ناشناس

روابط جنسی قبل از ازدواجم رو به خواستگارم بگم یا نه؟

من به مدت یک سال با اقایی اشنا شدم. ایشون از اول اشنایی ما خیلی ادم غیر مذهبی و اصلا متعصب نیست و هیچ وقت در زندگیش به گفته خودش چهارچوب نداشته من هم تقریبا مثل ایشون هستم بعد از گذشت هفت ماه ایشون از من پرسیدن ایا رابطه جنسی داشتی قبلا؟ و در چه حد بوده؟ من در گذشته به اشتباه معاشقه(رابطه جنسی کامل نداشتم و باکره هستم)داشتم ولی متاسفانه هر چقدر سعی کردم نتونستم بهش بگم و دروغ گفتم نه... بعد ازم خواستن بیشتر توضیح بدم و من گفتم فقط در حد بغل کردن و بوس کردن و در همین مرحله باقی موند و ایشون هم قبول کرد... الان ما داریم به ازدواج نزدیک میشیم و من به شدت از این دروغم و اینکه با زندگیم ریسک کردم ناراحتم و واقعا نمیتونم بهش بگم...چندین بار سعی کردم ولی نتونستم و فکر میکنم به خاطر علاقه ای هست که به وجود اومده و ترس از دست دادن.. من اگر میدونستم این موضوع رو که ایشون حساس هستن رابطه رو از همون اول قطع میکردم ولی صریحا بیان میکرد که به نظر من رابطه جنسی قبل از ازدواج خوبه و مشکلی نداره (خودشون میگن من تا حالا هیچ رابطه ای نداشتم) و این نوع طرز تفکرش باعث شد من ادامه بدم به رابطه ولی الان که بیان کردن پس یعنی اهمیت داره و حرفهای قبل در حد حرف و متاسفانه من برام سخته الان این موضوع را بیان کنم... و الان هر ثانیه از زندگیم شده فکر کردن به اینکه چیکار کنم؟ بگم و بزارم بره؟ یا نه بیخیالش بشم و هیچی نگم...
پنجشنبه، 22 فروردين 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

روابط جنسی قبل از ازدواجم رو به خواستگارم بگم یا نه؟

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 24 ساله )

من به مدت یک سال با اقایی اشنا شدم. ایشون از اول اشنایی ما خیلی ادم غیر مذهبی و اصلا متعصب نیست و هیچ وقت در زندگیش به گفته خودش چهارچوب نداشته من هم تقریبا مثل ایشون هستم بعد از گذشت هفت ماه ایشون از من پرسیدن ایا رابطه جنسی داشتی قبلا؟ و در چه حد بوده؟ من در گذشته به اشتباه معاشقه(رابطه جنسی کامل نداشتم و باکره هستم)داشتم ولی متاسفانه هر چقدر سعی کردم نتونستم بهش بگم و دروغ گفتم نه... بعد ازم خواستن بیشتر توضیح بدم و من گفتم فقط در حد بغل کردن و بوس کردن و در همین مرحله باقی موند و ایشون هم قبول کرد... الان ما داریم به ازدواج نزدیک میشیم و من به شدت از این دروغم و اینکه با زندگیم ریسک کردم ناراحتم و واقعا نمیتونم بهش بگم...چندین بار سعی کردم ولی نتونستم و فکر میکنم به خاطر علاقه ای هست که به وجود اومده و ترس از دست دادن.. من اگر میدونستم این موضوع رو که ایشون حساس هستن رابطه رو از همون اول قطع میکردم ولی صریحا بیان میکرد که به نظر من رابطه جنسی قبل از ازدواج خوبه و مشکلی نداره (خودشون میگن من تا حالا هیچ رابطه ای نداشتم) و این نوع طرز تفکرش باعث شد من ادامه بدم به رابطه ولی الان که بیان کردن پس یعنی اهمیت داره و حرفهای قبل در حد حرف و متاسفانه من برام سخته الان این موضوع را بیان کنم... و الان هر ثانیه از زندگیم شده فکر کردن به اینکه چیکار کنم؟ بگم و بزارم بره؟ یا نه بیخیالش بشم و هیچی نگم...


مشاور: خانم قربانی

سلام بر شما همراه گرامی سایت راسخون
اشتباهی که انجام داده اید و صداقتی که در پی ان نبوده، شما را درگیر کرده است. از تبعات اعتراف می ترسید و از سویی هراس دارید که مبادا بیان کامل گذشته، رویاهای آینده تان را خراب کند. نگرانی شما بجاست و به شما حق میدهم که ناراحت باشید. همراه جوان، باید عرض کنم که نیازی به اعتراف کامل نیست و حتی انچه را هم که گفتید میتوانست پنهان بماند. صداقت شرط ازدواج است اما هر صداقتی، نوعی حماقت است. هر انسانی میتواند اشتباه کند، اما در باب ازدواج بهتر است که این موارد فقط نزد خود فرد باشد. هر مردی نسبت به پاکی همسرش حساس است مگر اینکه به کلی غیرت مردانه اش خدشه دار شده باشد. اینکه اشاره کردید ایشان فاقد چارچوب است باز با این حال اشاره به جزییات و تمامی مسائل گذشته تان قابل توجیه نیست. در مورد اینکه آیا ایشان در آینده نسبت به رابطه قبلی تان حساس خواهندبود یا نه، توصیه میکنم بی جهت نگران نباشید و بدانید که ایشان بر اساس اطلاعاتی که از شما دارد میتواند واکنش نشان دهد و اوست که باید تصمیم بگیرد و اگر متعرض مسئله ای نشده یعنی واقعا مشکلی با این امر ندارد.
در پناه حق و عاقبت بخیر باشید.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.