با سلام من دختری26 ساله مهندس کارشناسی ارشد عمران هستم تقریبا 2 سالی است که با پسری آشنا شدم که 28 ساله...

با سلام من دختری26 ساله مهندس کارشناسی ارشد عمران هستم تقریبا 2 سالی است که با پسری آشنا شدم که 28 ساله مهندس عمران است.ما تو محیط کاربا هم اشنا شدیم در همون ابتدای آشنایی به من گفته بود که مدرکش و از یکی از دانشگاه های دولتی معتبر گرفته است آخه من دختر تحصیل کرده ام که روی این موضوع ام حساسیتم نشون می دادم. البته بگم خانواده هامون تا حدودی از آشنایی ما در مدت این 2 سال مطلع بودند منتها من شرط گذاشته بودم تا ارشدش و قبول نشه هیچ چیز نمی خوام اتفاق بیفته.. تا این که بعد از گذشت 2 سال چند روز مونده به خواستگاری به من گفت که: به دلایلی مشکلاتی که براش تو دانشگاه پیش اومده نتونسته تحصیلاتش و به پایان برسونه و با فاصله زمانی تحصیلاتش و در یکی از دانشگاه های با سطح علمی پایین تر در حال ادامه دادن...تا آخر تابستون مدرک کارشناسی اش و می گیره....البته برای خودشم که پسر باهوش و درس خونی بود این موضوع سخت بوده و باعث شده این موضوع رو از اطرافیانش به جز خانواده اش پنهان کنه .... چیزی که من و نگران و به شک می اندازه اینه که: 1.چطور تونست این موضوع رو در مدت این 2 سال ازمن پنهون کنه؟ البته بگم منم حساسیت بالایی به داشتن تحصیلات آکادمیک اونم از یکی از دانشگاه های دولتی نشون می دادم که الان انقدر دوستش دارم که می بینم این موضوع که بدست آوردنی و قابل حل .... در حالی که خودشونم مایل به ادامه تحصیل تا مقطع دکتری هم هستند...البته آدمی هست که اهل کار...از نظر مالی با این که غفلتی کرده بود ولی آدم بیکار و بی عاری نبوده... 2.ازطرفی می ترسم نکنه در آینده تو زندکی مشترکمون چیزی رو از من پنهون کنه؟نمی دونم این حساسیت بی جاست یا درسته؟ طوری که این سوال ازخودشون می پرسم می گن همین موضوع فقط این طور شد اونم از ترس از دست دادنت بود آخه چون هم خودم هم خواهرهام تحصیلات عالیه داریم و منم حساسیت نشون می دادم می ترسید من و از دست بده... به قول خودشون از اول به خاطر کنکور کارشناسی ارشد من نگفت بعدشم دیگه نشد بگه آخه خیلی تو قبولی ارشد من از نظر روحی موثر بودند قاعدتا باید احساس خطر می کردند از ادامه تحصیلم ولی این طور نبود یاورم بود...ایشون می گن تحقیق کنی می بینی من آدم دروغ گویی نیستم.. 3.در جامعه به پسر خوب و فهمیده و ....می شناسنش و خانواده با اصل و نسبی داره...خیلی هم دوستم داره و به من آرامش می ده.آلبته بگم من واسه هر پسری دختر خوشگل و فوق العاده ایم... با این همه نمی دونم چی درست چی نادرست...؟ ممنون می شم راهنمایی ام کنید...
دوشنبه، 13 ارديبهشت 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

با سلام من دختری26 ساله مهندس کارشناسی ارشد عمران هستم تقریبا 2 سالی است که با پسری آشنا شدم که 28 ساله...

( تحصیلات : فوق لیسانس ، 26 ساله )

با سلام
من دختری26 ساله مهندس کارشناسی ارشد عمران هستم تقریبا 2 سالی است که با پسری آشنا شدم که 28 ساله مهندس عمران است.ما تو محیط کاربا هم اشنا شدیم در همون ابتدای آشنایی به من گفته بود که مدرکش و از یکی از دانشگاه های دولتی معتبر گرفته است آخه من دختر تحصیل کرده ام که روی این موضوع ام حساسیتم نشون می دادم. البته بگم خانواده هامون تا حدودی از آشنایی ما در مدت این 2 سال مطلع بودند منتها من شرط گذاشته بودم تا ارشدش و قبول نشه هیچ چیز نمی خوام اتفاق بیفته..
تا این که بعد از گذشت 2 سال چند روز مونده به خواستگاری به من گفت که: به دلایلی مشکلاتی که براش تو دانشگاه پیش اومده نتونسته تحصیلاتش و به پایان برسونه و با فاصله زمانی تحصیلاتش و در یکی از دانشگاه های با سطح علمی پایین تر در حال ادامه دادن...تا آخر تابستون مدرک کارشناسی اش و می گیره....البته برای خودشم که پسر باهوش و درس خونی بود این موضوع سخت بوده و باعث شده این موضوع رو از اطرافیانش به جز خانواده اش پنهان کنه ....
چیزی که من و نگران و به شک می اندازه اینه که:
1.چطور تونست این موضوع رو در مدت این 2 سال ازمن پنهون کنه؟
البته بگم منم حساسیت بالایی به داشتن تحصیلات آکادمیک اونم از یکی از دانشگاه های دولتی نشون می دادم که الان انقدر دوستش دارم که می بینم این موضوع که بدست آوردنی و قابل حل ....
در حالی که خودشونم مایل به ادامه تحصیل تا مقطع دکتری هم هستند...البته آدمی هست که اهل کار...از نظر مالی با این که غفلتی کرده بود ولی آدم بیکار و بی عاری نبوده...
2.ازطرفی می ترسم نکنه در آینده تو زندکی مشترکمون چیزی رو از من پنهون کنه؟نمی دونم این حساسیت بی جاست یا درسته؟
طوری که این سوال ازخودشون می پرسم می گن همین موضوع فقط این طور شد اونم از ترس از دست دادنت بود آخه چون هم خودم هم خواهرهام تحصیلات عالیه داریم و منم حساسیت نشون می دادم می ترسید من و از دست بده... به قول خودشون از اول به خاطر کنکور کارشناسی ارشد من نگفت بعدشم دیگه نشد بگه آخه خیلی تو قبولی ارشد من از نظر روحی موثر بودند قاعدتا باید احساس خطر می کردند از ادامه تحصیلم ولی این طور نبود یاورم بود...ایشون می گن تحقیق کنی می بینی من آدم دروغ گویی نیستم..
3.در جامعه به پسر خوب و فهمیده و ....می شناسنش و خانواده با اصل و نسبی داره...خیلی هم دوستم داره و به من آرامش می ده.آلبته بگم من واسه هر پسری دختر خوشگل و فوق العاده ایم...

با این همه نمی دونم چی درست چی نادرست...؟
ممنون می شم راهنمایی ام کنید...


مشاور: hassan najafi

بسم الله الرحمن الرحیم خواهر گرامی ما هفت معيار براي ازدواج موفق داريم: رشد عاطفي و فکري، تشابه علايق و طرز تفکر، تشابه مذهبي، تشابه تحصيلاتي و طبقاتي، تشابه طرز فکر به مسايل جنسي، تشابه علاقه به زندگي و تشابه فرهنگ و آداب و رسوم. به هر حال شما تحقیق و مشورت را از دست ندهید البته احتمال دارد که ایشان این کار را برای رسیدن به شما انجام داده باشند اما باید صریح پشتوانه ای برای صداقت در زندگی پیدا کنند تا توجیهی برای مخفی کردن امور نداشته باشند . ایشان باید بپذیرند و همچنین شما که در مسائل زندگی مخفی کردن امور و دروغ نباید جایی داشته باشد . شما تحقیقات خود را انجام دهید و با خود ایشان به توافق برسید ان شاء الله آنچه خیر است محقق می شود .



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.