ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 24 ساله )
سلام وقت بخیر
خانمی هستم متأهل دارای یک فرزند دختر3 ساله
از ابتدای ازدواجم در یک واحد آپارتمان در خانه پدر همسرم زندگی میکردم،برادر همسرم در همان ساختمان بود که یک پسر 8 ساله داشت.بعد از سه سال زندگی کنار آنها دخترم به دنیا آمد و اولین نوه دختری آنها بود.خانواده همسرم از لحاظ روحی و عاطفی افرادی خیلی صمیمی هستند بطوری که وابستگی شدیدی نسبت به فرزند من داشتند و من از این موضوع رنج میبردم، مثلا هر وقت دخترم تو بغلم بود سریع آن رو از من یا خانوادم میگرفتن و این برای من خیلی آزار دهنده بود به طوری که به شدت عصبی شده بودم،اجاره حمام کردن یا تعویض پوشک فرزندم رو نداشتم،این رفتارها تا ده ماهگی دخترم ادامه داشت تا من و همسرم تصمیم گرفتیم که تا وابستگی بیشتر نشده محل سکونت عوض کنیم که با مخالفت روبرو شدیم اما این کار رو انجام دادیم،در ضمن محل کار همسرم با پدر و برادرش مشترک هست و من هم در مغازه کنار آنها بوتیک زنانه دارم به همین دلیل مهاجرت ما چندان تأثیری نداشت چون بیشتر وقتها من در بوتیک بودم و دخترم پیش مادربزرگ و زن عمویش در طبقه بالا بود،
اکنون دخترم سه سال و چهار ماه دارد و هر وقت با آنها روبرو میشود به کل رفتارش با من تغییر میکند و تبدیل به یک بچه لجباز و یک دنده میشود.گاهی اوقات جلوی آنها با سیلی مرا میزند و برای توالت رفتن مقاومت میکند،خیلی کم خواب است و هر موقع مادر بزرگ و عمه هایش به خانه ما می آید همش با گریه و پرخاشگری دخترم روبرو میشم،باید چکار کنم؟ اجازه بدم با آنها برود؟
مشاور: خانم ضیایی
سلام و احترام خدمت شما مادر محترم. بیان کردین "دختر3 ساله ای دارید در زمانیکه سرکار هستید پیش مادرهمسرتون هست و هر وقت که آن ها به منزلتان می آیند رفتار کودک تغییر می کند و لجباز و پرخاشگر می شود": فضای مهمانی، برای اغلب کودکان فضای لجبازی است. معمولا بچهها یاد گرفته اند که پدر و مادر در حضور دیگران خصوصا مادربزگ ها و پدربزرگ ها واکنشهای همیشگی را نشان نمی دهند و هر کاری دوست دارند می توانند انجام دهند. اگر والدین در خانه رفتارهای سختگیرانه ای داشته باشند و به کودک شان زیاد امر و نهی کنند، در حضور مهمان مثل مادربزرگ، خاله، دایی، عمه و... که از او حمایت می کنند، کودک تصور می کند که هر کاری بخواهد می تواند انجام دهد بدون اینکه محدودیتی داشته باشد و مادر هم در حضور آنان، نمی تواند واکنشی نشان دهد.
برای طرز رفتار صحیح با کودک، نکاتی را خدمتتان عرض می کنم:
- برای اینکه ارتباط خوبی بین شما و فرزندتان شکل بگیرد لازم هست حداقل نیم ساعت وقت با کیفیت به کودک خود اختصاص دهید و بازی مورد علاقه ای باهاش داشته باشید البته بدون اینکه سرزنش، فریاد و یا نصیحتی کنید که کودک، اینقدر توجه از مادر کسب کند که نیازی نباشد با قشقرق به پا کردن و پرخاشگری، جلب توجه کند.
- برای اینکه کودک، حرف شما را گوش دهد لازم هست اقتدار و قاطعیت لازم را داشته باشید. اقتدار درست در قطب مخالف دربست در خدمت بودن است. یعنی زمانی که کودک می خواهد کاری را انجام دهد که شما مخالف هستید بر روی نه خود، پافشاری کنید و گریه و زاری و جیغ و داد بچه بر روی شما تاثیری نداشته باشد.
- وقتی دست بلند می کند، بهتر هست شما دستش را بگیرید و به او بگویید اجازه این رفتار را به تو نمی دهم. طوری که این ناراحتی در چهره یتان نمایان باشد که بچه متوجه شود که رفتارش باعث رنجش شما شده است. و همچنین هر زمان که کودک اقدام به زدن شما کرد بلافاصله محیط را ترک کنید و برای مدتی کودک را نادیده بگیرید. در واقع زمانی که کودک می خواهد از طریق نامطلوب به خواسته اش برسد، تحت هیچ شرایطی کوتاه نیایید و تسلیم نشوید و خواسته اش را اجابت نکنید.
- پدر و مادر باید همراه و متحد باشند. مثلا به گونه ای نباشد وقتی مادر با کودک مخالفت می کند، پدر در حضور بچه بگوید اشکالی ندارد هر چه می خواهد برایش فراهم کن. این عمل باعث می شود که دیگر کودک از حرف والدین حساب نبرد و در مقابل ناکامی به یکی از آن ها پناه برد. پس خیلی مهم هست که والدین هر دو روش تربیتی واحدی را در برخورد با رفتار کودک داشته باشند.
- شیوه تربیتی خود را با مادربزرگ، عمه، زن عمو ..... در میان بگذارید و با حفظ احترام به نظر آن ها، روش تربیتی که در خانه اعمال می کنید را برای آن ها بازگو کنید و بگویید به خاطر اینکه بچه چند تربیتی نشود بهتر است همه از یک روش استفاده کنیم و این به نفع خود کودک هست.
- نکته ی دیگر اینکه کودک نیاز به توجه شما دارد. به طور معمول او ترجیح می دهد از راه های مثبت یعنی با کارهای خوب این توجه را بدست آورد. اما اگر تشویق کارهای خوب به اندازه کافی نباشد و کودک مورد بی توجهی قرار گیرد، برای او توجه منفی هم بهتر از هیچ است. کودکی که اغلب مورد غفلت واقع می شود ممکن است پس از مدتی کشف کند که اگر جنگ و دعوا راه بیندازد و دیگران را بزند، در مرکز توجه دیگران قرار می گیرد.
به همین دلیل است که به والدین توصیه می کنیم وقت زیادی را صرف پرورش توجه مثبت کنند و به عبارتی کودک را برای کارهای خوبش، از هر طریقی تشویق کنند. (تشویق کلامی، لمس کردن شانه یا سر، خندیدن، صرف وقت برای گفتگو، بازی کردن با کودک، جایزه های کوچک، همه می توانند به نوعی تشویق باشند). و درنهایت، زمانی که کودک می خواهد از طریق نامطلوب به خواسته اش برسد، تحت هیچ شرایطی کوتاه نیایید و تسلیم نشوید و خواسته اش را اجابت نکنید. به مرور زمان کودک درک می کند از این طریق نمی تواند حرف خود را به کرسی بنشاند. البته اوایل شاید سخت به نظر برسد و نیاز به صبر و حوصله هست.
با آرزوی روزهای شاد برای شما مادر گرامی
بیشتر بخوانید:
آداب تربیت فرزند از منظر روانشناسان