ناشناس
با والدینم اختلاف دارم؛ چیکار کنم؟
سلام. من دختر بیست ساله ای هستم در یک خانواده مذهبی. مادرم دائما به من و خواهرم سرکوفت میزند و ما را تحقیر میکند. دائم میگوید همسن و سال های شما بهتر هستند و... من و خواهرم در یکی از بهترین مدارس غیرانتفاعی تهران درس خوانده ایم ولی متاسفانه هم مادر و هم پدرم پشیمانند. احساس میکنند این همه خرج کردنشان بیهوده بوده و دختران فامیل که تجربه ی این چنین مدارسی رو نداشته از هرلحاظ از ما بهترند. من واقعا نمیدانم دیگه باید چی کار کنم؟ همه ی انسانها از تحقیر و سرزنش بیزارند اما من ذاتا نسبت به بقیه از تحقیر متنفرم. به هر حال ما حاصل نوع تربیت و تفکر پدر و مادرمان هستیم و هر جور که میشویم دست رنج خودشان است. ما اصلا بی عرضه ترین انسان های کره خاکی!! اما واقعا این رفتار باید از مادر که جایگاه والایی داره سر بزنه؟ لطفا راهنمایی کنید که من چی کار کنم و بهترین واکنشم چی باشه؟
مشاور: احسان فدایی
با سلام و سپاس از همراهی شما با مشاورین «راسخون»، از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب نمودید سپاسگزاریم.
اهتمام شما برای حفظ حرمت مادرتان ستودنی است که امیدواریم به واسطه این موضوع خداوند به زندگى شما خیر و برکت داده و در آخرت نیز پاداش هاى فراوانى به شما عطاء نماید. چون شما دختر متدینی هستید شایسته است به این نکته نیز اشاره نماییم که گرچه اسلام از نظر حقوقى همانند جنبه های عاطفی حساب ویژهاى براى پدر و مادر بازکرده و باید در هر شرایطى احترام آنها را نگه داشت (هر چند در بعضى اوقات دربرخورد با فرزندان خود دچار اشتباه شوند) اما توجه داشته باشید که خداوند همه انسانها را در مقابل اعمال و رفتارى که انجام مىدهند مورد سؤال قرار مىدهد و والدین نیز باید پاسخگوى اعمال و رفتار خود باشند. بنابراین ما بنابر وظیفه خود باید در همه حال به والدین خود احترام بگذاریم حتى اگر آنها به ما بى احترامى کنند و یا خدای ناکرده دست به رویمان بلند نمایند. فقط اگر والدین بخواهند ما را به کار حرامى وادار کنند یا از انجام تکلیف واجبى باز دارند، اطاعت از آنها لازم و صحیح نیست چه اینکه اطاعت خداوند بر هر کس دیگر حتى والدین نیز مقدم است.
خواهر محترم! گرچه اختلاف در محیط خانواده و یا هر محیط دیگری، هیچ بُعد مثبتى ندارد؛ اما در عین حال، اختلاف و ناسازگارى، یکى از بخش هاى گریزناپذیر و لازم تجربه بشرى است؛ لذا گمان نکنید که فقط خود با چنین وضعیتی مواجه هستید، متأسفانه اغلب جوانان هم سن و سال شما با چنین مسأله ای رو به رو هستند. به هر حال گرچه ممکن است شما نتوانید تمام شرائط موجود در خانواده را بر وفق مرادتان فراهم نمایید و یا اخلاق مادرتان را اصلاح نمایید ،اما بهتر است از همین تهدید به عنوان فرصتی برای زندگی آینده خود بهره جویید. چنین فضایی که در خانواده با آن مواجه هستید، می تواند برایتان به عنوان تمرینی باشد که هر گاه در اجتماع با چنین موقعیتی مواجه شدید خود را نبازید و با چنین موقعیتی از قبل آشنایی داشته باشید. توضیح اینکه هیچ کس دقیقاً همان چیزی نیست که خواهان آن هستید. گاه ممکن است افراد جامعه و یا خانواده خودتان با اعمال و یا سخنان خود شما را نا امید کنند. یک رابطه سالم به این معناست که دیگران را به همان صورتی که هستند بپذیرید و قصد تغییر آنها را نداشته باشید. به عنوان مثال آیا دختر خانمی مثل شما از مادر کم سواد و یا احیاناً بی سواد خود، می تواند انتظار داشته باشد که مادرش همچون فردی تحصیل کرده و با ظرفیت روانی بالا، وی را درک کرده و به مسائل و مشکلات دخترش در این سنین به این حساسی آگاهی داشته باشد؟ آیا چنین انتظاری معقول است؟ آیا چنین انتظاری توقعاتی را ایجاد نمی کند که متناسب با وضعیت واقعی و شرایط موجود نبوده و فقط سرخوردگی ایجاد می کند؟ شایسته آن است که انتظارات خود را از افراد پیرامون خود با توجه به توانمندیها و واقعیت های موجودشان تنظیم نماییم تا در صورت فراهم نکردن انتظاراتمان سرخورده نشده و از کوره در نرویم.
به عنوان مثال هرگز نمی توان از یک استاد درس ریاضی انتظار داشت که به سؤال شیمی یک دانش آموز آنطور که متوقعش می باشد ، پاسخ دهد. آیا موافق نیستید که چنین دانش آموزی نباید درپی تغییر استادش باشد بلکه شایسته است انتظار خود را از استادش مطابق ظرفیتی که از وی سراغ دارد تنظیم نماید تا خدای ناکرده برآورده نشدن خواسته اش وی را نسبت به معلم مذکور دلگیر نساخته و ... . در ادامه راهکارهایی را در موضوع برخورد با مادرتان بین می نماییم:
1. از جدال و جر و بحث با مادرتان جداً خودداری کرده و از طرح مسائل اختلافی ولو چیز کوچک و پیش پا افتاده اجتناب نمایید.
2. مادرتان را آن گونه که هست دوست بدارید. سعی کنید هر چه بیشتر خوبیهای وی را ببینید تا بتوانید روابط بهتری با وی برقرار سازید.
3. جنبه های مثبتی که مادرتان دارد را برجسته کرده و گاهی اوقات آنها را در جمع های میهمانی و ... مطرح کنید، تا به گوش وی برسد.
4. هر وقت شما را مورد تحقیر قرار داد بی توجه شوید.
5. بدون اینکه مادرتان از شما در خواست کمک کند در کارهای منزل بدون اینکه منتی بر او داشته باشید به وی کمک کنید.
6. همه انسان ها از جمله زنان ، تشنه محبت اند. تا می توانید به مادرتان محبّت نمایید تا چنان وابسته و دلبسته به آن گردد که برای از دست ندادن آن هم که شده ، رفتارش را با شما اصلاح نماید. به عنوان مثال اگر شما مدتی وظایف کاری مادرتان را برعهده گرفته و به وی کمک بیشتری نمایید مطمئن باشید که طعم چنین خدمتی چنان در ذائقه اش خواهد نشست که حاضر نخواهد شد، با رنجاندن شما موقعیتی را که بدان دست یافته از دست بدهد.
7. هیچ یک از والدین به ویژه مادران بدخواه فرزندان خود نیستند و از صمیم قلب به فرزندانشان مهر می ورزند .متأسفانه برخی از والدین به دلیل فقدان مهارت های مواجهه با مسایل و مشکلات اقتصادی و ... گاه زود از کوره در رفته و رفتارهایی از آنها سر می زند که خود بیش از همه شرمنده فرزندان خود خواهند شد، لذا شایسته است هرگز آنها را به خاطر رفتارهای خشنی که گاه ممکن است از آنها صادر شود سرزنش نکرده، بلکه به آنها بفهمانیم که شرایط را که با آن مواجهند درک می کنید.
8. در مناسبت های مختلف مثل روز مادر و ... هدیه ای هر چند کوچک تهیه و به وی اهداء نمایید.
11. در مواردی که توان تحمّل شرایط از شما گرفته شد، از فرد واسطه ای که مورد احترام و اعتماد مادرتان است (نظیر پدربزرگ، مادربزرگ، یا یکی از فامیل دائی، عمو و...) بخواهید که به صورت غیر مستقیم وی را به خوش اخلاقی با شما دعوت نمایند.
موفق باشید.