مرضیه یزداندوست

سلام من

سلام من تقریبا هرکی را ببینم فکرم وذهنم مشغول اون می شه چه کنم از این کار راحت شوم وگاهی هم زود عصبانی می شود
دوشنبه، 20 ارديبهشت 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

مرضیه یزداندوست

سلام من

مرضیه یزداندوست ( تحصیلات : فوق دیپلم ، 36 ساله )

سلام من تقریبا هرکی را ببینم فکرم وذهنم مشغول اون می شه چه کنم از این کار راحت شوم وگاهی هم زود عصبانی می شود


مشاور: الهه سادات صالحی

سلام دوست خوبم .
متوجه مشغله ی ذهنی شما شدم .و اینکه این مسئله شما را ناراحت کرده  و حتی ممکن است  نگران کننده بوده  باشد .شاید برایتان احساس گناه ایجاد می کند و احتمالا خود قضاوت گری های منفی ، خودسرزنش گری های آزار دهنده رهایتان نکنند. .
در برخی برهه های زمانی در طول نوجوانی و جوانی گاهی چنین حالتی برای افراد اتفاق می افتد .که ذهن به صورت خودکار روی یکسری مسائل قفل می شود .
حتما امتحان کرده اید .که مثلا تصمیم بگیرید دیگر اجازه ندهید که این افکار به ذهن تان خطور کند ..به عبارتی  بخواهید که افکارتان را کنترل کنید .و از آمدن شان جلوگیری نمایید .حاصل چه بوده ؟! بله با شکست روبرو شده اید و هجوم این افکار چه بسا از قبل هم قدرتمندتر و بیشتر شده باشد .
خاصیت افکار همین است .
وقتی تلاش کنیم جلوی آمدن  آنهارا بگیریم آنها با قدرتی بیشتر به ما حمله می کنند .چراکه توجه ما نسبت به آن افکار بیشتر می شود و این توجه بیشتر سبب گیر کردن ذهن در آن افکار میشود .مثال فیل آبی را شاید شنیده باشید .وقتی به شما بگوییم به فیل آبی فکر نکن ..شما به چیزی جز فیل آبی نمی توانید فکر کنید .
لذا افکار قابل کنترل و در اختیار ما نیستند .و ما کنترلی بر آنها نداریم ..تنها اختیار و توانی که ما داریم بر این است که چگونه با این افکار برخورد کنیم .تا چه حدی آنها را قبول کنیم .برایشان اصالت قائل شویم و یا ردشان کنیم ، یا به آنها بی توجه باشیم ..اینکه تا چه حد به این افکار گیر کنید که اختلال در عملکرد برایتان به وجود آورد یا خیر این دیگر انتخاب شماست .
تنها کاری که باید انجام دهیم ..این است ..که در ابتدا بپذیرید که ذهن آزاد است و اتفاق غیر طبیعی و غیر نرمال نیفتاده است .فکر آزاد است و می آید .و در دست شما و کنترل شما هم نیست .فقط کافیست که تنها مشاهده گر این افکار باشیم .این افکار همان طور که خودشان می آیند ..خودشان هم می روند .و ماندگار نیستند .باید صبر کنیم تا بیایند و بروند .
در راستای مدیریت افکار ..می توانیم از تکنیک منحرف سازی فکر استفاده کنیم .مثلا به محض اینکه متوجه شدیم که ذهن مان با چنین افکاری درگیر شده است ..خود را با کار دیگری و مشغله ی ذهنی دیگری سر گرم کنیم ..و یا از تکنیک تنفس آگاهانه برای تغییر تمرکز مان کمک بگیریم .یعنی به هنگام درگیری ذهن با چنین افکاری ، توجه خودمان را به سمت تنفس مان روانه کنیم و به این ترتیب ذهن آگاه تر بوده و از درگیر بودن ذهن با افکاری ناخواسته رها  می شویم .
در آخر باز تاکید می کنم .ذهن آزاد است .و کاری جز وراجی کردن ندارد .از وظایف  ذهن تصمیم گرفتن مقایسه کردن ..قضاوت کردن ..و آگاهی دادن  و ایجاد فکر و مشغله ذهنی که معمولا هم همراه با منفی بافی هستند که این منفی بافی به جهت حفظ تعادل و حفظ بقای ما صورت می پذیرد .
اگر این مسئله را بپذیریم و چرایی آن را بدانیم ...بهتر می توانیم با این افکار سازش بنماییم .همچنین دچار احساس گناه نمی شویم .
پس این افکار و درگیری ذهنی کاملا طبیعی است و راهکار ما این است ..که تنها مشاهده گر افکار مان باشیم که بیایند و بروند و عبور کنند ..و به آنها اصالت ندهیم ..و بر اساس آنها عمل نکنیم .
مسئله ی دیگری که مطرح فرمودید ..بروز خشم بود .
خشم یک هیجان منفی است که همچون افکار، ما کنترلی بر ایجاد شدن و بروز آن نداریم .خشم هم از هیجانات اصلی،منفی و خارج از کنترل ماست که برای حفاظت از بقای ما در ما وجود دارد .
ما در ایجاد خشم کنترلی نداریم و بی اختیار هستیم .اما در فعالیتی که در پاسخ به خشم مان به عنوان رفتار از خود نشان می دهیم،انتخاب داریم . یعنی آن رفتار و بازتاب کاملا در اختیار و  با انتخاب ماست .یعنی ما انتخاب می کنیم که چه برخوردی بکنیم و مسئولیت رفتارمان کاملا با خود ماست .یعنی چیزی به این معنی که از خود بی خود شدم ، دیگه رفتارم دست خودم نبود ..وجود ندارد .و قابل قبول نمی باشد ..اینکه سکوت کنیم یا فریاد بکشیم .اینکه محیط را ترک کنیم و یا حمله کنیم ..ویا به کل خشم خود را فرو دهیم و هیچ گونه ابراز خشمی نکنیم ..در همه این  افعال ، این ما هستیم که انتخاب می کنیم چه رفتاری از خود نشان دهیم .معمولا الگوی رفتاری ما بر اساس پاسخی که از محیط در موقعیت هایی قبلی در گذشته گرفته ایم شکل گرفته است .ما رفتاری از خود نشان می دهیم که در شرایط و موقعیت های مشابه قبلی مورد قبول ما بوده است و ما را به نتایج مورد نظر رسانیده باشد .گاهی این الگو ، از کودکی با ما همراه شده است .این الگو زمانی در کودکی برای ما کارآمد بوده است ..ولی آیا هم اکنون هم ما را به خواسته های مان می رساند .و برای ما در روابط بین فردی حال حاضر مان کار آمد و پاسخ گوست؟! 
 .
برای مدیریت خشم تان نیاز است مهارت های تنظیم هیجانات را فرا گیرید .که تا حد زیادی به مدیریت افکارتان هم یاری می رساند .تمرینات مایندفول نس و ذهن اگاهی ، یوگا یا مدیتیشن در مهار هیجان خشم بسیار کارگشا هستند .و کلا ما را در  امور زندگی ذهن اگاه تر می کنند .که این مسئله باعث تمرکز بهتر ما می شود .
                                                                                                                                                                                       در پناه خدای مهربان باشید .



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما