخاشگرى انفعالى و برچسب زدن به این و آن(6)

عوامل فوق کما بیش در افراد اهمال کار و تنبل به چشم مى خورد که افراد باید به تدریج سعى در رفع آنها در خود باشند.

ما در اینجا با توجه به این عوامل به بعضى از راهکارهاى نظرى و عملى براى درمان تنبلى اشاره مى‌کنیم(7)

1- قدرشناسى از فرصت‌هاى به دست آمده: گاهى افراد اگر گذر زمان و فرصت هاى پیش آمده را درک نکنند و به ارزش بى بدیل وقت توجه نکنند، به راحتى آن را از دست مى‌دهند. به طور مثال کسب علم و دانش و بالا رفتن از نردبان ترقى همیشه براى انسان میسر نمى‌شود. پس اگر شخصى فرصت آن را پیدا کند ولى به اهمیت و ارزش واقعى آن واقف نباشد، ممکن است آن را با تنبلى و بى حالى به راحتى از دست بدهد و زمانى حسرت آن را بخورد که هیچ سودى نداشته باشد که فرمودند: ضایع کردن فرصت‌ها نتیجه‌اى جز غصه ندارد(8) مسلما فهم و درک ارزش وقت و فرصت‌هاى به دست آمده، افراد را از تنبلى و اهمال کارى باز مى‌دارد.

2- تلاش در ایجاد انگیزه: بسیارى از موارد تنبلى و اهمال کارى به خاطر نداشتن انگیزه کافى است و همین مسأله باعث بى حالى و تنبلى شخص در انجام کارها و وظایف محوله مى‌شود. اگر انگیزه کافى در ما وجود نداشته باشد در انجام وظایف واجب هم سستى مى کنیم. بنابراین بر ما لازم است با توجه به نتایج و ثمراتى که ازانجام کارهایمان به دست مى‌آوریم در خود ایجاد انگیزه کنیم، به طور مثال در آموزه‌هاى دینى نکات جالبى براى ایجاد انگیزه در افراد نسبت به انجام وظایف شرعى بیان شده است. مثلا در روایتى آمده است که شما خود را در دنیا مانند غریقى بدانید که براى نجات خود تلاش مى‌کند(9)

یقینا کسى که دنیا را چون دریایى پرتلاطم مى بیند و ساحل نجات را ایمان به خدا و انجام دستورات دینى مى‌داند، هرگز تنبلى و سستى در کارش پیدا نمى‌شود.

3- تعیین وقت معین براى هر کار: افراد باید براى هر کارى قبل از انجام آن وقت معینى در نظر بگیرند تا در آن وقت و فاصله زمانى کار انجام شود. اگر وقت هر کارى از قبل مشخص نشود، ممکن است انسان در انجام آن امروز و فردا کند. مثلا یک کشاورز اگر نداند زمان کاشت، داشت و برداشت محصول محدود است، یا به آن بى توجه باشد، هرگز نمى تواند محصول خوبى به دست آورد.

4- تعیین دقیق تاریخ تحویل: براى انجام هر کارى لازم است شخص با توجه به امکانات خود تاریخ دقیق پایان کار را مشخص کند.

5- استفاده از فن جزء جزء کردن: کار خود را به بخش هاى کوچکتر تقسیم کنید تا بتوانید بر آن مسلط شده و از عهده انجامش برآیید. به عنوان مثال، هر پنج صفحه مقاله خود را بخشى به حساب آورده و پس از انجام هر بخش، پاداشى مناسب براى خود در نظر بگیرید سپس به انجام مسایل بخش ها بپردازید.

6- اولویت بندى کارها: اشخاص براى خود وظایف گوناگونى را در نظر مى گیرند. هر کس باید بتواند کارهاى با اهمیت تر را با اولویت اول ا نجام دهد. این تقسیم بندى شما را مقید خواهد کرد تا به کارى که فوریت بیشترى دارد بیندیشید در این مورد اگر به طور جدى در انجام آن تسریع نکنید، اهمال کارى شما در سایر امور نیز تأثیر خواهد گذاشت.

7- اقدام به کار در حد توان: گاه انسان به کارى مبادرت مى کند که از حد توان و طاقت او به مراتب فراتر است. در اینجا شخص با انتخاب غلط، زمینه اهمال کارى خود را فراهم ساخته است. بنابراین هر کس اول باید توان خویش را در انجام کارها درست برآورد کند و سپس کارى در خور و مناسب با توانش بپذیرد.

8- تغییر محیط: گاهى تنبلى و اهمال کارى به خاطر شرایط محیطى خاصى است که فرد در آن قرار گرفته است. تغییر و تحول در این شرایط مى تواند تنبلى و بى حالى را از افراد دور کند.

9- استفاده از عهد و پیمان: گاهى لازم است براى درمان تنبلى با خود عهد ببندیم که در انجام آن کار کوتاهى نکنیم و در صورت شکستن عهد و پیمان براى خود تنبیهى در نظر بگیریم.

در علم اخلاق این شیوه را مشارطه گویند که شخص براى اصلاح نفس خویش هر سحرگاه با خود شرط و قراردادى مجدد مى بندد تا که به سوى کمال سیر کند. در گفتارى حکیمانه از امام امیرالمؤمنین در آثار پیمان آمده است: «با نماز پیمان وفا ببند تا این که بر آن مواظبت کنى»(10)

10 . هر یک از راهکارهاى فوق را نوشته و خود را به انجام آن مقید سازید و به هر بار عمل امتیاز و به هر بار تخلف نیز کارت قرمز دهید بعد ببینید طى یک روز امتیازها بیشتر است یا کارتها سعى کنید روز به روز به تعداد امتیازها بیافزایید.

-----------------------------------------------------------

پی نوشت:

 (1) (آلبرت آلیس و ویلیام جیمزنال، روان شناسى اهمال کارى، توجه محمد على فرجاد، تهران، مؤسسه امید، 1375، ص 9).

 (2) (بحار، ج 78، ص 180).

 (3) (فروع کافى، ج 5، ص 85).

 (4) (بحار، ج 73، ص 160).

 (5) (میزان الحکمه، ج 8، ص 396، باب 3491).

 (6) (دکتر مرتضى آقا تهرانى، مجله معرفت، ش 64، ص 40).

 (7) (همان).

 (8) (بحار، ج 71، ص 217).

 (9) (بحار، ج 90، ص 307).

 (10) (نهج البلاغه، خطبه 199، ص 418).

موفق باشید.

بیشتر بخوانید:

اهمال ‏کارى (تعلل ورزیدن)



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مشاوره مرتبط