بهار
سلام.از مشاوره های خوبتون ممنونم.من دختر 26 ساله ای...
سلام.از مشاوره های خوبتون ممنونم.من دختر 26 ساله ای هستم که الان کارمند هستم.
مسأله ای که مدتی است با ان روبرو شدم اینکه که اصلا دلم نمیخاد ازدواج کنم و از همه پسرا حالم به هم میخوره.راستی من با چند پسر اشنا شدم ولی بعد از یه مدت که رابطه داشه متاهل بودن.
به خاطر همین اصتیم فهمیدم چقدر پست و کثیف هستند و اصلا شرف و مردانگی توی وجودشون نیست.حتی بعداً فهمیدم کلا دوست ندارم ازدواج کنم و سر این موضوع با خانواده ام همیشه دعوا داریم.در ضمن اگر موقعیتش فراهم بشه میخام از ایران برم.
حالا سوالم اینه که این طرز فکر من که پسرا اکثرا نامرد هستن و برای زندگی مناسب نیستن و بهتره مجرد باشم درسته یا نه؟
مشاور: سید حبیب الله احمدی
باسلام. مطمئناً اگر خودتان ذره ای به درست بودن این طرز فکر، مطمئن بودید هرگز این سؤال را با مشاور در میان نمی گذاشتید. به نظر می رسد این طرز فکر، تحت تأثیر تجارب ناخوشایندی که با چند مرد داشته اید در شما ایجاد شده و در حال حاضر نیز مشکلاتی برای شما ایجاد کرده است. شما احتمالاً خودتان هم معتقد هستید که این طرز فکر، افراطی است و نمی توان آن را به تمام مردها تعمیم داد. معمولاً هنگامی ما به چنین تعمیم های افراطی دست می زنیم که هیجان منفی شدیدی را تجربه کرده باشیم. این کاملاً طبیعی است که شما پس از آن ناکامی ها و تجربه ی هیجان های منفی، به چنین طرز فکری رو آورده باشید. اما الان چیزی که به شما کمک می کند یافتن ریشه ها و علل انتخاب های قبلی است. احتمالاً دغدغه ی شما در حال حاضر، این نیست که آیا این طرز فکر، درست است یا نه، بلکه دغدغه ی شما این است که اگر بخواهید ازدواج کنید از کجا معلوم که دوباره شکست نخورید. در واقع دغدغه ی شما الان این است که دیگر نمی خواهید خطر کنید و خیلی برایتان سخت است که به مرد دیگری اعتماد کنید زیرا نگرانی و ترس شدید دارید از اینکه دوباره به شما نیرنگ زده شود و بازیچه ی دست یک آدم فریبکار و دورو شوید. مطمئناً خودتان هم می دانید که همه ی مردان، مانند آن افرادی که با آن ها در ارتباط بودید نیستند، اما دیگر اعتماد کردن برایتان بسیار سخت است. شاید بهترین چیزی که در حال حاضر می تواند به شما کمک کند این باشد که علل و ریشه های اشتباهات قبلی خود را بازشناسید و در انتخاب های پیش رو برای ازدواج، دقت بیشتری به خرج دهید. شاید یکی از مهمترین این علل، این بوده که محیط امنی را برای پیدا کردن یک مرد سالم، انتخاب نکرده اید. در محیط هایی مثل دوستی های با جنس مخالف قبل از ازدواج و ... معمولاً افراد، مخصوصاً آقایان با شخصیت و هویت واقعی خودشان وارد نمی شوند، آنچه که شما می بینید، یک نقاب است، یک ویترین است؛ شما به هیچ وجه نمی توانید مطمئن شوید که پشت این نقاب زیبا و شیک، یک چهره ی شیطانی و پلید، پنهان شده یا یک چهره ی پاک و صادق. اما در مسئله ی ازدواج، وضع فرق می کند. کسی که از همان ابتدا با رعایت شئون اجتماعی و عرفی با اطلاع خانواده ی خود و خانواده ی شما برای ازدواج اقدام می کند، به احتمال خیلی کمتری از چنین نقاب هایی استفاده کرده است. در این شرایط، ایمنی انتخاب و اعتماد کردن به طرف مقابل، بسیار بسیار بالاتر خواهد بود تا موقعیت هایی که شما قبلاً تجربه کردید. البته حتی در چنین موقعیت های مقبولی نیز هنگامی می توانید یک انتخاب سنجیده داشته باشید که حتماً پیش از ازدواج رسمی یعنی مراسم عقد، جلساتی را با یک مشاور ازدواج بگذرانید. یک مشاور یا روانشناس می تواند در طی چندین جلسه، درک مناسبی از شخصیت هر دو طرف به دست آورد و در مورد اینکه ازدواج دو طرف، رضایت بخش خواهد بود یا نه، قضاوت نسبتاً مطمئن و قابل اطمینانی به دست دهد.