ناشناس

چیکار کنم که بتونم خاطرات تلخ زندگی سخت با پدرم رو فراموش کنم؟

سلام خانم مشاور. مامان و بابام ده ساله از هم طلاق گرفتن و قبلا چند سال پیش پدرم زندگی میکردم و الان پیش مامانم هستم. اونجا به من سخت گذشت. هر کار میکنم خاطراتش رو نمی تونم فراموش کنم. چکار کنم؟ دوستتون دارم😘🌹
يکشنبه، 12 آبان 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

چیکار کنم که بتونم خاطرات تلخ زندگی سخت با پدرم رو فراموش کنم؟

ناشناس ( تحصیلات : دبیرستان ، 16 ساله )

سلام خانم مشاور. مامان و بابام ده ساله از هم طلاق گرفتن و قبلا چند سال پیش پدرم زندگی میکردم و الان پیش مامانم هستم. اونجا به من سخت گذشت. هر کار میکنم خاطراتش رو نمی تونم فراموش کنم. چکار کنم؟ دوستتون دارم😘🌹


مشاور: خانم قربانی

با سلام و احترام خدمت شما همراه گرامی سایت راسخون.
همراه به فراز و نشیب زندگی والدین تان شما نیز اتفاقات تلخی را تجربه کرده اید. امیدوارم در شرایط فعلی ارامش خاطر را تجربه کنید و از زندگی با مادرتان در رضایت خاطر داشته باشید.
دوست نوجوان، نمیدانم که چه مدت و چه دوره ای را از مادرتان دور بوده اید و چه شرایطی را تجربه کرده اید اما میدانم برای یک دختر که به انس با مادر نیاز بیشتری دارد، سختی ها حتما بیشتر خواهد بود. مخصوصا اگر در کودکی از مادرتان دور بوده باشید. در هر حال، گر چه شرایط کنونی نیز نمی تواند ایده آل باشد اما اولین پیشنهاد من به شما این است که شرایط را بپذیرید و به دنبال جنگیدن و بررسی کنکاش گذشته و دلایل طلاق والدین تان نباشید. احساس خود را بپذیرید و از کتمان و نادیده گرفتن رنج تنهایی خود اجتناب کنید . البته لزومی ندارد که ان را برای دیگری تعریف نمایید بلکه در زمان یاداوری رنجها، برای خود و یا مادرتان از احساس های تلخی که داشتید، صحبت کنید تا ارام تر شوید. در ادامه به این فکر کنید که والدین تان تحت دلایلی نتوانسته اند با هم زندگی کنند و شادی هر فرد دیگری هم جای ایشان بود، از هم جدا میشدند و به هر نحوی این اتفاق و آنچه سبب تنهایی شما شده را توجیه نمایید تا بتوانید از آن به سرعت عبور کنید. نامه ای جداگانه به پدر و مادرتان بنویسید و حرف های نگفته را و هر انچه دوست دارید را بنویسید. در ادامه اگر تمایل داشتید نامه را به ایشان ارسال کنید. اگر رابطه خوبی با مادرتان دارید، از تنهایی ها و خاطرات منفی خود سخن بگویید و اجازه دهید که ایشان با شما همدلی کند تا زودتر به ارامش برسید. البته گاهی هم از نوشتن بدون مخاطب کمک بگیرید و اجازه دهید احساسات تان ابراز شود و سپس نوشته خود را معدوم سازید یا به مادرتان بدهید تا بخواند. به این فکر کنید که خداوند مهربان عادل است و تمام سختی های شما را دید و یک روز آنها را جبران خواهد کرد. و توجه داشته باشید که سختی ها پایان پذیر است و قرار نیست روزگار پررنج گذشته شما بازگردد. این را با واقع بینی و مشاهده نعمت ها و آسایشی که اکنون دارید، میتوانید در ذهن خود، به باور تبدیل نمایید. و البته شکرگزاری را فراموش نکنید که سبب افزایش نعمت ها و تداوم روزهای خوب شما خواهد بود. زمانی هم که در افکار گذشته غرق میشوید و نمی توانید از ان رهایی یابید، یک شی را برداشته و به مدت 3 دقیق در مورد جزییات آن فکر کنید تا به رشته افکار قبلی پاره شود. حتما خود را مشغول آموزش مهارت جدید نمایید و فراغت خود را به سمت رشد همه جانبه خود هدایت نمایید.
در پناه حق و عاقبت بخیر باشید.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.