ناشناس

خانوادم نمی گذارند با کسی که از شهر ما نیست، ازدواج کنم!

من با یه پسر آشنا شدم ک تو شهر من نیست تو فضای مجازی آشنا نشدیم تو خیابون آشنا شدیم ...خیلی شبیه منه من واقعا دوسش دارم واقعا خودشو بهم ثابت کرده همه ی خانواده اون میدونه حتی میخوان بیان خواستگاری و آشنایی ولی خانواده من نمیزاره یعنی بابام‌نمیدونه مامانم به خاطر دوریش موافقت نمیکنه من نمیدونم چجور ب بابام بگم لطفاااااا کمکم کنید واقعا موندم چیکار کنم خیلی دوسش دارم هرکاری میکنه برام ولی خب شهر من نیست منم ب مامانم میگم میخوام قانعش کنم ولی نمیشه نمیزاره الان تنها امیدم اینه بابام بدونه اون موافقت کنه ولی نمیدونم چجور بگم لطفا کمکم کنید ...چرا اخه جواب نمیدین شما
يکشنبه، 25 ارديبهشت 1401
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

خانوادم نمی گذارند با کسی که از شهر ما نیست، ازدواج کنم!

ناشناس ( تحصیلات : فوق دیپلم ، 19 ساله )

من با یه پسر آشنا شدم ک تو شهر من نیست تو فضای مجازی آشنا نشدیم تو خیابون آشنا شدیم ...خیلی شبیه منه من واقعا دوسش دارم واقعا خودشو بهم ثابت کرده همه ی خانواده اون میدونه حتی میخوان بیان خواستگاری و آشنایی ولی خانواده من نمیزاره یعنی بابام‌نمیدونه مامانم به خاطر دوریش موافقت نمیکنه من نمیدونم چجور ب بابام بگم لطفاااااا کمکم کنید واقعا موندم چیکار کنم خیلی دوسش دارم هرکاری میکنه برام ولی خب شهر من نیست منم ب مامانم میگم میخوام قانعش کنم ولی نمیشه نمیزاره الان تنها امیدم اینه بابام بدونه اون موافقت کنه ولی نمیدونم چجور بگم لطفا کمکم کنید ...چرا اخه جواب نمیدین شما


مشاور: الهه سادات صالحی

سلام خدمت شما دوست و همراه گرامی 

دوست من ، اطلاعاتی که با ما در میان گذاشتید بسیار کم تر از ان است که بتوانیم نظر و یا تشخیصی قابل قبول ‌و درست در این باره خدمت شما عرض کنیم .

لیکن انچه که بدیهی است و خود شما هم می دانید موافقت والدین شما در امر ازدواج از اهمیت بالایی برخوردار است. اینکه پدرتان را در جریان بگذارید فکر خوبی به نظر می رسد لیکن ، با هماهنگی مادر ، پدر را مطلع کنید.

اینکه پدر داستان شما را بدانند از این بابت مفید خواهد بود که تحقیقات در مورد خواستگارتان به شکل گسترده تری صورت  خواهد پذیرفت .در کل طبق بررسی های علمی اینکه با شخصی که در شهر خودتان باشد ازدواج کنید ، از هر نظر بهتر خواهد بود لیکن رد کردن خواستگار صرفا به این دلیل که شهر محل اقامت ایشان با شما یکی نیست و فاصله دارند ، دلیل کافی و منطقی به نظر نمی رسد علی الخصوص که در این میان علاقه ای شکل گرفته است .ضمن اینکه احتمالا دلایل دیگری وجود دارند که مادرتان مخالفت می کنند .


تنها راه و بهترین راه برای مطلع کردن پدرتان، این است که مادرتان با میل و اراده ی خودشان ایشان را در جریان قرار دهند .شما باید تلاش کنید تا ایشان را راضی کنید .به نظر می رسد اگر بدون اطلاع مادر و یا خواست ایشان، اقدامی در این راستا بنمایید به انچه در ذهن دارید نرسید. لذا حتما با مادر صحبت کنید و بدون جلب رضایت ایشان اقدام به کاری نکنید . 

لازم است  به چند مسئله دقت داشته باشید:

ازدواج به راه دور فارق از خطرات احتمالی در رفت و امد های شما و همسر اینده تان ، مشکلاتی همچون دلتنگی ، ناراحتی از دوری ، احساس تنهایی ، عدم سازش و سازگاری سریع با محیط جدید ، سازش با فرهنگی متفاوت و... در بر داشته باشد. حتی ممکن است در مواجهه با خانواده ی همسر دچار چالش هایی شوید و احساس بی پشتوانگی و عدم حمایت خانواده شما را تحت فشاری مضاعف قرار دهد .شما انجا تنها خواهید بود و از حمایت دوستان و خویشاوندان هم برخوردار نخواهید بود.

لطفا احساساتی و هیجانی و با سرعت تصمیم نگیرید و تمام جوانب امر را بسنجید.

مسئله ی دیگری که حائز اهمیت  می باشد این است که فضای مجازی ، جای مناسبی برای شناخت روی افراد ان هم برای امر مهمی همچون ازدواج نیست .

دقت داشته باشید این بی تابی و احساس علاقه ی شدیدی که در خود ادراک می کنید ، چه بسا احساسی هیجانی و گذرا باشد . توجه داشته باشید ، عشق ثمره ی شناخت است و به نظر نمی رسد شما شناخت دقیق و درستی از ایشان داشته باشید .

مسلما به لحاظ دوری ، ملاقات اندکی هم بین شما رخ داده باشد .این نوع دوست داشتن ها  به شیفتگی معروف هستند که معمولا افراد شیفته یک خصیصه از طرف مقابل می شوند، که همه توجهشان معطوف به همان می شود و توجه شان از دیگر خصیصه ها باز می ماند.

انقدر تحت تاثیر هیجانات خود هستند و با تصور اینکه این قلیان احساس و هیجان ، همان عشق افسانه ای و رمانتیکی ست که در سریال ها یا رمان ها دیده و خوانده اند با حجم بسیاری از بی تابی .با شیفتگی و هیجان بسیار ازدواج می کنند .متاسفانه پس از گذر  اندک زمانی ، بعد از فروکش کردن ان هیجانات اول ازدواج ، متوجه تفاوت ها و خصیصه های شخصیتی طرف مقابل می شوند و به یک باره متوجه می شوند که هیچ سنخیتی با همسرشان ندارند و بوی شکست از زندگی شان به مشام می رسد .

پیشنهاد می کنم قبل از ازدواج ابتدا معیارهای مشخص برای ازدواج تان مشخص کنید و بعد به هنگام خواستگاری و حتی هنگامی که به این منظور با کسی اشنا می شوید  تمام معیارها را یک به یک از نظر بگذرانید و انها را در  خواستگارتان جستجو کنید .

و اگر بالغ بر ۹۰ درصد مطابقت وجود داشت ، به جدی تر شدن ارتباط فکر کنید .

از آنجایی که معمولا برداشت هایمان از خصوصیات افراد کمی بالاتر از حد واقعی ست و حتی معمولا افراد خود را بهتر از ان چه که هستند نشان می دهند (البته به دلیل شرایط خاص ، و نه لزوما به دلیل فریب و نیرنگ ) بهتر است بالای ۹۰ درصد شباهت وجود داشته باشد .

پیشنهاد می کنم در صورت جدی تر شدن مسئله ، حتما از مشاوره ی پیش از ازدواج PMC  بهرمند شوید .

برای مطلع کردن پدرتان ، لازم است حتما مادر را با خود همراه سازید و مادر، با میل خودش با پدر صحبت کند .اگر خودتان بدون هماهنگی با مادر اقدام به این کار کنید ،دیگر  هیچ گونه انتظار همکاری و همراهی از مادرتان نمی توانید داشته باشید ..و چه بسا باعث ناراحتی ایشان شود .و ایشان احساس نادیده گرفته شدن کنند و در چنین حالتی بیش از پیش در مقابل تان ایستادگی خواهند کرد .تنها راه صبوری و آهسته و با احتیاط گام برداشتن می باشد .

به عنوان نقشه ی دوم شاید بهترین راه این باشد که شماره تماس پدر را به دوست تان بدهید و ایشان خودشان با پدر تماس حاصل کنند و درخواست اجازه برای خواستگاری داشته باشند .به این صورت به راحتی و بدون ایجاد دلخوری پدر در جریان قرار می گیرند  .مجددا تاکید می کنم ، تحقیقات میدانی را فراموش ننمایید .و به طور جدی پیگیری نمایید .

امید وارم موفق و بیروز باشید .
در پناه خدای مهربان باشید .



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما