ناشناس
خوابهای وحشتناک می بینم، چه کنم؟
سلام. من مادر و پدرم رو از دست دادم. خیلی مشکلات دارم کابوس میبینم. گاهی میبنم خواهرام حتی پدرم که چند سال از دنیا رفت با تصادف له شدن زیر ماشین پر از خون میشن. مشکلاتم رو توی خواب میبینم آشفته تر بدتر... اصلا آروم نیستم. چون تنش زیاد دارم. من با بردار و خواهرم و زن داداش بزرگم زندگی میکنم. اون هم اذایتم میکنن. حتی تهمت دزدی میزننن بهم. پشتم نیستن. اما کسی هست به عنوان حامی بهم کمک میکنه. اون هم بهم نمیدن دکتر نمیتونم برم من پنهانی با حامیم در ارتباطمم می ترسم بفهمن دعوام کن به دلایلی حتی با حرف زدن باهاش آروم میشم ولی اون هم مثل من زیاد مشکل داره. اون هم پدر و مادر نداره همیشه مشکل داره.
مشاور: مشاور راسخون
سلام و تقدیم احترام خدمت شما همراه گرامی
امیدواریم راهنمای خوبی برایتان باشیم. سوال شما را با دقت خواندم؛ سعی کردم با احساسی که شما با آن در خانواده روبرو هستید مواجه شوم و کمی شما را درک کنم. واقعا از دست دادن پدر و مادر بسیار مشکل است. زندگی دنیا به اقتضای دنیوی بودن دچار پیچ و خم های فراوان و فراز و فرودهای بسیاری است و همه افراد به نحوی در حال پیمودن این پستی و بلندی‌ها هستند و شاید کسی را نتوان یافت که در زندگی خود گرفتار مشکل و گرهی نباشد. گاهی کسی که مشکل مالی و اقتصادی دارد و کسی مشکل خانوادگی و اداری، کسی ممکن است مشکل روحی و عاطفی داشته باشد و کسی مشکل... آنچه که مهم است آن که چگونه بتوان این مشکلات را تحلیل کرد و برای حل و رفع آنها اقدام نمود. اگر ما بتوانیم مشکلات را درست و واقع بینانه تحلیل و بررسی نمائیم آن وقت چه بسا آنها را نه تنها مشکل، که رحمت و لطف نیز تلقی کنیم. بنابراین ارزیابی ما از مشکلات بسیار مهم است و اگر سعی در تقویت ایمان نماییم نه تنها راضی به رضای خدای متعال می شویم بلکه خداوند نیز در حل آنها بیشتر به ما کمک خواهد کرد. ان شاء الله. مطمئن باشید دعای شما به آسمان می رسد و مستجاب خواهد شد.
پرسشگر محترم! گرچه مشکلات متعددی دارید ولی آنچه مهم است صبر و حوصله و مشخص شدن سهم اشتباه هر کسی در خانواده است. شما به تنهایی نمی توانید همه ی مشکلات را اصلاح نمایید و باید سعی کنید با همفکری اعضای خانواده و با اتحاد مشکلات را برطرف کنید. نکته اولیه این است که یادتان باشد هر انسانی یک رگ خوابی دارد و خانواده شما نیز این رگ خواب یا نقطه ضعف را در شما پیدا کرده و از همین طریق شما را آزار می دهند؛ که لازم است شما از این پس روی این موضوع حتما کار کنید که تا حد امکان عصبی نشوید و با سکوت بسیاری از مسائل را رد کنید تا آنها نیز کمتر شما را آزار دهند و به آرامش نزدیک شوید. یک اصل کلی در ارتباطات این است که انسان هایی که ارتباطات سالم و درستی با دیگر اعضای خانواده دارند، استرس کمتری را تجربه می‌کنند، شادتر بوده و راحت تر می توانند به خواسته های خود برسند. به نظر می رسد قدم اول در برون رفت از چنین وضعیتی که بدان دچار شده اید، فارغ از همه اختلافات و ... این است که سعی کنید در ارتباط خود با اعضای خانواده تان مثبت اندیش باشید.
فراموش نکنید که ممکن است شما همیشه همه رفتارهای خانواده را موجه ندانید اما می‌توانید آنها را در یک گفت و گو با رعایت احترام، بپذیرید یا تغییر دهید. قبول دارم که لازمه سلامتی روان در این است که همیشه بدون چون و چرا هر عقیده‌ای را نپذیریم، اما می‌توانیم با تمام انسان‌هایی که عقاید متفاوت با ما دارند در خانواده، جامعه، مدرسه، دانشگاه و... زندگی کنیم و سازگاری داشته باشیم؛ بنابراین برای سازگاری بیشتر به خصوص با اعضای خانواده تلاش کنید. ضمنا توصیه می کنیم اگر با دیگری در ارتباط هستید این ارتباط را کنار بگذارید تا آرامش بیشتری پیدا کنید.
موفق باشید.
