ناشناس
مشکلم دخالت خانواده پدری در زندگی زناشوییمه؛ راهنماییم کنید.
سلام وقت بخیر،خانمی هستم 27 ساله که 5 ماهه ازدواج کردم و همسر خوبی دارم،پدری دارم بسیار دهن بین و عصبی مدام حرف مادر و خواهرش روی توی زندگی ما تاثیر میده و زندگی رو تلخ میکنه از وقتی هم که ازدواج کردم شروع کردند به دخالت در زندگی من که به پدرم رو میگفتن نذار اونجا خونه بخره نذار این کارو کنه اخیرا هم گفته اند که دخترت به شوهرش احترام میذاره ولی اونجوری که به اون احترام میذاره به تو نمیذاره و پدر دهن بین افتاده به جون ما و به شوهرم البته پشت سرش تهمت زده و چون توهین به همسرم خط قرمز بنده هست من دو تا سوال دارم،یکی اینکه ایا من هم باید مثل مادرم که 30 سال در مقابل این دخالت ها سکوت کرد سکوت کنم؟و دوم اینکه ایا درسته که با این توهینی که پدرم به همسرم کرده همسرم رو توی این خونه به عنوان مهمان بیارم چون واقعا توهین کرده و گفته دامادم مثل اشغال برام و من مجبورم تحمل میکنم در صورتی که همسر من جز خوبی به این خانواده کاری نکرده،و اینم بگم که اگر به دخالت کنندگان بگم که پاشونو از زندگی من بکشن بیرون دوباره گوش پدرم رو پر میکنن که دخترت به ما اینطور گفته و دعوای سختی خواهیم داشت. ممنونم از راهنماییتون
مشاور: احسان فدایی
با سلام و سپاس از همراهی شما، از این که ما را امین خود دانستید کمال تشکر وقدردانی را داریم. ما قدر ارتباط با شما را می دانیم.
خواهر محترم! وضعیتی که با آن مواجه هستید را به خوبی درک کرده و خوب می دانیم که خواه ناخواه با رفتارهایی از طرف پدرتان رو به رو هستید که به نظر شما پایه منطقی و عقلایی ندارد. شاید مسایلی که باعث گردیده شما به احساسات ناخوشایندی برسید کمی پیچیده به نظر رسد، اما باور نمایید که به هیچ وجه حل آن تا این حد که شما تصور می نمایید، پیچیده نیست؛ زیرا فقط شما نیستید که با چنین مسأله ای در خانواده خود مواجهید. بسیاری از هم سن و سالان شما نیز وجود داشته اند که با شرایط مشابه مواجه بوده ولی توانستند با درایت، چنین مسأله ای را به درستی حل نمایند. یکى از مشکلات اساسى افراد نوجوان و جوان این است که در ارزیابی های خود از مسایلی که با آن مواجهند معمولاً دچار نوعى افراط یا تفریط اند، لذا با گذشت زمان دچار ناامیدى و سرخوردگى مىشوند؛ بنابراین، یکى از رمزهاى موفقیت شما در هر امری واقع نگرى خواهد بود. واقعیت اینست که رفتارهای پدرتان محصول گذشته و افکار اوست و مطمئنا پدرتان در این سن قابل تغییر نیست لذا بجای تلاش برای تغییر رفتار ایشان باید سعی نمود زمینه این رفتارها و برخوردها با همسرتان بوجود نیاید و پیشگیری لازم را انجام دهید.
***راهکارهای برخورد با والدین بد اخلاق
1.سعی کنید نگاهتان به پدرتان دلسوزانه و محبت‌آمیز باشد. این کار عبادتی شایسته در نزد پروردگار محسوب می‌شود. از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) نقل شده که فرمودند: النَّظَرُ إِلَى وَجْهِ الْوَالِدَیْنِ عِبَادَةٌ، نگاه به چهره والدین عبادت است (مستدرک الوسائل، ج 15، ص 204).
2. به پدرتان احترام بگذارید هر چند در دل نسبت به او احساس خوبی ندارید.
3. به خود تلقین کنید که پدرتان را دوست دارید و از تلقین منفی نسبت به او اجتناب نمایید.
تکرار می‌کنیم که ظلم پدرتان به شما و همسر گرامی تان، چیزی است بین خود و خدایش که باید نزد او پاسخگو باشد و چیزی از وظایف شما نسبت به او کم نمی کند. البته شما می توانید به او اعتراض کنید و یا ناراحتی خود را از کارش بروز دهید؛ اما به هرحال، نباید به پدرتان توهین کنید.
به این نکته اساسی توجه داشته باشید که گرچه ممکن است نتوانید تمام شرائط و امکانات موجود در خانواده را بر وفق مرادتان فراهم نمایید، ولى مطمئنیم که شما به عنوان فردی تحصیلکرده و متدیّن مى توانید با استفاده از روش هایی، خود را با شرائط موجود به گونه‌ای مناسب و فعّال وفق داده و هماهنگ سازید تا از وضعیت موجود به درآیید.
4. در یک محیط خصوصی وخلوت با پدر خود در کمال احترام موضوع را در میان بگذارید ودر خواست خود را همانطور که با ما در میان گذاشتید به ایشان بگویید واجازه ندهید این نوع نگاه شما را از پدر دور نماید سعی نمایید شما با گفتار و رفتار خود مسیر صحیح را بیان نمایید.
5. از جدال و جر و بحث با ایشان جداً خودداری کنید.
خواهر گرامی! در پایان توصیه می کنیم به هیچ وجه رابطه همسر و پدرتان را قطع نکنید و به عنوان یک میانجی با هر دو طرف برخورد متعادلی داشته باشید.
موفق و پیروز باشید.
