مهدي
اعتكاف چيست
اعتكاف چيست
مشاور: sayed mojtaba navab
با عرض سلام و با آرزوی سعادت و سلامت برای برادر گرامی! اعتكاف يكي از اعمال عبادي در اسلام است. در روزهاي مخصوص اعتكاف بايد سه روز روزه گرفت و در مسجد ماند و احكام اين عمل عبادي به تفصيل در كتابهاي فقهي و رسالههاي عمليّه ذكر شده است. الف) اعتكاف، عبارت است از ماندن در مسجد به قصد بندگى و عبادت و لازم نيست نيت عبادت ديگرى غير از ماندن در مسجد به آن ضميمه شود. اصل اعتكاف مستحب است؛ اما به خاطر نذر، قسم يا عهد و يا اجير شدن براى ديگرى، واجب مىشود. همينطور براى كسى كه دو روز معتكف شده، روز سوم واجب مىگردد و اعتكاف اثر عميقى در تصفيه روح و توجه مخصوص به پروردگار دارد. در حقيقت براى پرورش روح تقوا و خويشتندارى، خودشناسى و خداشناسى و ملكه پرهيز از گناه و احساس مسؤوليت در برابر وظايف انسانها است و در فضيلت آن آمده است كه ثواب اعتكاف، انجام دادن و معتكف شدن برابر با دو حج و دو عمره مىباش)دسفينةالبحار، ج 6، ص 334 - وسائلالشيعه، ج 7، ص 413، انتشارات مكتبةالاسلامى (. ب ) در هر زمانى كه روزه گرفتن صحيح باشد، اعتكاف نيز صحيح است؛ ولى با فضيلتترين زمان آن ماه رمضان، مخصوصا ده روز آخر آن ماه است. ج ) اعتكاف چند شرط دارد: -1 عقل، - 2 نيت، - 3 روزه گرفتن، -4 كمتر از سه روز نباشد، -5 در يكى از مساجد چهارگانه (مسجدالحرام، مسجدالنبى(مدينه)، مسجد كوفه، مسجد بصره) باشد و در غير اين چهار مسجد، بنا بر نظر امام اعتكاف اشكال دارد. اما در مسجد جامع هر شهر هم به اميد ثواب مىتوان معتكف شد، 6- زن در صورتى مىتواند معتكف شود كه با حقوق شوهر منافات نداشته باشد و شوهر به او اذن بدهد. اعتكاف فرزندان هم اگر باعث اذيت پدر و مادر شود، جايز نيست؛ اما اگر باعث اذيت نشود اذن لازم نمىباشد. 7- بدون عذر شرعى و عمدا از مسجد (در مدت اعتكاف) خارج نشود، 8- بلوغ در اعتكاف شرط نيست، ازاينرو از بچه مميز (كه خوب و بد را تميز مىدهد) نيز صحيح است. چند چيز بر معتكف حرام است: 1- اعمال زناشويى با همسر (حتى لمس و بوسيدن و نگاه شهوتآميز كردن)، 2- استمنا، 3- بوييدن مشك و ريحان و چيزهاى معطر، 4- خريد و فروش و معاملات، 5- جدال و گفتوگو در امور دنيا با مسائل دينى اگر براى شكستن طرف مقابل باشد؛ اما اگر گفتوگو براى فهميدن يك مسأله علمى باشد اشكال ندارد، (تحريرالوسيله، ج 1، ص 554). دانشجويان و كسانى كه در شهرهاى ديگر هستند، مىتوانند در مسجد جامع آن شهر به قصد ثواب معتكف شوند، (استفتاآت امام خمينى). البته شما بايد به فتواى مرجع تقليدى كه از او تقليد مىكنيد مراجعه نماييد ---------- تمامي ادعيه و اعمالي كه در قالب عبادت وارد شده اند از دو جنبه قابل بررسي مي باشند: شكلي و ظاهري، ماهوي و معنوي؛ اگر چه شايد بسياري از اعمال عبادي و فرائض ديني در ظاهر و اجرا، فرم و قالب با هم متفاوت بوده و به يك شكل انجام نمي گيرند اما حقيقت و ماهيّت تمامي اين افعال و اعمال از جمله اعتكاف كه يكي از اعمالي است كه سرآمد ديگر عبادات محسوب مي گردد؛ توجّه باطني و قلبي به ذات اقدس الهي مي باشد. اعمال عبادي اگر چه در شكل داراي كثرت و تنوّع مي باشند اما همه آنها در عين كثرت در اهداف الهي و رسيدن انسان به كمال و سعادت دنيوي و اخروي وحدت دارند (وحدت در عين كثرت). «دين، رهبانيّت (بمعناي عام يعني ترك دنيا، افراط در خوف و اضاعه حقوق اجتماعي) را نوعي انحراف و تلقّي عوامانه از خدايي شدن معرفي كرده است. اكنون با عنايت به بينش رهباني و تأثير اعتكاف در جاي گرفتن هر كدام در موضع خود، بايد ديد پيشنهاد دين براي جايگزيني كه مشكل رهبانيت را نداشته باشد، چيست؟ رهبانيت يعني ترس و كناره گيري از دنيا و متفرّق شدن از جمع عمومي با سياحت در كوه ها و سعي در سركوب كردن تمايلات جسماني (مثل ميل جنسي كه با خصاء كردن انجام مي گيرد) .» 1- تعريف اعتكاف «اعتكاف مصدر باب افتعال به معني پيوستگي به چيزي داشتن و حبس كردن و در لغت درنگ كردن و ادامه دادن است. » «لغت اعتكاف از كلمه عكف مشتق مي گردد و بر وزن فَعَلَ ميباشد. اهل لغت براي اين ماده، معاني گوناگوني را ذكر نموده اند ولي با دقت در كلام آنها ميتوان به اين نتيجه رسيد كه همگي آنها تقريباً يك معناي كلي و جامع را در نظر داشتهاند.» «اعتكاف در لغت به معناي حبس بودن است و از همين معناست درنگ طولاني و همراه دائمي چيزي بودن، چه آن شيء خوب باشد و چه بد مثل آن چه كه در قرآن آمده كه به كفّار گفته ميشود چيست اين بتهايي كه شما در برابر آنها دائماً زانو زده ايد و در جاي ديگر ميفرمايد كفّار و بت پرستان برابر بتهاي خود به اعتكاف نشسته اند و معناي شرعي آن مكث و درنگ طولاني براي عبادت و راز و نياز با خدا در مسجد ميباشد.» اگر بخواهيم به معناي لغوي اعتكاف بپردازيم شايد بتوان دهها معني بر اساس كتب مختلف از اعتكاف برشمرد؛ اعتكاف به معناي بازداشتن، مراقبت كردن، منع نمودن و ملازمت همراه با تعظيم است. در واقع، معناي ريشه اي عكف ماندن بر محور چيزي است كه مفاهيم ملازمت، مواظبت، بازداشتن، ماندن، مقابله و ... از آثار و نتايج اين معنايند. اعتكاف از اين ريشه بر وزن افتعال است. «لغويان آن را به ماندن بر چيزي و سكونت كردن در مكاني معنا كرده اند، البته مشروط به اينكه اين سكونت و ماندن استمرار داشته باشد. برخي نيز، آن را به معناي زنداني كردن و نگه داشتن، معنا كرده اند، اما معناي دقيقتر و روانتر آن اقامت و ماندن طولاني است.» درجواهرالكلام اعتكاف اينگونه تعريف شده است: «الاعتكاف لغه هو الاحتباس و منه اللبث الطويل الذي هو احد افراد لزوم الشيء النفس عليه براً كان او غيره قال الله تعالي: ما هذه التماثيل التي انتم لها عاكفون اي لازمون لها و حاسبون انفسكم عليها نحو قوله: يعكفون علي اصنام لهم و شرعا علي وجه النقل اوالمجاز الشرعي هواللبث المتطاول للعباده.» «اعتكاف به حسب معني لغوي يعني مقيم شدن دريك محل معين ودر اصطلاح فقهي عبارت است از نوعي عبادت كه انسان سه روز يا بيشتر در مسجد مقيم مي شود و پا بيرون نمي گذارد و هر سه روز، روزه مي گيرد اين كار شرائط و احكامي دارد كه در كتب فقهي مسطور است.» 2- مفهوم اصطلاحي اعتكاف : اما در ميان تعاريف موجود در خصوص اعتكاف، بهترين تعريف را حضرت امام (ره) در تحريرالوسيله ارائه فرموده اند وآن اينكه: «اعتكاف، عبارت است از ماندن در مسجد و درنگ درآن به قصد اينكه بندگي خدا نمايد.» آنچه از تعريف حضرت امام درباره ي اعتكاف آشكار است هدف از ماندن در مسجد، فقط و فقط براي بندگي و عبوديت ميباشد و زماني كه با اين قصد و نيت در مسجد حضور پيدا كنيم ميتوانيم بگوئيم كه معتكف شدهايم. پس تنها ماندن در مسجد كافي نيست بلكه اين ماندن بايد همراه با انجام اعمال و عبادات خاصّه خودش باشد كه اعتكاف به خودي خود مستحب است ولي به وسيله نذر كردن يا با خدا عهد بستن و با سوگند ياد كردن واجب ميشود. «به تعبير كاملتر، يعني وقوف و ماندن در مسجد، طبق شرايط و آداب خاص شرعي به عبارت ديگر، اعتكاف عبارتست از: ماندن در مكاني ويژه طبق شرايط خاص و براي مدت زماني مخصوص به منظور عبادت، كه بطور دقيقتر مي توان گفت: اعتكاف فقط ماندن در مسجد است به قصد تعبّد، هرچند قصد عبادت ديگر نداشته باشد ، ولي احوط است قصد عبادت ديگر نيزداشته باشد.» 3- تاريخچه اعتكاف : اعتكاف در قبل از اسلام در بين اديان الهي وجود داشته و اسلام نيز حكم آنرا تنفيذ كرده است. با نگاهي به آيات قرآن كريم كه ارزشمندترين و متقنترين صُحُف تاريخ بشريت ميباشد در مييابيم كه اعتكاف در بين پيامبران و اديان الهي جايگاه ويژهاي داشته است. در مجموع چند بار ماده عكف در قرآن مجيد آمده است كه نشان ازاهميت اين سنت حسنه دار؛ مانند: سوره هاي اعراف آيه 138، طه آيههاي 91و97، انبياء آيه 52، شعرا آيه 71، حج آيه 25، بقره آيه هاي 125و187. حضرت باريتعالي در قرآن كريم خطاب به حضرت ابراهيم و اسماعيل فرمان ميدهد كه: «و (به خاطر بياوريد) هنگامي كه خانه كعبه را محل بازگشت و مركز امن و امان براي مردم قرار داديم و (براي تجديد خاطره،) از مقام ابراهيم، عبادتگاهي براي خود انتخاب كنيد و ما به ابراهيم و اسماعيل امر كرديم كه: خانه مرا براي طواف كنندگان و مجاوران و ركوع كنندگان و سجده كنندگان، پاك و پاكيزه كنيد.» «از اين آيه ميتوان چنين استنباط نمود كه در شريعت حضرت ابراهيم (ع)، عبادتي به نام اعتكاف يا با نامي به همين معني وجود داشته است و خداوند متعال در ضمن اين آيه ميفرمايد: «ما ابراهيم و اسماعيل را مأمور كرديم تا خانه كعبه را براي معتكفان پاكيزه وآماده سازند». شايد بتوان نزديكترين نوع اعتكاف را به اعتكافي كه در شريعت اسلامي وجود دارد همين اعتكاف دانست چرا كه در خانه خدا يعني مسجد برگزار ميشده است. در كتب مقدّسي چون تورات و انجيل يا عهد قديم و جديد نيز ميتوان علامات و اشاراتي بر مراسم يا عباداتي ملازم با خلوت نشيني و جدايي از اجتماع پيدا كرده اما آنچه كه به طور وضوح در آيين مسيحيت، رواج پيدا نمود و در ظاهر، امري شبيه به اعتكاف است مسأله رهبانيت ميباشد. رهبانيت به معني خلوت نشيني، گوشهگيري و پرهيز از دنيا و پرداختن به عبادت و امور اخروي، همچون خدمت به مريضان صعبالعلاج و امثال آن مي باشد. يكي از رايجترين آداب و مناسك آيين مسيحيت به شمار ميرود. قرآن كريم نيز به اين مطلب اشاره فرموده و اجمالاً اين كار مسيحيان را تأييد ميفرمايد: «...و جعلنا في قلوب الذين اتبعوه رافة و رحمة و رهبانية ابتدعوها ما كتبناها عليهم الا ابتغاء رضوان الله فمارعوها حق رعايتها فاتينا الذين امنوا منهم اجرهم وكثير منهم فاسقون؛ ترجمه: و در دل كساني كه از او عيسي بن مريم (ع) پيروي كردند نرمي و مهرباني و رهبانيتي كه خود بدعت گذاشتند قرار داديم ما آنرا برآنها واجب ننموديم ولي خودشان براي بدست آوردن رضاي خدا آن را قرار دادند ولي آن چنان كه بايد آن را رعايت ننمودند و از آنها بسياري به راه فسق و تبهكاري شتافتند». پس همانگونه كه از اين آيه كريمه استفاده ميشود مسأله رهبانيت از تعاليم حضرت مسيح (ع) نبوده (اگر چه زمينه پرهيز از دنيا و زُهد گرايي در آيين آن حضرت وجود داشته است) ولي گروهي از مسيحيان به خاطر رضاي خدا ترك دنيا كرده به آن روي آوردند قرآن نيز چنين كاري را رد نميكند. ولي ميفرمايد: «متأسفانه همان سنتي را كه خودشان ايجاد نموده بودند پاس نداشتند.» «در ذكر قصّه حضرت موسي نيز به مواعد40 روزه اي بر مي خوريم كه حكايت از نوعي اعتكاف در وعده گاه كوه طور از حضرت موسي در محضر حضرت ربوبي انجام مي شود و باز مي تواند به عنوان مويّدي بر اعتكاف اسلامي مرسوم ما باشد ». شيخ بهايي در اشعار خويش به همين نكته اشاره اي دارد : رفتم به درصومعه عابد و زاهد ديدم همه را پيش رخت راكع و ساجد در ميكده رهبانم ودرصومعه عابد گه معتكف ديرم و گه ساكن مسجد يعني كه تو را مي طلبم خانه به خانه «آنچه كه ازمطالعه تاريخ به دست مي آيد اين است كه انبياء و اولياء در طول تاريخ هميشه بر حضور در اعتكاف پيش قدم بوده اند كه براي نمونه به بعضي از آنان اشاره مي شود: - حضرت سليمان : مرحوم علاّمه مجلسي به نقل از مرحوم طبرسي آورده است كه: «ان سليمان كان يعتكف في مسجد بيت المقدس السنه و السنتين و الشهر و الشهرين و اقل و اكثر يدخل فيه طعامه و شرابه ويتعبد فيه.» ترجمه: براستي سليمان هميشه در مسجد بيت المقدس به مدت يك سال يا دو سال و يا يك ماه و دو ماه، اعتكاف مي كرد و غذا و آب خود را به آنجا مي برد و در آنجا به عبادت مي پرداخت در ادامه اين روايات آمده است كه حتي مرگ سليمان (ع) در همان جا و درحال اعتكاف اتّفاق افتاد. - حضرت مريم (ع) «آن گاه كه فرشته الهي به ملاقات حضرت مريم آمد او از مردم فاصله گرفت و در خلوت به سر برد تا به مكاني خالي و فارغ از هر گونه دغدغه به راز و نياز با خداي خود بپردازد و چيزي او را از ياد محبوب غافل نكند. به همين جهت، طرف شرق بيت المقدس را كه شايد محلي آرامتر و يا از نظر تابش آفتاب پاكتر و مناسبتر بود برگزيد.» «مرحوم علاّمه طباطبايي (ره) مي فرمايند: «هدف حضرت مريم (ص) از دوري نمودن از مردم، روي آوردن به سنت اعتكاف بوده است.» - پيامبر اكرم (ص) «در دوران جاهليّت و پيش از بعثت حضرت رسول اكرم (ص) گروهي از مردم حجاز از جمله پيامبر اكرم (ص) و اجداد بزرگوارشان به دين حنيف ملتزم بودند. آنها نيز گاهي در كوه ها و غارها به تحنّت و عبادت خداوند يكتا ميپرداختند و اعتكاف به عنوان يك عمل عبادي، رايج بود. و حضرت محمد (ص) كه هنوز مبعوث به رسالت نشده بودند هر سال چند ماه را در غار حرا اعتكاف مي كردند. ولي اعتكاف در اسلام با احكام و شرايط جديد، توسط شخص پيامبر اكرم (ص) عملاً ترويج شد، لذا حضرت در دهه آخر ماه رمضان هميشه معتكف بود.» همچنين جايگاه و اهميت اعتكاف در نزد پيامبر گرامي اسلام (ص) را بايد در برخورد ايشان با اين سنت اسلامي دريافت. در روايات معتبر آمده است كه بعد از جنگ بدر كه در ماه مبارك رمضان واقع شده بود و پيامبر اكرم (ص) در آن سال اعتكاف نكردند و در دهه آخر ماه رمضان سال بعد، معتكف شدند يك دهه براي همان سال و يك دهه هم براي قضاي سال قبل اين عمل عبادي را انجام دادند. «در صحيح بخاري و سنن ابن ماجد روايت شده است كه عمر به حضرت رسول (ص) گفت: در دوران جاهليت نذر كرده بودم شبي را در مسجد الحرام اعتكاف كنم، حضرت رسول به او فرمود تا به نذر خود وفا كند.» «از اينكه پيامبر اكرم (ص) پيش از هجرت در مسجد الحرام اعتكاف كرده باشد، اطلاعي در دست نيست، ولي پس از هجرت به مدينه، بنا به روايت امام صادق (ع) اولين بار در دهه اول ماه رمضان، سال بعد در دهه دوم و سال بعد در دهه سوم همان ماه در مسجد معتكف گرديد.» حضرت علي (ع) در خصوص اعتكاف پيامبرگرامي اسلام (ص) مي فرمايند: «فلم يزل يعتكف في العشرالا و اخر من رمضان حتي توفاه الله. ترجمه: پس پيامبر اكرم (ص) هميشه در دهه آخر ماه رمضان در حال اعتكاف بود تا آن وقت كه خداوند جان او را گرفت». موفق ، موید و پیروز و سربلند باشید