محمد
بنده جواني هستم که مسأله خودسازي را تا حدودي دوست دارم؛ ولي زياد دچار روزمرگي مي شوم! گاهي حوصله نمازهاي...
بنده جواني هستم که مسأله خودسازي را تا حدودي دوست دارم؛ ولي زياد دچار روزمرگي مي شوم! گاهي حوصله نمازهاي مستحبي را دارم و گاهي خير! حتي چند روزي نيز قرآن نمي خوانم! دوست دارم يک برنامه عملي به من پيشنهاد کنيد؟
مشاور: سيداميرحسين کامراني راد
باسمه تعالی باتشکر از این که راسخون را برای مشاوره انتخاب نمودید اما پاسخ شما انسان بايد از خود شروع کند و تکليف را بايد با خود يکسره سازد؛ از اين رو ابتدا تعابير «خودسازي را تا حدودي دوست دارم»، «دچار روزمرگي هستم» راتجزيه و تحليل و اصلاح نماييم. من نمي گويم که عاقل باش يا ديوانه باش چون به جانان آشنايي از جهان بيگانه باش طبق روايات، عاقل کسي است که آخرت را در دنيا ترجيح دهد و بر عکس ديوانه کسي است که دنيا را بر آخرت ترجيح دهد. پس «رهرو» نيتش خداوند است و بس و پروردگارش را بر همه چيز ترجيح مي دهد. گر سر مقصود داري مو به مو جوينده شو گر وصال گنج خواهي سر به سر ويرانه باش انسان بايد درون خود را نظاره کند، جهت دل را بنگرد، تمايلات و علاقه هاي روحي و جسمي خود را بررسي کند. ببيند آهنگ کجا دارد و به کجا ره مي پويد؟ اعضا و جوارح خود را در راه چه اهدافي به کار مي گيرد؟ تمايلات و کشش هاي گوناگون، برآيند مستقيم نخواهد داشت! افتان و خيزان رفتن شخص را به مقصد نمي رساند! اگر طبيعت ما جوينده آب و نان است و ما را وادار به تهيه آن مي نمايد، روح که اشرف از جسم است، خواهان راه يابي به معنا و حقيقت عالم است و حقيقت عالم فقط «لقاء الله» است (از رسيدن به مقصود واقعي و محبوب حقيقي) گرمقام خوشدلي مي جوئي از جام سپهر شام در مستي سحر در نعره مستانه باش بعد از قصد و اراده نوبت به عمل مي رسد. محبوب و مقصود (ذات اقدس الهي)، دو چيز را در رأس امور انسان قرار داد: 1-عبادت خدا 2-عدم پيروي از شيطان؛ «الم اعهد اليکم يا بني آدم أن لا تعبدوالشيطان انه لکم عدو مبين* و أن اعبدوني هذا صراط مستقيم»؛ يس (36)، آيه 60 و 61. «اي آدم زادگان آيا با شما عهد نبستم که شيطان را نپرستيد، زيرا روشن است که او دشمن بزرگ شما است و مرا پرستش کنيد که اين راه مستقيم است؟!» گر شبي در منزل جانانه مهمانت کنند گول نعمت را مخور مشغول صاحبخانه باش انسان در دنيا هر شأن و مقام، هر عنوان و اعتبار، هر کار و پيشه که دارد، بايد بداند که در مهمان خانه و سراي عاريتي است و بايد از آن کوچ کند و آنچه به آن تعلق دارد بگذارد و برود! پس سنگيني چيزي که نتوان برد. نبايد بر خود بنهد؛ بلکه خود را سبکبال سازد. يا مسلمان باش يا کافر دو رنگي تا به کي يا مقيم کعبه شو يا ساکن بتخانه باش خودسازي موفق براي خودسازي موفق به چند نکته بايد توجه داشت: 1-خودشناسي درست؛ بايد استعدادها، قابليت ها و توانمندي هاي خود را به خوبي شناخت و بر اساس اين شناخت به يک برنامه ريزي اصولي رسيد. 2-برنامه ريزي دقيق بر اساس خودشناسي؛ دربرنامه ريزي نيز بايد به امور زير توجه نمود: الف-واقع گرايي: سالک و رهرو توان واقعي خود را مي سنجد و حال و روز خود را مي نگرد و براساس آن به تنظيم برنامه خودسازي مي پردازد. انسان ها داراي تفاوت هاي فردي روحي و جسمي هستند و هر يک بايد براي خود-به تناسب حال- برنامه اي بر مي گزينند که سنگين و طاقت فرسا نباشد؛ بلکه پيوسته حال و نشاط ايشان در طول برنامه محفوظ بماند و به عنوان يک دستورالعمل کلي بايد حال نشاط را پيوسته در خود نگه داشت و از اجبار و اکراه بايد در مراحل ابتدايي پرهيز کرد. ب-جذابيت:در برنامه ريزي به کيفيت بيش از کميت بايد اهتمام داشت؛ مثلاً به جاي اينکه انسان تصميمي بگيرد هر روز صبحگاهان يک جزء قرآن بخواند، مي تواند آن را حتي به يک صفحه تقليل دهد؛ ولي کوشش کند تلاوتش در جاي خلوت، با حال و توجه کامل و تدبر و ژرف انديشي در معاني باشد. همچنين بکوشد نمازهايش را با حضور قلب و توجه بخواند. ج-تدريج:از حداقل شروع کنيد؛ ولي در انديشه افزون سازي آهسته باشيد؛ مثلا اگر از اول خواندن نماز شب بر او سخت است، بنا داشته باشد که فقط يک رکعت وتر بخواند. پس از يک هفته دو رکعت شفع را هم اضافه کند و پس از مدتي هشت رکعت ديگر نافله شب را. د-رعايت مراتب حال:در روند خودسازي بايد مرحله به مرحله پيش رفت و از اول نمي توان تمام مدارج کمال را يک مرتبه سپري نمود؛ مثلاً بهتر است انسان ابتدا از انجام واجبات و تحفظ بر شرايط و جزئيات آنها شروع کند و در کنار آنها به ترک محرمات بپردازد و همواره کوشش نمايد و بر نيفتادن در دام هاي شيطان و هواي نفس جديت به خرج دهد و پس از مدتي که سراسر وجودش تسليم شد و ايمان را در روح و جسم غلبه داد، به انجام دادن مستحبات و ترک محرمات بپردازد. از اين مرحله به بعد، عنايات ربوبي رهرو وسالک را راهنمايي خواهد کرد. ان شاءالله: «والذين جاهدوا فينالنهدينهم سبلنا و ان الله لمع المحسنين»؛ عنکبوت(29)، آيه آخر. «وآنان که در راه ما به جان و مال جهد و کوشش کردند محققاً آنها را به راه خويش هدايت مي کنيم و هميشه خدا يار نکوکاران است.» ه-عزم و استواري:پس از تنظيم برنامه، با اراده قاطع بر انجام آنها ايستادگي کند و نفس خود را از طفره رفتن و کسالت ورزيدن، با جديت تمام باز دارد. و-استعانت و توسل:براي موفقيت در امر جهاد اکبر از خداوند بزرگ، استمرار جويد و به ائمه اطهار متوسل شود. ز-پيوسته از طريق ارکان چهارگانه سلوک با خداوند مرتبط باشد(مشارطه، مراقبه، محاسبه، معاتبه و معاقب) ح-پيروي از الگوهاي راستين، ائمه اطهار و بزرگان اخلاق. براي آگاهي بيشترر.ک:ملکي تبريزي، ميرزا جوادآقا، لقاءالله و اسرار الصلوه ي و المراقبات.