ناشناس

نامزدم بدبین شده" چیکار کنم؟

سلام. من و شوهرم با هم دوست بودیم یک سال و الان یک سال هست که عقد کردیم. شوهرم سرباز زندان هست. من و شوهرم از زمان دوستی واقعا مثل دوست بودیم. از گذشته هم بهم گفتیم. همدیگه ر رو امتحان کردیم و با دید باز هم رو خواستیم و جالب اینه که توی دوستی مون همسرم انقدر از گذشته سوال نمیکرد با اینکه خودم همه چی رو گفته بودم بهش و اون هم همینطور... الان بدبین شده به من. عصبیه. همه ش دوست داره من ازش بترسم. هی میگه اگه بفهمم چیزی رو نگفتی میکشمت...اصلا دیگه اون عاشق روزهای اول نیست. قبلا اصلا بهم نمیگفت که از ازدواج باهات پشیمونم ولی الان میگه. من فقط میریزم توی خودم و خودخوری میکنم. احساس میکنم که چون محل خدمتش زندان هست اینجوری شده. یه موقع هایی یه فکرهایی میکنه که وقتی من براش توضیح میدم که اشتباهه فکرت میخنده و میگه اره منم خرم. همه ش دوست داره ازش بترسم.... بعدش باهام خوب میشه و میبرتم بیرون ولی من یه حالی شدم. همه ش پشیمونم که چرا اصلا یه سری چیزها رو گفتم بهش. جالبه که بعد از دو سال الان داره هی سوال میکنه. میگم چه فایده ای داره الان این سوالات؟ ما که الان زندگی به این خوبی داریم. میگه میخوام بدونم. اعصابم خورد میشه منم جواب میدم. بهش میگم تو این چیزها رو میدونستی و من رو خواستی و این زندگی رو شروع کردی. میگه پشیمونم بعد سریع حرفش رو برمیگردونه و من رو میبره تفریح ولی همه ش توی ذهن این حرفش و کارهاش مرور میشه جوری شدم که از یک ساعت بعدم هم میترسم. فکر میکنم جای پام محکم نیست. فقط میریزم توی خودم و میخوابم...
جمعه، 3 خرداد 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

نامزدم بدبین شده" چیکار کنم؟

ناشناس ( تحصیلات : فوق دیپلم ، 25 ساله )

سلام. من و شوهرم با هم دوست بودیم یک سال و الان یک سال هست که عقد کردیم. شوهرم سرباز زندان هست. من و شوهرم از زمان دوستی واقعا مثل دوست بودیم. از گذشته هم بهم گفتیم. همدیگه ر رو امتحان کردیم و با دید باز هم رو خواستیم و جالب اینه که توی دوستی مون همسرم انقدر از گذشته سوال نمیکرد با اینکه خودم همه چی رو گفته بودم بهش و اون هم همینطور... الان بدبین شده به من. عصبیه. همه ش دوست داره من ازش بترسم. هی میگه اگه بفهمم چیزی رو نگفتی میکشمت...اصلا دیگه اون عاشق روزهای اول نیست. قبلا اصلا بهم نمیگفت که از ازدواج باهات پشیمونم ولی الان میگه. من فقط میریزم توی خودم و خودخوری میکنم. احساس میکنم که چون محل خدمتش زندان هست اینجوری شده. یه موقع هایی یه فکرهایی میکنه که وقتی من براش توضیح میدم که اشتباهه فکرت میخنده و میگه اره منم خرم. همه ش دوست داره ازش بترسم.... بعدش باهام خوب میشه و میبرتم بیرون ولی من یه حالی شدم. همه ش پشیمونم که چرا اصلا یه سری چیزها رو گفتم بهش. جالبه که بعد از دو سال الان داره هی سوال میکنه. میگم چه فایده ای داره الان این سوالات؟ ما که الان زندگی به این خوبی داریم. میگه میخوام بدونم. اعصابم خورد میشه منم جواب میدم. بهش میگم تو این چیزها رو میدونستی و من رو خواستی و این زندگی رو شروع کردی. میگه پشیمونم بعد سریع حرفش رو برمیگردونه و من رو میبره تفریح ولی همه ش توی ذهن این حرفش و کارهاش مرور میشه جوری شدم که از یک ساعت بعدم هم میترسم. فکر میکنم جای پام محکم نیست. فقط میریزم توی خودم و میخوابم...


مشاور: خانم قربانی

سلام و درود بر شما همراه گرامی سایت راسخون.
از بی اعتمادی همسرتان نسبت به خود گفتید. اینکه سین جین های او شما را ازار میدهد به گونه ای که احساس امنیت خود را از دست داده اید و کلافه و پریشان حال هستید و دلیل این رفتارهای همسرتان را نوع اشتغالش میدانید. درست است که شغل و گرایش رفتاری هر فرد در افکار او اثر میگذارد ، در کنار این نکته خوب است بدانید که این توهمات و بدبینی همسرتان ناشی از همان تجربه دوستی های قبل از ازدواج است. افراد حتی اگر فقط یک تجربه دوستی داشته باشند، به همان یک دلیل مستند، دیوار اعتمادشان فرو میریزد و در زندگی اینده دچار مشکل میشوند. اگر این دوستی ها همراه با اعترافات ناشیانه و بیان تمامی تجربیات و خطاهای گذشته هم باشد که زمینه بدبینی بیشتر تقویت شده و همانند انچه امروز تجربه میکنید، اتفاق می افتد.
همراه گرانقدر اکنون چاره ای جز تحمل عاقبت عملکرد گذشته خود را ندارید. انچه میتواند به شما در این باره کمک کند، حفظ شئونات در عملکرد و رعایت حریم هاست. البته برای مدیریت دیگر رفتارهای همسرتان نیز لازم است بر روی تقویت اقتدار او متمرکز شوید. همیشه و همه وقت او را برترین و بهترین مرد عالم معرفی کرده و عنوان کنید که هیچ مردی به پای او نمی رسد. احساس رضایت خود را از انتخاب ایشان به عنوان همسر صحبت کنید و او را بسیار بستایید. در همه حال او را تایید کرده و تحسین نمایید. خوشبختی خود را ناشی از بودن در کنار او عنوان کنید . خوب این اشاره ها در نزد خانواده همسرتان باشد تا اقتدار همسرتان بیشتر تامین گردد. در کنار این تمرین ها بهتر است مطالعاتی درباره نیازمندی های روانی همسران داشته باشید.
در پناه حق و عاقبت بخیر باشید



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما