ناشناس
پسر 10 ساله ام به شدت لوس است، چه کنم؟
با سلام . پسرم اول بهمن وارد 10 سالگی شده . یه خواهر 3 ساله هم داره . متاسفانه کمی لوس و ترسو بار اومده . خیلی دل نازکه مثلا یه روز سینما رفتیم قبل از فیلم آگهی پخش میکردن. آگهی بچه های سرطانی ، قبل فیلم کلی گریه کرد . یا اگر صدای سینما یهو بلند شود می ترسد و گریه می کند . از جدا خوابیدن و اتاق جدا می ترسد . بعضی شب ها با گریه می خوابد یا بی جهت در مواقع دیگر گریه می کند بعد که می گوییم چرا گریه می کنی میگه نمی دونم خودش میاد .
بچه بود از مگس می ترسید الان از سوسک ریز و حشرات . درصورتیکه خواهر 3 ساله اش با دستمال کاغذی اونا رو میگیره .
توی شوخی خیلی بی جنبه اس . مثلا توی هیات یکی از دوستان اونو بغل گرفت زد زیر گریه یا باجناقم یه تیکه که داشت با خواهرش بازی میکرد فیلم گرفت کلی ناراحت شدو هی میگفت بگو پاک کنه .
درسش خوبه . با شهدا رفیقه . کم کم توی هیات بچه ها میبرمش مداحی کنه تا اعتماد به نفسش زیاد بشه و البته خودشم خیلی علاقه نشون میده .
یا مثلا کلاس فوتبال بردمش مربی بهش گفت کجایی توی باغ نیستی دیگه بهش برخورد و اون کلاس رو نیومد و گریه هم کرد .تحمل سختی زیاد نداره که البته کم کم شروع کردیم بهش کار میدیم که حداقل کارهای خودش رو خودش انجام بده .
خیلی هم ساده و زود باوره . توی مدرسه غیر انتفاعی مذهبی درس می خونه بین بچه های خوب و مذهبی ولی قصد دارم برای اینکه از این پاستوریزه بودن در بیاد ببرمش یه مدرسه دیگه البته نه دولتی ولی شاهد یا یه چیزی شبیه این تا کمی بیشتر توی واقعیت جامعه قرار بگیره و فکر نکنه همه مثل دوستای اطرافش خوب و مذهبی هستن و البته کم کاری مدرسه در بحث علم آموزی و عدم توان مالی نیز دلایل بعدی هستش که البته اگر شد ممنون میشم علاو بر موارد بالا در خصوص عوض کردن مدرسه هم مشاوره بفرمایید . زیاده گویی نکنم . خدا خیرتون بده . یاعلی
مشاور: مهدیس حسینی
با سلام خدمت شما کاربر گرامی
کودکان احساساتی معمولا حس همکاری و همدردی بیشتری با اطرافیان دارند،آنها بسیار خلاق هستند و عمیقا مسئولیت پذیری بالایی دارند وافراد صلح طلبی هستند بهتر است به جای تمرکز بر چالش های تربیتی و مراقبتی از او بر نقاط مثبت و توانایی های او متمرکز شوید.
اگر احساس می کنید که او اضطراب دارد سعی بر برطرف کردن آن داشته باشید،سعی کنید در هر موقعیتی اگر رفتار احساسی از او سر میزند که به نظرتان بازخورد بیش از اندازه و واکنش بیش از اندازه ای نسبت به موضوع از خودش نشان داد در خلوت و زمانی دیگر از او بپرسید که چرا چنین واکنشی را نشان داده است و آیا شما می توانید در مورد آن موضوع برای اینکه احساس بهتری داشته باشد به او کمک کنید و یا خودش راهکاری برای آن موضوع دارد؟
مثلا اگر از دیدن آگهی کودکان سرطانی ناگهان به گریه می افتد از او بپرسید آیا می توانید برای بهتر شدن حالش به او کمک کنید و یا خودش می تواند برای بهتر شدن حال و احساسش کاری انجام دهد. اگر از اینکه باجناق شما از او فیلم گرفته است احساس خوشایندی ندارد چرا این امنیت را به فرزندتان نمی دهید که به شما تکیه کند چرا از او سوال نمی کنید که به چه علت نسبت به این موضوع تا این اندازه واکنش نشان داده است.
فرزند شما بزرگ شده است و شما باید برای حریم خصوصی او ارزش قائل شوید اینکه دلش نخواهد کسی بدون اجازه از او فیلم بگیرد منطقی است اما اینکه تا این اندازه نسبت به این جریان واکنش نشان داده است برایتان شک برانگیز نیست. به نظرم بهتر است کمی احساس امنیت و اهمیت به فرزندتان بدهید،با او صحبت کنید اعتمادش را جلب کنید تا بتواند به شما از احساسش و تفکرش حرف بزند.
بی تفاوت از کنار چنین مسائلی رد نشوید. در خصوص ترسو بودن هم باید گفت کودکان ترس را در کودکی یاد می گیرند ممکن است وقتی در کودکی سوسک یا مارمولک یا هر حشره ی دیگری را دیده است یا تداعی خاطره ی بدی از آن جریان دارد یا ترسیدن شخص دیگری را از حشرات مشاهده کرده است ،در خصوص ترس هایش باید بگویم افراد زیادی هستند که احساس خوبی در مواجهه با حشرات ندارند و بقول معروف چندششان می شود اما اگر این موضوع برای شما آزار دهنده است به نظرم بهتر است با مواجهه فرزندتان با ترس هایش بصورت مرحله به مرحله ترس هایش را نسبت به حشرات از بین ببرید .
مثلا در ابتدا می توانید با نشان دادن تصاویر حشرات و حیواناتی که از آنها می ترسد و بازگو کردن ویژگی ها و توانایی هایشان هم اطلاعات او را در این زمینه بالا ببرید هم زمانی که آن حشره را دیدید این حس را در او بیدار کنید که با علاقمندی با آن موجود نگاه کند تا اطلاعات بیشتری نسبت به آن پیدا کند .مثلا بگویی میدانستی سوسک این تعداد پا دارد و زمانی که یک سوسک را از نزدیک دیدید از پسرتان بخواهید نزدیکتر بیاید و دقت کند و پاهایش را بشمرد .
حتی از او سوال کنید که از چه چیز سوسک میترسد و در مورد آن صحبت کنید. در تمامی این جریان یادتان باشد به هیچ عنوان نباید به او برچسب بزنید و با واژه هایی مثل ترسو،ساده،لوس،زودباور و از این قبیل او را آزار دهید. حتی به فکر قیاس کردن فرزندانتان با یکدیگر نباشید درست است که هر دو در یک خانواده و با یک نوع تربیت بزرگ شده اند اما روحیات و نوع تفکر هر یک از آنها متفاوت است.