ناشناس
همسرم با پدرم به اختلاف برخورده اند" وظیفه ی من چیست؟
باسلام. ببخشید من حالم خیلی بده، لطفا زودتر پاسخ بدید دارم دیوونه میشم، هفته پیش در ماشین بابام بطور اتفاقی خورده به ماشین نوی همسرم و کمی خراشیده شده، همسرم فهمیده هیچی نگفته، بابامم اون لحظه هیچی نگفته، چون سر راه بودن که از شهرستان برن تهران پیش آبجیم که کرونا گرفته بودن، همسرم اون روز خیلی ناراحت شد و گفت بابات هیچی نگفت،حداقل همون موقع میگفت، و الان میگه دیگه با بابات حرف نمیزنم، بابامم بهش گفتم گفت خسارتشو میدم،اما شوهرم از این ناراحته که چرا بابام خودش نگفته، بابام زنگ زد بهش جواب نداده، مامانمم زنگش زده جواب نداده، مامانم پیام داده بهش جواب نداده، منم این وسط دارم آب میشم از بس حرص میخورم، البته چند باری هم بابام یه کارایی کرده که شوهرم از اون بابت ها هم ناراحته، الان باید چیکار کنم؟ لطفا راهنماییم کنید دارم از غصه دق میکنم.
مشاور: سیده نرجس رضایی
سلام همراه گرامی
با توجه به اینکه موضوعی نگران کننده پیش امده که هیچکدام از شما در به وجود امدن ان مقصر نبوده اید، بهتر است بررسی کنید ببینید سهم شما از اتفاق موجود چه بوده و به چه میزان؟ بنابراین اگر موضوعی پیش امده که زندگی شما را تحت شعاع قرار داده یک مقدار عقب تر و بالاتر بایستید و از خارج از گود به ماجرا نگاه کنید. اینکه پدر و همسر شما موارد جزئی حل نشده ی دیگر هم دارند وظیفه شما نیست که مداخله کنید و ان را حل کنید. پس بهتر است شما تنها زمینه سازی کنید همانطور که کردید برای هم صحبتی پدر و همسرتان. به هیچ وجه در این میان جلوی دیگری جانب داری از آن یکی نکنید. کاری که باید و کاری که نباید انجام دهید این است که با همسرتان همدلی کنید و با پدرتان بحث نکنید. همسر شما باید بتواند از حق خود دفاع کند و حرف دلش را جراتمندانه بزند. برای اینکه با همسرتان بتوانید همدلی کنید چاره ای جز این ندارید که بدون دفاع از پدرتان در گفتگوی دو نفره تان تماما به حرفهایش گوش کنید و ایشان را متوجه سازید که درکش می کنید. مثلا بگویید: میدانم خیلی ناراحتی از اینکه روی ماشین صفرت خط افتاده. کاش پدرم بیشتر مراقب می بود. کاش پدرم به جای مات و مبهوت ماندن از این اتفاق عذرخواهی می کرد... با این تفاسیر همسرتان را متوجه می کنید که پدرم بیشتر شوکه شده بود تا اینکه بلد نبوده عذر خواهی کند، موید حرف شما هم همان می شود که فرمودید هم پدر و هم مادرتان زنگ زده بودند برای عذرخواهی... (یادتان باشد فقط به همین صورت یعنی به صورت غیر مستقیم حرفتان را بزنید)
خواهشی که از شما دارم این است که پیغامی در این بین رد و بدل نکنید. مدتی که بگذرد و زمان روبرو شدن با طرفین شما دفاع نکنید آبها از آسیاب می افتد. تنها وظیفه شما در زمان دیدار و صحبت با طرفین، همدلی است و همدلی به این معناست که ایشان را درک می کنید و با کفشهای او راه می روید... وقتی تلاش میکنید مقابل انتقادی به ظاهر غیرمنطقی و ناعادلانه است دفاع کنید، در واقع ثابت میکنید آن انتقاد کاملاً درست بوده است.
در اخر پیشنهاد می کنم از تکنیک خلع سلاح همسر عصبانی استفاده کنید. به این صورت: در این تکنیک با شنیدن و در درک هر آنچه همسر عصبانی مان میگوید در کمال آرامش و آگاهی بدون اینکه خودمان را درگیر خشم او کنیم و بدون توضیح و یا توجیه اضافی، صبورانه احساسات او را میشنویم تا خشم او تخلیه شود، وقتی او سلاح پرخاشگری خور را کنار گذاشت و آرامتر شد زمان شنیدن توضیحات ما در مورد موضوع پیش آمده است. الان وقت آن رسیده همچنان صبور و آرام بدون تحقیر و سرزنش در مورد هر آنچه گذشته و مخصوصا آن چیزهایی که ما را آزرده با وی حرف بزنیم، از رفتارهای پرخاشگرانه ای مثل برخورد فیزیکی و یا شکستن وسایل تا توهینها و بی احترامیهای احتمالی...
موفق باشید.