ناشناس

شوهرم با خانواده من مشکل داره" چه کنم؟

با سلام. مدت ۹ سال است با همسرم ازدواج کرده ام. در شهری نزدیک به شهر خانواده ام با فاصله یک ساعت زندگی میکنم. مادرم از اینکه من در شهر دیگری باشم بسیار مشکل داشت و شوهرم با قول به اینکه خیلی رفت و آمد میکنیم و با درست شدن شرایط کاری انتقالی میگیرم مادرم را راضی کرد. ولی بعد از ازدواج گهگاهی که فرصت نبود به خانه پدرم برویم وقتی میرسیدیم مامانم میگفت چه عجب و شوهرم خیلی ناراحت میشد تا یک بار مادرم گفت شما باید بیشتر پیش من بیاین من تنهام و کمتر پیش مادر شوهر برید اون کلی بچه داره دور و برش. همین شروع مشکلات شد تا الان که بعد از ۹ سال شوهرم دیگه خونه بابام نمیاد و اصلا دوست نداره اونها رو ببینه میگه با تو هیچ مشکلی ندارم ولی خانوادت خیلی مشکل سازن. حالا ۲تا بچه دارم و خیلی ازش خواستم تمامش کنه حتی مامانم خواسته باهاش حرف بزنه و بهش بگه هر چی تو بگی اما اصلا قبول نداره و حاضر نشد باهاش حرف بزنه. ولی به من میگه هر وقت خواستی میبرمت خونه بابات. البته منظورش نهایتا دو هفته ای یه باره نه زودتر. دو روز میمونیم بعد میاد دنبالمون ولی اصلا وارد خونه نمیشه. حالا باید چکار کنم؟
جمعه، 25 بهمن 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

شوهرم با خانواده من مشکل داره" چه کنم؟

ناشناس ( تحصیلات : فوق لیسانس ، 32 ساله )

با سلام. مدت ۹ سال است با همسرم ازدواج کرده ام. در شهری نزدیک به شهر خانواده ام با فاصله یک ساعت زندگی میکنم. مادرم از اینکه من در شهر دیگری باشم بسیار مشکل داشت و شوهرم با قول به اینکه خیلی رفت و آمد میکنیم و با درست شدن شرایط کاری انتقالی میگیرم مادرم را راضی کرد. ولی بعد از ازدواج گهگاهی که فرصت نبود به خانه پدرم برویم وقتی میرسیدیم مامانم میگفت چه عجب و شوهرم خیلی ناراحت میشد تا یک بار مادرم گفت شما باید بیشتر پیش من بیاین من تنهام و کمتر پیش مادر شوهر برید اون کلی بچه داره دور و برش. همین شروع مشکلات شد تا الان که بعد از ۹ سال شوهرم دیگه خونه بابام نمیاد و اصلا دوست نداره اونها رو ببینه میگه با تو هیچ مشکلی ندارم ولی خانوادت خیلی مشکل سازن. حالا ۲تا بچه دارم و خیلی ازش خواستم تمامش کنه حتی مامانم خواسته باهاش حرف بزنه و بهش بگه هر چی تو بگی اما اصلا قبول نداره و حاضر نشد باهاش حرف بزنه. ولی به من میگه هر وقت خواستی میبرمت خونه بابات. البته منظورش نهایتا دو هفته ای یه باره نه زودتر. دو روز میمونیم بعد میاد دنبالمون ولی اصلا وارد خونه نمیشه. حالا باید چکار کنم؟


مشاور: احسان فدایی

با سلام و احترام خدمت شما پرسشگر محترم! امیدواریم راهنمای خوبی برایتان باشیم.
اگر چه شوهرتان تعهدی نسبت به خانواده شما و رابطه با آنها ندارد، اما از لحاظ عرفی پسندیده نیست که وی با خانواده شما قطع رابطه کند. ضمن اینکه رابطه وی با خانواده شما نوعی نیکی و احسان به خود شما تلقی می شود. به هر حال احتمالا همسر شما در برخوردها رنجیده خاطر شده و تصمیم به قطع رابطه گرفته است.
به هر حال، اگر طالب برقراری رابطه شوهرتان با خانواده تان هستید باید ببینید مشکل از کجاست و سپس تمام تلاشتان را برای حل مشکل به کار گیرید. در فرایند کسب رضایت شوهرتان هرگز نباید با او برخورد تند و خشنی داشته باشید و یا او را با بداخلاقی، تندی و پرخاش تحت فشار قرار دهید؛ چرا که این امور معمولاً بازدارندگی ایجاد می‌ کنند و سبب تشدید لجاجت او می‌شوند. اگر بر فرض اینکه تلاش‌های شما ناکام ماند و شوهرتان حاضر به چنین رفت و آمدی نشد، در این فرض شما به وظیفة شرعی و قانونی خویش عمل نموده‌اید و مأجور خواهید بود. چون به هر حال احترام والدینتان را حفظ نموده اید. اما به نظر ما روز پدر که مناسبت نزدیکی است بهترین فرصت برای ایجاد این آشتی است. سعی کنید از این فرصت استفاده کنید و با یک برنامه قبلی از خانواده تان بخواهید از قبل با همسرتان تماس بگیرند و ایشان را راضی نمایند که در مثلا یک مهمانی شرکت کند و به نوعی در عمل انجام شده قرار گیرد. امیدواریم ان شاء الله هر چه سریعتر زمینه دوستی و محبت در بین والدین و همسرتان ایجاد شود.
موفق باشید.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.