ناشناس

دچار مشکل استفراغ عمدی هستم، بگین چیکار کنم؟

سلام من حدود ۸ساله دچار مشکل استفراغ عمدی هستم خسته شدم نمیخوام همسرم بدونه مشکلم چیه شرایط مالی هم برای مراجعه به پزشک ندارم.هرچی میخورم سعی میکنم بیارمش بالا انقدر میخورم که احساس ترکیدن بهم دست میده بعد میارمش بالا از تمام ضررهای این کارم با خبرم و خیلی هم میترسم با علمه به این موضوع بازم این کارو میکنم و بعدم کلی احساس ترس و ناراحتی دارم
چهارشنبه، 9 آبان 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

دچار مشکل استفراغ عمدی هستم، بگین چیکار کنم؟

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 36 ساله )

سلام من حدود ۸ساله دچار مشکل استفراغ عمدی هستم خسته شدم نمیخوام همسرم بدونه مشکلم چیه شرایط مالی هم برای مراجعه به پزشک ندارم.هرچی میخورم سعی میکنم بیارمش بالا انقدر میخورم که احساس ترکیدن بهم دست میده بعد میارمش بالا از تمام ضررهای این کارم با خبرم و خیلی هم میترسم با علمه به این موضوع بازم این کارو میکنم و بعدم کلی احساس ترس و ناراحتی دارم


مشاور: احسان فدایی

با سلام و سپاس از همراهی شما با مشاورین «راسخون»، از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب نمودید سپاسگزاریم.

خواهر محترم! مشکلی که شما با آن روبرو هستید مسئله پر اشتهایی روانی و عصبی استکه این مشکا قابل درمان است و نباید از بابت آن نگران باشید.

درمورد پرخوری عصبی(Nervosa Bulimia) باید گفت؛ نوعی بیماری روانی تغذیه ای است. افراد مبتلا شدیدا تمایل به مصرف مقادیر بسیار زیاد غذا دارند. مبتلایان به این اختلال دارای حالت ولع عجیب بوده و نیاز شدیدی به خوردن و بلعیدن مواد غذایی پرانرژی و ساده ای پیدا می‌کنند که زمان زیادی برای جویدن و بلعیدن و آماده کردن آنها لازم نباشد اما پس از خوردن و فروکش کردن حالت ولع و تمایل به پرخوری، عذاب وجدان، پشیمانی و ناراحتی آنها شروع می‌شود. خوردن با ولع عبارت است از خوردن میزانی از غذا در یک دوره زمانی مشخص که بطور آشکار بیش از آن چیزی است که بیشتر افراد تحت شرایط مشابه خواهند خورد.در این مرحله سعی می‌کنند به هر شکلی غذا را از بدن خود خارج نمایند; متداولترین روش جبرانی، ایجاد استفراغ پس از یک دوره خوردن با ولع است.

روش دیگر، رفتارهای تخلیه ای شامل مصرف ملین‌ها و مدرها است. استفاده از تنقیه‌ها نیز بندرت مورد مشاهده شده است. از دیگر رفتارهای جبرانی نامناسب می‌توان به روزه داری یا ورزش کردن مفرط اشاره کرد. به همین علت پس از گذشت مدت کوتاهی عادات غذایی شخص وارد نوعی چرخه معیوب شده و عملا کنترل ارادی از روی روند خوردن و باز پس زدن غذا برداشته می‌شود. سیر این اختلال ممکن است مزمن یا متناوب و همراه با دوره‌های از بهبودی و برگشت‌های متناوب خوردن با ولع باشد. با وجود این، در پیگیری دراز مدت، نشانه‌های بسیاری از افراد ظاهرا کاهش می‌یابد. پر اشتهائی عصبی افزایش مرگ و میر مختصری دارد و تعداد کمی ‌از بیماران به تدریج بی اشتهائی عصبی پیدا می‌کنند. بیماران پر خوری که با موفقیت درمان شده اند همچنان در معرض ریسک بالای وابستگی به الکل و داروهای دیگر قرار دارند.

ویژگی‌های اصلی پرخوری عصبی عبارت از: 1. خوردن با ولع و روشهای جبرانی نامناسب برای پیشگیری از افزایش وزن است. 2. خودسنجی فرد مبتلا، به شدت تحت تأثیر شکل و و زن بدن قرار می‌گیرد و این عوامل بطور معمول مهمترین عوامل در تعیین عزت نفس هستند.3. برای تأیید این تشخیص، خوردن با ولع و رفتارهای جبرانی نامناسب باید بطور متوسط دست کم دوبار در هفته و به مدت سه ماه روی دهند.4. مبتلایان بطور معمول در قبال مشکلات مربوط به خوردن، احساس شرمندگی کرده و درصدد پنهان ساختن نشانه‌های خود برمی‌آیند.خوردن با ولع معمولا در خفا روی روی می‌دهد، یا تاحد امکان بطور نامشهور انجام می‌گیرد و ممکن است تا زمانی که فرد بر اثر سیری به شدت دچار ناراحتی، یا حتی درد می‌شود ادامه یابد. 5. خوردن با ولع بطور عادی در اثر حالتهای خلقی ملالت بار، عوامل تنش زای بین فردی، گرسنگی شدید پس از رژیم غذایی، یا احساسهای مرتبط با وزن بدن، شکل بدن و غذا تحرک ایجاد می‌شود. 6. خوردن با ولع ممکن است بطور موقت ملال را کاهش دهد، امام خود ملامتگری تحقیر کننده و خلق افسرده را درپی خواهد داشت.7. در مبتلایان به پرخوری عصبی، فراوانی نشانه‌های افسردگی (مانند عزت نفس ضعیف) یا اختلالهای خلقی (بویژه اختلال افسرده خویی و اختلال افسردگی عمده) دیده می‌شود. این آشفتگی‌های خلقی و اضطرابی، بیشتر به دنبال درمان مؤثر پرخوری عصبی بهبود می‌یابند.8. بخش قابل توجهی از مبتلایان دارای ویژگی‌های شخصیتی هستند که با ملاک‌های تشخیصی یک یا چند اختلال شخصیت (بیشتر اختلال شخصیت مرزی) مطابقت دارند. 9. یافته‌های معاینه بدنی نشان می‌دهد که دندانها به علت استفراغ زیاد و برخورد مایع معده با آنها در معرض خرد شدن، بی نظمی و کرم خوردگی قرار می‌گیرند و در پاره ای افراد غده‌های بزاقی بویژه غده‌های بناگوشی ممکن است بطور محسوسی بزرگ شوند. بی نظمی‌های قاعدگی یا فقدان قاعدگی گاهی در میان زنان مبتلا روی می‌دهد.10. افراد مبتلا گاهی دو بار در هفته دچار حمله بیماری می‌شوند. حتی برخی از افراد مبتلا در فاز بی قراری و حالت حمله بیماری قادر هستند غذاهایی را که کالری فراوانی دارند حتی بیشتر از نیاز روزانه شان (البته چند برابر) بخورند که در این حالت قادر به کنترل مقدار و سرعت غذا خوردن نبوده و اراده ای از خود برای پایان دادن به خوردن ندارند.11. سه نوع برنامه غذایی وجود دارد: - پرهیز از خوردن در فواصلی از روز - پرهیز از خوردن انواع خاصی از غذاها - محدود کردن مقدار کلی غذایی که خورده می‌شود. بیشتر بیماران مبتلا‌ به پُرخوری عصبی، از هر سه نوع برنامه غذایی پیروی می‌کنند و اغلب به‌ طرز افراطی، این کار، بیش ‌خواری را بیشتر می‌‌کند.12. حملات‌ مکرر غذا خوردن‌ افراطی‌ طی‌ مدتی‌ کوتاه‌ (معمولاً در کمتر از 2 ساعت‌)13. ترجیح‌ برای‌ غذاهای‌ راحت‌الحلقوم‌ و پرکالری‌ به‌ هنگام‌ حمله‌ 14. نوسانات‌ مکرر وزن‌ به‌ مقدار بیش‌ از 5/4 کیلوگرم‌ که‌ به‌ علت‌ رژیم‌ گرفتن‌ و غذا خوردن‌ افراطی‌ پشت‌ سر هم‌، رخ‌ می‌دهد. 15. عدم‌ وجود بیماری‌ جسمانی‌ زمینه‌ساز16. ضعف اعتماد به نفس، اشتهای بسیار زیاد به غذا حتی در مواقع سیری، احساس ضعف و بی حالی شدید، فرو رفتن گونه‌ها و لرزش فک، همچنین خشکی پوست دست و پا و افتادن که همگی ناشی از کمبود شدید ویتامین و مواد معدنی هستند نیز جزو علائم و ویژگی‌های پرخوری عصبی به شمار می‌روند. شیوعدر نمونه‌های بالینی و جمعیتی، 90 درصد از مبتلایان را زنان تشکیل می‌دهند. پرخوری عصبی معمولا در اواخر نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع می‌شود. اکثر مبتلایان به این اختلال، زنان جوان یا دانشجویان دخترانی هستند که سن آنها بین 18 تا 34 است، گرچه در زنان و به ندرت در مردان، البته در سنین بالاتر نیز ممکن است این اختلال مشاهده شود. آمار و ارقام کشورهای اروپایی و آمریکا نشان می‌دهد به طور میانگین 18 تا 20 درصد دختران دچار این بیماری هستند.

علل این اختلال

1. وجود محیط‌ خانوادگی‌ خشک‌ و برخوردار نبودن از محبت خانوادگی2. تضاد موجود در خانواده‌ها3. برخورد نامناسب خانواده‌ها با مسائل درسی فرزندان4. استفاده از رژیم‌های نامناسب کاهش وزن5. تمایل به داشتن وزن متعادل و فرم بدنی مناسب 6. وسواس‌ در انجام‌ کارها و کمال‌طلبی 7. افسردگی‌ 8. استرس‌، از جمله‌ هرگونه‌ تغییر در شیوه‌ زندگی‌، مثلاً اسباب‌کشی‌ یا رفتن‌ به‌ یک‌ مدرسه‌ جدید، یا شروع‌ یک‌ کار جدید 9. اختلالات‌ شخصیتی‌

درمان این اختلال

از آنجا که ابتلا به بی اشتهایی عصبی نوعی اعتیاد محسوب می‌شود و ضرر فراوانی برای بدن به همراه دارد، لذا اقدام جهت درمان فوری آن بسیار ضروری است. چرخه درمانی نیز شامل مشاوره با یک روان شناس مجرب جهت درمان زمینه‌های روانی این اختلال و مراجعه به متخصص تغذیه جهت تغییر عادات غذایی، جایگزین کردن مواد مغذی از دست رفته، درمان کردن اختلالات گوارشی ایجاد شده ناشی از استفراغ عمدی و متعادل کردن فعالیت بدنی افراد مبتلا است که به طور همزمان استفاده می‌شوند. همکاری همه جانبه خانواده و دوستان فرد مبتلا به پرخوری عصبی جهت درمان وی، موجب تسریع روند بهبودی می‌شود.بیماران پر خور به طور معمول برای مشکلات فیزیکی و فیزیولوژیک خود نیازمند بستری شدن در بیمارستان نمی‌باشند. اما درمان سرپائی روان پزشکی مفید خواهد بود. رفتار درمانی شناختی که در آن روش تفکر بیمار، مورد ارزیابی قرار می‌گیرد و به دنبال آن فرایند فکری، احتمالا بر درمان اضطراب یا درمان با داروهای ضد افسردگی ارجحیت دارد. تجویز دزیپرامین و در صورت لزوم درمان با فلوکساتین نیز ممکن است موثر واقع شود. حد اقل یک سوم بیماران در مدت پیگیری 2 ساله عود را تجربه خواهند کرد که در این حادثه بیشتر در 6 ماه اول رخ می‌دهد و نیازمند درمان اضافی خواهند بود.

متخصصین بیماری‌های اعصاب و روان به اهمیت آموزش بیمار از سوی درمانگر، در مقابله با پُرخوری عصبی یا بولیمیا معتقدند. آموزش‌ها می‌توانند شامل موارد زیر باشند. براین اساس اگر هم شرایط مراجعه به روانشناس را ندارید حتما به راهکارهای ذیل عمل نمایید.

1. برقراری‌ الگوی‌ تغذیه‌ای‌ سالم‌ برای‌ دستیابی‌ به‌ وزن‌: این‌ کار را می‌توان‌ تحت‌ نظر یک‌ فرد متخصص‌ و با تغییررفتار انجام‌ داد.2. بیمار باید غذاها و زمان‌ خوردن‌ را در دفترچه‌ای‌ ثبت‌ کند. تدریجاً باید غذاهایی‌ که‌ بیمار از آنها می‌ترسد نیز به‌ رژیم‌ اضافه‌ شوند.3. درباره وزن مطلوب برای سن و قد خود، به اطلاعات علمی ‌دقیق اعتماد نمایید. نگران وزن دقیق مطلوب نباشید و از انتخاب رژیم غذایی بیش از حد متوسط، پرهیز کنید.4. عوارض جسمی پُرخوری عصبی را در نظر داشته باشید. 5. بدانید که با مصرف مقدار زیاد غذا، مقدار زیادی انرژی وارد بدن می‌شود و استفراغ عمدی، همه موادی را که خورده شده، دفع نمی‌‌کند و استفاده از مسهل‌ها، اثر بسیار کمی در دفع انرژی دارند و اثر آنها در کاهش وزن بدن مانند داروهای مدر، کوتاه‌ مدت است.6. برخی از بیماران تمایلی به خوردن غذای اصلی یا غذای سبک در وعده‌های منظم ندارند، چون فکر می‌‌کنند افزایش وزن پیدا می‌‌کنند. باید اطمینان داد که معمولاً برعکس این موضوع اتفاق می‌‌افتد، چون پیروی از این الگوی غذایی از افراط در پُرخوری عصبی و حریصانه می‌کاهد و به این ترتیب، مقدار کالری که وارد بدن می‌‌شود، کم خواهد شد.‌7. غذای خود را به سه یا چهار وعده تعیین شده، به علاوه یک یا دو وعده از غذای سبک که از پیش مشخص شده است، محدود کنید. نباید بیش از سه ساعت، بین وعده‌های غذایی فاصله باشد و باید همیشه زمان وعده بعدی را بدانید. در فاصله این وعده‌های غذایی، باید کوشش کنید تا از خوردن هر ماده غذایی پرهیز کنید. خوردن غذا در سه وعده باعث می‌شود که از انجام دادن تلاش‌های غیر واقع ‌بینانه برای به تعویق انداختن خوردن، جلوگیری شود و به این ترتیب یکی از انواع فعالیت‌های رژیمی حذف شود. البته این الگوی غذایی باید متناسب با مسئولیت‌های روزانه تنظیم شود و معمولاً‌ لازم است که در تعطیلات آخر هفته، تغییراتی در این الگوی صرف غذا داده شود. 8. استعدادها و نقاط مثبت خود را یادداشت و از انکار آنها بپرهیزید. 9. از آرزوها ی غیر معقول و بلند پروازانه دست بردارید.10. هنگام هجوم هیجانات مثبت و منفی، به سرعت آن را با نوشتن، بصورت کلامی‌یا رفتاری، تخلیه نمایید.11. آن‌ دسته‌ از بیمارانی‌ که‌ خود را متعهد به‌ درمان‌ می‌کنند بهترین‌ شانس‌ را برای‌ بهبودی‌ دارند. 12. محدویت‌ها و ضعف‌های خود را بشناسید و آنها را قبول کنید. بسیاری از ما برای خود اهداف دست نیافتنی ، آرمان گرایانه و غیرمنطقی تعیین می‌کنیم ، در نتیجه هر قدر هم که کارایی و عملکرد ما بالا باشد یک نوع حس شکست یا عدم کفایت و صلاحیت در خود احساس می‌کنیم . این نکته ی مهم را نباید فراموش کنیم که ما هرگز نمی‌توانیم کامل و بی نقص باشیم. پس برای خود اهدافی تعیین کنید که دست یافتنی و قابل دستیابی باشند. 13. در زندگی بازی ، تفریح و سرگرمی‌ داشته باشید. برای مراقبت از قلب وعروق 3 تا4 بار در هفته ورزش کنید ( تمرینات ریتمیک طولانی مدت مانند پیاده روی ، شنا ، دوچرخه سواری ، دو میدانی جزو بهترین تمرینات هستند ) کار شناسان معتقدند افرادی که در معرض استرس قرار دارند باید به قدم زدن وبازی با بچه‌ها پردازندتا هورمون شادی در بدنشان بیشتر ترشح شود . همچنین معتقدند که تمرینات ورزشی با حالات روانی رابطه دارد زیرا این تمرینات باعث کم شدن سطح کورتیزول می‌شود وسروتونین را که از آن به هورمون شادی تعبیر می‌شود افزایش می‌دهد. 14. گناه و معصیت و نافرمانى خداوند متعال از عوامل اصلى ناراحتى‏هاى روانى است. گناه یعنى خارج شدن از مسیر خداوند. گناه به معناى برآشفتن و تیره ساختن درون و باطن است. روح آدمى با رسیدن به ساحل پاکى و اجتناب از گناهان، به قرار و آرامش مى‏رسد؛ چون روح با طهارت سنخیت دارد و با گناه ناسازگار است. از این رو، گناه قرار را از انسان مى‏گیرد. هر گناه قبح فعلى و قبح فاعلى در بردارد. قبح و زشتى فعلى به مفاسد موجود در خود عمل مربوط است و قبح فاعلى به شرایط ذهنى و روحى گنهکار مربوط مى‏شود. شرایط ذهنى گنهکار عبارت است از داشتن روح تمرّد، طغیان، قانون‏شکنى و عدم اهتمام به حقوق خدا و خلق. چنین روحى جز با ترک گناه به آرامش دست نخواهد یافت.

موفق باشید.

بیشتر بخوانید:

راههای رسیدن به آرامش روانی



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.