ناشناس

همسرم خیانت می کنه و هر کاری میکنم دست برنمیداره" چه کنم؟

سلام. من تقریبا 8سال ازدواج کردم. خانم مذهبی هستم. چهار ماه از ازدواجم نگذشت که همه ش دعوا می کردیم. من بهش شکاک بودم. دو سه شماره ازش میگرفتم ولی باز هم مطمئن بودم از اینها هیچ کدومشون اونی که به زندگیم چسبیده نبود. تا چهار سال گذشت. همیشه هم دعوا و من فهمیدم. شماره زن همسایه رو دیدم. میرفت خونه شون. تهدیدش کردم و همه فهمیدن حتی شوهرش. گفت خانوم من با شوهرته گفتم نه. چون همسرم گفت این دفعه هم ببخشم. دو ماه باهاش رابطه داشتم منم باور کردم چون عاشقانه همسرم دوست داشتم. بعد از 8سال الا9ماه دوباره شماره دیدم. گفتم نمی خوام بدونم کیه ولی هر کی هست ولش کن. دو ماه بعد فهمیدم دوباره با همون زنه. الان فهمیدم رابطه شون مال خیلی وقته حتی دوره نامزدیمون. خیلی افسرده م کرد. حتی رفتیم واسه درخواست طلاق. فامیلهام نزاشتن. باور کنین الان چشم دیدنش رو ندارم نابودم کرد**به خاطر دو بچه گفتن بشین سر زندگیت هیچی نگو ولش کن. ولی من هم ادمم محبت میخوام. تفریح می خوام. توی همه زندگیم اون زن باشه خب نمیشه. میدونم چیزی درست نمیشه**شوهرم جون میده که بره هر شب بیرون باش صحبت کنه. یه چیزی که میخریم عکس ازش میگیره واسه ش می فرسته**لطفا کمکم کنید.
دوشنبه، 26 اسفند 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

همسرم خیانت می کنه و هر کاری میکنم دست برنمیداره" چه کنم؟

ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 30 ساله )

سلام. من تقریبا 8سال ازدواج کردم. خانم مذهبی هستم. چهار ماه از ازدواجم نگذشت که همه ش دعوا می کردیم. من بهش شکاک بودم. دو سه شماره ازش میگرفتم ولی باز هم مطمئن بودم از اینها هیچ کدومشون اونی که به زندگیم چسبیده نبود. تا چهار سال گذشت. همیشه هم دعوا و من فهمیدم. شماره زن همسایه رو دیدم. میرفت خونه شون. تهدیدش کردم و همه فهمیدن حتی شوهرش. گفت خانوم من با شوهرته گفتم نه. چون همسرم گفت این دفعه هم ببخشم. دو ماه باهاش رابطه داشتم منم باور کردم چون عاشقانه همسرم دوست داشتم. بعد از 8سال الا9ماه دوباره شماره دیدم. گفتم نمی خوام بدونم کیه ولی هر کی هست ولش کن. دو ماه بعد فهمیدم دوباره با همون زنه. الان فهمیدم رابطه شون مال خیلی وقته حتی دوره نامزدیمون. خیلی افسرده م کرد. حتی رفتیم واسه درخواست طلاق. فامیلهام نزاشتن. باور کنین الان چشم دیدنش رو ندارم نابودم کرد**به خاطر دو بچه گفتن بشین سر زندگیت هیچی نگو ولش کن. ولی من هم ادمم محبت میخوام. تفریح می خوام. توی همه زندگیم اون زن باشه خب نمیشه. میدونم چیزی درست نمیشه**شوهرم جون میده که بره هر شب بیرون باش صحبت کنه. یه چیزی که میخریم عکس ازش میگیره واسه ش می فرسته**لطفا کمکم کنید.


مشاور: احسان فدایی

با سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی! از خواندن مشکلاتی که در زندگی تان است متأثر شدیم. قطعا شرایط سختی را تجربه کرده اید و زندگی پر زحمتی را داشته اید. 
واقعیت این است که مشاوره اینترنتی محدودیت های زیادی دارد. شما و شوهرتان باید برای حل اختلافات خود زیر نظر مشاور خانواده یا حداقل فرد با تجربه رازدار و مورد قبول شما و شوهرتان باشید. زیرا مسائل متعددی موجب خیانت در زندگی همسران می شود و حل آنها نیاز به پیشرفت مرحله به مرحله دارد و از گنجایش مشاوره کتبی و اینترنتی خارج است. اما ما نیز بر حسب وظیفه راهکارها و مطالبی را در برخورد با شوهرتان ارائه می نماییم. در ابتدا باید دید که اگر همسرتان به شما خیانت کرده، خیانت او در چه مرحله ای بوده است. معمولا افراد در مورد یک حادثه بد مثل خیانت بدترین فکر را می کنند و آخرین مرحله آن را مد نظر قرار می دهند. در حالیکه خیانت خود مراحل مختلفی دارد. روابط زن و مرد می تواند صرفا یک رابطه کاری، یک رابطه خصوصی و دوستانه، صحبت به صورت پیامکی، تلفنی یا حضوری باشد، می تواند رابطه جسمانی باشد و مثلا با هم دست بدهند، یا رابطه سطحی جنسی و در مرحله آخر روابط جنسی عمیق است. البته بعید می دانیم همسر شما پا را فراتر گذاشته باشد ولی در حد شاید ابراز علاقه ابتدایی بوده است منتها مراقب باشید که با پس زدن همسرتان دشمن به شاد نشوید و افرادی که دوست دارند پایه های زندگی شما فرو ریزد خوشحال نشوند. در حال حاضر به راهکارهای ذیل عمل نموده ولی به مشاور نیز به صورت حضوری همراه با همسرتان مراجعه نمایید. اما راهکارها:
1- افکار و تمایلات خود را با او در میان بگذارید: بگویید که چقدر از این مسئله ناراحت هستید و احساس یک زن به این گونه مسائل چگونه است. (ولو کنایتا حرف خود را بزنید تا او نیز تکرار نکند).
2- به خاطر دلخوری های فردی او را از رابطه جنسی محروم نکنید. سعی کنید فانتزی های او را مورد بررسی قرار دهید و رابطه جنسی را به لحاظ کمی و کیفی افزایش دهید. اگر از دست او ناراحت هستید، بهتر است مشکلات خود را با گفتگو حل و فصل نمایید. خودتان قضاوت کنید: در یک ماه گذشته چند مرتبه به دلایلی از قبیل اینکه خسته ام، سر درد دارم، و یا حوصله ندارم همسرتان را از خود رانده اید؟
3- به زیبایی خودتان اهمیت بدهید. به ظاهر خود اهمیت بدهید و به خودتان برسید. لباس های زیبا و تمیز بپوشید و در مجموع ظاهرتان را آراسته نگاه دارید.
5- از سرزنش دست بردارید و به او احترام بگذارید. وقتی فرد به شخص مقابل احترام می گذارد گویی به خودش احترام گذاشته به ویژه زمانیکه طرف مقابل همسرش باشد. او را به خاطر اشتباهاتش سرزنش نکنید و دائماً تصمیماتش را به باد انتقاد نگیرید. در شرایط عصبانیت خود را کنترل کرده و با بحث منطقی به دعوا خاتمه دهد.
6- اجازه دهید از شما پشتیبانی و حمایت کند. خداوند مرد را حامی زن آفریده است. آقایان از انجام این کار لذت برده و احساس خوبی پیدا می کنند. برخی از خانم ها زیاد از حد مستقل هستند و تصور می کنند که اگر مردی بخواهد از آنها حمایت کند شخصیتشان زیر سوال می رود.
7- خوش اخلاق باشید. همه انسان ها در زندگی خود به دنبال «آرامش» هستند، می خواهند اوقات خوشی را داشته باشند و از زندگی لذت ببرند، بنابراین خوش مشرب باشید، به سرعت عصبانی نشوید، و داد و فریاد کردن را هم به کلی فراموش کنید. مستقیما مسئله را با او مطرح نکنید. سعی کنید به او نشان دهید که نگران هستید و به او بفهمانید که انتظارتان از او بیشتر از این حرفهاست. اگر دیدید باز به کارش ادامه داد، با او صحبت کنید و بگویید که از کارهایش ناراحت هستید. البته روابطتان را حفظ کنید و کماکان به وظایف همسری پایبند باشید. سعی کنید صریح و قاطع باشید ولی عصبانی نشوید. به او بگویید که تحمل این رفتارهایش واقعا سخت است، بگویید: ‌من به زندگی ام علاقه دارم، به تو علاقه دارم ولی ظاهرا تو علاقه ای به من نداری و من را نادیده می گیری... سعی کنید عواطف او را تحریک کنید. اگر همه چیز را انکار کرد در صدد اثبات و جر و بحث در این زمینه نباشید. نشان دهید که از آنچه می گویید مطمئن هستید. بگویید من آرزو می کنم که دیگر در فکر آن زن نباشی ولی تو باید نشان دهی که اینطور نیست نباید مشکوک رفتار کنی. اگر نخواهد همکاری کند یا پرخاشگری کند، آن وقت شما باید نشان دهید که از رفتار ناراحت شده اید می توانید چند روزی با او قهر کنید و بعد بصورت جدی با او صحبت کنید. بگویید که اگر واقعا تو با من صادق هستی نباید رفتار مشکوک از خود نشان بدهی. به او بگویید که وقتی احساس می کنید به شما خیانت شده، چقدر از نظر روحی ضربه می خورید. البته مراقب باشید افکار شما حالت وسواس گونه به خود نگیرد و اینطور نباشد که دائم بخواهید ذهنتان را درگیر این افکار و شک به همسرتان کنید یا هر رفتاری از او می بینید آن را حمل بر خیانت کنید. سعی کنید صمیمت را بیشتر کنید و پایه های زندگی تان را محکم و استوار سازید. اما در آخر آخر اگر دیدید همسرتان قصد اصلاح شدن را ندارد او را تهدید به جدایی کنید و حتی برای ترساندن او به محاکم قضایی مراجعه کنید و لی اقدام به طلاق رسمی نکنید. وقتی واقعا متعهد شد مجددا با او زندگی کنید.
موفق باشید.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.