با سلام و احترام خدمت شما همراه گرامی سایت راسخون.
اشاره کردید که فرزندتان‌ به دلیل اگاهی از مشکلات موجود بین شما و خانواده همسرتان و بد رفتاریهای انها، اکنون نمیتواند ارتباط خوبی با ایشان‌ برقرار کند و حتی برخوردهای نامناسبی نیز با ایشان دارد.
همراه ارجمند، پیشنهاد من برای حل این مسئله این است که حتما یک‌ نشست صمیمی با فرزندتان داشته باشید و قبل از هر امر و نهی ای به سخنان او گوش دهید. اجازه دهید احساسات و ناراحتی ها و خاطرات تلاش را بازگو کند. زمانی که حرف هایش تمام شد با او همدلی کنید و احساس خشم و نفرت او را بپذیرید و به او اعلام کنید که محبت او را در حق خود درک‌ میکنید. در ادامه برایش توجیهاتی بیاورید و بگویید که‌ در شکل گیری اختلافات شما هم مقصر بودید یا اینکه حداقل به دلیل بی تجربگی، مرتکب اشتباهاتی شدید وگرنه اگر خانواده همسر بدجنس بودند یا مشکل اساسی میداشتند، اختلاف همچنان ادامه میداشت و تمام نشده بود. عنوان کنید این اختلافات در بین همه وجود دارد و در ادامه هم نکات مثبت و محبت و توجه های خانواده همسرتان را بازگو کنید. مخصوصا محبت هایی که به طور ویژه به شما و همین فرزندتان داشته اند. حتی اگر بسیار کوچک و ناچیز بوده باشند. در پایان گفتگو به فرزندتان بگویید شما آنها را بخشیده اید تا ایشان‌ نیز حق خود را ببخشند و چه بهتر است فرزندتان نیز با در نظر گرفتن تمامی ابعاد، از گذشته عبور کند. از مزایای بخشش و آرامشی که ایجاد خواهد کرد برایش بگویید. از طرفی مسئله را با رعایت جوانب، به خانواده همسرتان اطلاع دهید و از ایشان بخواهید که در صورت امکان، به بهانه از شما و با فرزندتان‌ بخاطر ایجاد آن خاطرات عذرخواهی کنند و یا حداقل با ابراز محبت خاص به او، خاطرات خوب را جانشین خاطرات بد نمایند.
در پناه حق و عاقبت بخیر باشید.