ناشناس

خانوادم از علاقه من و دوست پسرم مطلع هستند" لطفا راهنمایی کنید.

بر اساس گفته های شما باید عرض کنم بنده اصلا شبیه به همسن و سالهام نیستم و من در کودکی که پدرم رو از دست دادم. تنها بودم و همیشه سعی کردم از پس خودم بر بیام و هیچ انتظاری از هیچ فردی نداشتم و نخواهم داشت. منظور بنده این هستش که مادرم اصلا گوشی برای شنیدن حرفهای من ندارن و من نمیتونم اصلا با هم سن های خودم کنار بیام چون دنبال تفریح و خوش گذرانی های زودگذر هستن که شما اسمش رو میزارید نوجوانی و من برای فرار و نیاز عاطفی با این اقایی که عرض کردم خدمتتون نیستم. مشکل من این هستش که کسی نیست در اطرافم که راهنماییم کنه و من و این اقا واقعا و قلبا بهم علاقه داریم. این مورد ‌برای خانواده ها هم اثبات شده ست فقط باید یک سالی صبر کنیم تا همه چیز اوکی بشه.
يکشنبه، 3 شهريور 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

خانوادم از علاقه من و دوست پسرم مطلع هستند" لطفا راهنمایی کنید.

ناشناس ( تحصیلات : دبیرستان ، 17 ساله )

بر اساس گفته های شما باید عرض کنم بنده اصلا شبیه به همسن و سالهام نیستم و من در کودکی که پدرم رو از دست دادم. تنها بودم و همیشه سعی کردم از پس خودم بر بیام و هیچ انتظاری از هیچ فردی نداشتم و نخواهم داشت. منظور بنده این هستش که مادرم اصلا گوشی برای شنیدن حرفهای من ندارن و من نمیتونم اصلا با هم سن های خودم کنار بیام چون دنبال تفریح و خوش گذرانی های زودگذر هستن که شما اسمش رو میزارید نوجوانی و من برای فرار و نیاز عاطفی با این اقایی که عرض کردم خدمتتون نیستم. مشکل من این هستش که کسی نیست در اطرافم که راهنماییم کنه و من و این اقا واقعا و قلبا بهم علاقه داریم. این مورد ‌برای خانواده ها هم اثبات شده ست فقط باید یک سالی صبر کنیم تا همه چیز اوکی بشه.


مشاور: خانم قربانی

با سلام بر شما همراه گرامی سایت راسخون.
دوست عزیزم، به دلیل نبود امکان مصاحبه و گفتگوی دوطرفه و عدم اطلاع ما از شرایط دقیق شما، ما ناچاریم بر اساس توصیحات ذکر شده در همان پیام به شما پاسخ دهیم. لذا از اینکه نتوانستم حال شما را به طور کامل درک کنم و اگر احیانا تشخیص بنده ناصحیح بوده، عذرخواهم.
دوست نازنینم سعی میکنم تنهایی تان را درک کنم و میدانم دوست دارید بدون الوده شدن در هوس رانی ها و اشتباهات هم سن و سالانتان، به اینده ای اطمینان بخش برسید اما اکنون که شرایط مهیا نیست و باید صبر کردن را تمرین کنید. میدانم این صبر به به اسانی کلماتی که ادا میشود، نیست اما راه دیگری هم برای گذشت زمان وجود ندارد. پیشنهاد میکنم، ذهن خود را از انحصار امدن خواستگارتان و ثانیه شماری برای ان، منصرف کرده و با مشغول ساختن خود به کارهای مورد علاقه هر چند کوچک و پذیرش شرایط خود را ارام سازید. البته آموزش کار هنری برایتان بهتر است. در بین دختران هم سن و سالتان دخترانی پیدا میشوند که همانند شما عاقل و سر به راه باشند، سعی کنید با انها در ارتباط باشید. کتاب داستان های کوتاه یا رمان های دوست داشتنی خود را مطالعه کنید و جوری برنامه ریزی کنید که کمتر بیکار باشید. مشغول ساختن و پر کردن اوقات فراغت، خود بخود سبب انگیزه و نشاطتان میشود.
در پناه حق و عاقبت بخیر باشید.



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.