ناشناس

باسلام زندگی خواهر خانم بنده مدت کمتر از یک سال هست...

باسلام زندگی خواهر خانم بنده مدت کمتر از یک سال هست که ازدواج کردن و خونه خودشون هستند که متاسفانه تحت تاثیر دخالت های نابجای خانواده شوهرش مخصوصا مادر شوهر که طبقه بالای خونشون هستند،تلخ و به مرز جدایی...
شنبه، 18 خرداد 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

باسلام زندگی خواهر خانم بنده مدت کمتر از یک سال هست...

ناشناس ( تحصیلات : فوق لیسانس ، 26 ساله )

باسلام
زندگی خواهر خانم بنده مدت کمتر از یک سال هست که ازدواج کردن و خونه خودشون هستند که متاسفانه تحت تاثیر دخالت های نابجای خانواده شوهرش مخصوصا مادر شوهر که طبقه بالای خونشون هستند،تلخ و به مرز جدایی...


مشاور: خانم سعیده صفری

باسلام . ابتدا بايد وابستگي تعريف شود. گاهي برخي خانم ها ارتباط هاي عاطفي همسر با خانواده اش و احترام و مشورت با آنان و نيز استفاده از تجربه هايشان را وابستگي مي پندارند كه صحيح نيست. اگر شما به عنوان يك عضو خارجي به اين مسئله نگاه مي كنيد و اين مسائل را ناشي از حساسيت زياد خواهرخانمتان نمي دانيد و وابستگي شديد همسرشان را به خانواده اش تاييد مي كنيد به همراه ساير خصوصياتي كه مطرح كرديد (عدم اعتنا و توجه به خانم،روابط سرد زناشویی، تفاوت هاي مذهبی و...) مشخص است كه تصميم عجولانه اي گرفته اند، و لازم بوده پيش از ازدواج دقت بيشتري مي كردند مخصوصا اينكه در دوران عقد نيز متوجه اين وي‍ژگي ها شده بودند و حتي كار به جايي رسيده است كه پدرشان راضي به طلاق بوده اند. يكي از عوامل مشكل آفرين در زندگي زناشويي همين وابستگي هاي شديد مرد به پدر و مادر به وي‍ژه مادر است، چون زن نمي تواند شوهري را كه به مادرش تكيه كرده باشد در جايگاه تكيه گاه بپذيرد به علاوه ي اينكه خصوصيات ديگري نيز داشته باشد كه براي او زندگي را به مردگي تبديل كرده باشد . پس برایم کاملا قابل درک است که اکنون ایشان در شرايط بسيار سختي به سر مي برد ولي با وجود تمام اين فرض ها كه همسرشان اين ويژگي ها را داشته باشند نمي توان آن را دليل بر جدايي دانست زيرا اكنون پاي يك موجود زنده درميان است ؛آنها صاحب فرزند هستند و تبعات طلاق مطمئنا آثار سوئي بر وي خواهد داشت . با اين حال توصيه ي من به شما اين است كه خواهر خانمتان با اينكه دردوران عقد از اين موضوع اطلاع داشتند و با وجود هشدارهاي خانواده شان راضي به اين ازدواج شدند پس مشخص است آن موقع هم دلايلي داشته اند كه از جانب پسر او را اميدوار به زندگي مي كرده است ، آن نقاط مثبت را بيابيد و آنها را تقويت كنيد و از افرادي كه روي همسرشان نفوذ دارند بخواهيد كه او را راضي كنند كه خانه اي مستقل تهيه كند و آنها را ترغيب كنيد مشكلشلان را با حضور يك متخصص و مشاور خانواده به صورت حضوري پيگيري كنند و بعد از طي اين مراحل تصميم نهايي را بگيريد.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.