ناشناس

با سلام من همه اش در گذشته زندگی می کنم که کی چی گفت...

با سلام من همه اش در گذشته زندگی می کنم که کی چی گفت و چی کار کرد و ای کاش! دچار استرس مزمن شدم راحت و بی خیال نیستم دوست دارم آرامش داشته باشم لطفا کتابی؛ منبعی؛خواهش می کنم مرا راهنمایی کنید
دوشنبه، 13 شهريور 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

با سلام من همه اش در گذشته زندگی می کنم که کی چی گفت...

ناشناس ( تحصیلات : فوق دیپلم ، 40 ساله )

با سلام من همه اش در گذشته زندگی می کنم که کی چی گفت و چی کار کرد و ای کاش! دچار استرس مزمن شدم راحت و بی خیال نیستم دوست دارم آرامش داشته باشم لطفا کتابی؛ منبعی؛خواهش می کنم مرا راهنمایی کنید


مشاور: سید حبیب الله احمدی

باسلام. حالتي كه به آن اشاره كرديد تا حدي در هرفردي طبيعي است. اما هنگامي كه به قدري شدت مي يابد كه عملكرد و آرامش زمان حال را به طور جدي مختل مي نمايد، مي تواند از مصاديق اضطراب، محسوب شود. اين اضطراب معمولاً به روابط بين فردي مربوط مي گردد. مثلاً فرد، دائماً نگران است كه فلان حرفي كه گفت نكند فلان فرد را ناراحت كرده باشد؟!! ... در فلان موقعيت، فلان اشخاص چه فكري در مورد او داشته اند؟!! و ... . اگر مسئله ي شما هم به اين موارد، مربوط مي شود لازم است كه تاحدي روي افكارتان كار كنيد. معمولاً چند فكر اساسي و كلي، زيربناي اين نگراني هاي پراكنده و متعدد را تشكيل مي دهد. اگر اين افكار كلي را در خودتان شناسايي كنيد و به مقابله با آن ها بپردازيد، انشاءالله مي توانيد تا حد زيادي از نگراني ها و اضطراب ها و حساسيت هاي خود، بكاهيد. يكي از اين افكار، شايد مربوط شود به بايد و نبايدهايي كه شما در مورد نظرات مثبت و منفي ديگران داريد. شايد يكي از زيربناهاي نگراني هاي شما اين باشد كه : «همه ي اطرافيانم بايد هميشه مرا تأييد كنند و نظر مثبتي به من داشته باشند ... هيچ كس نبايد نظر و ارزيابي منفي در مورد من داشته باشد ... و ...». همچنين ممكن است بيش از حد، نسبت به نظرات منفي ديگران و تأييد نشدن از جانب اطرافيان، حساس باشيد. مثلاً ممكن است به خودتان بگوييد: «اگر يك يا چندنفر از اطرافيانم نسبت به من نظر منفي پيدا كنند، وحشتناك است و نمي توانم اين حالت را تحمل كنم ... اگر مورد تأييد همه ي اطرافيان مهمم نباشم، نمي توانم احساس ارزشمندي شخصيتي داشته باشم و ...». اين افكار، معمولاً زيربناي نگراني هاي افراطي ما در رابطه با افراد ديگر، قرار دارد كه باعث مي شود هنگامي كه يك موقعيت تعامل بين فردي را ترك مي كنيم، تا ساعت ها بعد، به طور وسواس گونه اي به عملكردمان در آن موقعيت بينديشيم و دائماً نگران باشيم كه نكند از جانب افراد حاضر در آن موقعيت، فرد مطلوبي به نظر نرسيده باشيم. اگر بتوانيد اين افكار را در خودتان شناسايي كنيد و با آن ها مقابله كنيد، انشاءالله به تدريج شاهد خواهيد بود كه آرامش عموميتان وضع مطلوبي پيدا خواهد كرد. مطالعه ي كتاب زير براي طي اصولي اين فرآيند، به شما كمك خواهد كرد. «زندگي عاقلانه، نوشته ي دكتر آلبرت اليس».



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.