ناشناس
مشاوره خانواده: با نامزدم همیشه جنگ و دعوا داریم و نسبت به هم سرد شدیم، چیکار کنم؟
سلام من مدت یک سال ونیم هست که نامزدم اوایل باهم خیلی خوب بودیم ولی مدتددوسه ماه هست که باهم همیشه جنگ ودعواداریم ونسبت به هم سردشدیم من خودم خیلی بهانه گیزشدم وباهاش سرهرحرفی دعوامیکنم قبول دارم گناه...
مشاور: علی محمد صالحی
سلام و عرض ادب.
نکته اول راجع به اینکه گفتی «اوایل باهم خیلی خوب بودیم»، این یک چیز معموله که دختر و پسر جوان در ابتدای آشنایی و نامزدیشون، رابطه صمیمی و عاطفی خیلی خوبی دارن، دلشون برای هم خیلی تنگ میشه و در اوج هیجان عاشقانه هستند، ولی بتدریج و بعد از مدتی، این عشق و علاقه فروکش میکنه، نه اینکه دیگه همدیگه رو دوست ندارن، بلکه به این معنا که اون علایم و هیجانات دیگه دیده نمیشه، هر چند که هنوز هم نامزد یا همسرشون رو خیلی دوست دارن، ولی دیگه خبری از اون هیجانات و علاقه شدید نیست. چون یک تئوری وجود داره به نام تئوری تطبیق یا تئوری تطابق، که میگه طبیعت انسان به گونه ای هست که تمایل داره بعد از تجربه یک احساس شدید، مثل احساس شدید غم، یا احساس شدید شادی، یا عشق یا هر احساس دیگه ای، به یک سطح پایدار برسه، همین موضوعه که باعث میشه انسان حتی بعد از از دست دادن عزیزی در زندگیش، بعد از مدتی بتونه به زندگی عادی برگرده و حالت نرمال داشته باشه، بنابراین حتی در زمینه ارتباط عاطفی و محبت شدید به همسر هم، بعد از مدتی، فرد خودش رو تطبیق میده و بحالت نرمال برمیگرده، بنابراین بعد از گذشت مدتی از رابطه دختر و پسر، دیگه خبری از هیجان اولیه نیست. منظورم اینه که اینکه اوایل با هم خیلی خوب بودید و الان اونطور نیستید یه حدیش طبیعیه. نکته بعد، اینکه سهم خودت رو نسبت به مسائل و تنشهای بینتون میپذیری و قبول داری که گاهی خطا میکنی، خیلی ارزشمنده و پذیرش اینکه من هم، تو این قضایا سهم دارم و باید مسئولیت رفتارهای خودم رو بر عهده بگیرم، یک قدم مثبت در زمینه حل مسائل خودته. اما راجع به این سوالت که پرسیدی «چطوراخلاقم را با نامزدم خوب کنم»، باید بگم برای ترک عادات بد، الگوهای متعددی پیشنهاد میشه، اما در اینجا به یک الگوی بسیار ساده و در عین حال موثر و کاربردی به اسم «الگوی تغییر رفتار»، اشاره میکنم که از یکسری مراحل تشکیل شده و باید مرحله به مرحله انجام بدی و استقامت و پایداری داشته باشی تا موفق بشی اخلاقت با نامزدت خوب بشه و زندگی سعادتمند و خوشبختی رو داشته باشید.
مرحله اول: خودآگاهی و توجه به ضررها و خسارت های ناشی از انجام عادت بده. تا وقتی ذهن انسان معطوف به لذت های ظاهری یک رفتاره، در صدد حذف آن رفتار بر نمی آد، اما اگر انسان از ضررهای آن رفتار آگاهی پیدا کنه، مصمم میشه که فکری به حال این عادت بدش بکنه. همین الان قلم و کاغذ بردار و ضررها و خساراتی را که عادت بدتان به شما وارد کرده، بنویسید. مثالا دلخوری شوهرم، بخطر افتادن زندگی مشترک، ایجاد تنش و اختلاف با همسر، سرد شدن روابط عاطفی و احساسی همسرم، دچار فشار روحی شدن، ذهنیت بد اطرافیان نسبت به من و...، دقت کنید که حتما این موارد رو بنویسید، و صِرف فکر کردن کافی نیست.
مرحله دوم: سعی کنید حال تان از خودتان به هم بخورد! تا وقتی حالمان از این عادت بد به هم نخورد موفق به ترک آن نخواهیم شد و این کار میسر نمی شود، مگر با معطوف کردن ذهن به مرحله اول.
مرحله سوم: تصور نتایج مطلوب به دست آمده، پس از ترک عادت بد
چیزی که باعث موفقیت افراد موفق در تغییر یک رفتار شده، تصور ذهنی از زندگی ایده آلی که پس از ترک عادت، نصیب شان میشه. سعی کن در ذهن خودت آینده ای را ترسیم کن که در آن عادات بدِ خودت را ترک کردی، و نتایج مطلوب به دست آمده را در ذهن خودت رو برجسته کن و ببین در آن شرایط چه حالی داری. این کار باعث می شود اشتیاق شما برای ترک عادت بد بسیار زیاد شود. حتماً تصورات ذهنی خود را بنویسید تا جلوی چشم تان باشد. مثلا عمیق تر شدن عشق و علاقه همسرت، کاهش تنش و اختلافات شما، افزایش اعتماد بنفس بخاطر تغییر عادت بد، نگرش مثبت اطرافیان و.... .
مرحله چهارم: تصمیم خود را عملی کنید! دیگر وقت آن رسیده که تصمیم خود را عملی کنید. به یاد داشته باشید که مهمترین و سخت ترین قدم، قدم اول است و قدم اول را هنگامی بر می دارید که برای اولین بار به عادت بدتان «نه» بگویید. شما در مرحله حساسی قرار دارید و توجه به چند نکته بسیار ضروری است:
۱. از کم شروع کنید: مثلا با خودتون قرار بزارید تا دو روز هر اتفاقی افتاد، یا شوهرم هر کاری کرد، من باهاش بد صحبت نمیکنم، و بعد از دو روز دوباره این قرار رو برای دو روز دیگه تمدید کنید.
۲. از ملزومات عادت بد دوری کنید: اگر میدونید الان حال خوبی ندارید و اگر به شوهرت تلفن بزنی، باهاش بد صحبت میکنی، خب نباید زنگ بزنی و تماس تلفنی رو برای بعد بذار.
۳. سختی های ترک عادت بد را به جان بخرید: اگر ترک عادت بد خیلی آسان بود، این قدر مردم گرفتار عادت های بد نبودند.
۴. در صورت امکان یک عادت خوب را با عادت بدتان جایگزین کنید: دقت کنید که این جایگزین باید برایتان شیرین و جذاب باشد.
۵. تصمیم خود را با کسی در میان نگذارید: هنگامی که تصمیم تان را به کسی می گویید، دیگر آن انگیزه قبلی را ندارید و انرژی شما تحلیل می رود و از طرف دیگر باعث می شود که اگر در تصمیم خود موفق نشوید، جلوی دیگران شرمسار شوید و یا مجبور شوید دروغ بگویید.
۶. هر بار فقط یک عادت را ترک کنید: اگر عادت های بد زیادی دارید، بدترین کار این است که بخواهید همه آنها را با هم ترک کنید؛ یکی از آنها را برگزینید و پس از موفقیت در ترک آن، به عادت بعدی بپردازید.
۷. ناامید نشوید: اگر به هر دلیل دوباره مرتکب آن عادت بد شدید، همه چیز را خراب نکنید و از تصمیم خود منصرف نشوید؛ دوباره شروع کنید. به آینده فکر کنید و صبور باشید.
موفق و شاد و خوشبخت باشید.
نکته اول راجع به اینکه گفتی «اوایل باهم خیلی خوب بودیم»، این یک چیز معموله که دختر و پسر جوان در ابتدای آشنایی و نامزدیشون، رابطه صمیمی و عاطفی خیلی خوبی دارن، دلشون برای هم خیلی تنگ میشه و در اوج هیجان عاشقانه هستند، ولی بتدریج و بعد از مدتی، این عشق و علاقه فروکش میکنه، نه اینکه دیگه همدیگه رو دوست ندارن، بلکه به این معنا که اون علایم و هیجانات دیگه دیده نمیشه، هر چند که هنوز هم نامزد یا همسرشون رو خیلی دوست دارن، ولی دیگه خبری از اون هیجانات و علاقه شدید نیست. چون یک تئوری وجود داره به نام تئوری تطبیق یا تئوری تطابق، که میگه طبیعت انسان به گونه ای هست که تمایل داره بعد از تجربه یک احساس شدید، مثل احساس شدید غم، یا احساس شدید شادی، یا عشق یا هر احساس دیگه ای، به یک سطح پایدار برسه، همین موضوعه که باعث میشه انسان حتی بعد از از دست دادن عزیزی در زندگیش، بعد از مدتی بتونه به زندگی عادی برگرده و حالت نرمال داشته باشه، بنابراین حتی در زمینه ارتباط عاطفی و محبت شدید به همسر هم، بعد از مدتی، فرد خودش رو تطبیق میده و بحالت نرمال برمیگرده، بنابراین بعد از گذشت مدتی از رابطه دختر و پسر، دیگه خبری از هیجان اولیه نیست. منظورم اینه که اینکه اوایل با هم خیلی خوب بودید و الان اونطور نیستید یه حدیش طبیعیه. نکته بعد، اینکه سهم خودت رو نسبت به مسائل و تنشهای بینتون میپذیری و قبول داری که گاهی خطا میکنی، خیلی ارزشمنده و پذیرش اینکه من هم، تو این قضایا سهم دارم و باید مسئولیت رفتارهای خودم رو بر عهده بگیرم، یک قدم مثبت در زمینه حل مسائل خودته. اما راجع به این سوالت که پرسیدی «چطوراخلاقم را با نامزدم خوب کنم»، باید بگم برای ترک عادات بد، الگوهای متعددی پیشنهاد میشه، اما در اینجا به یک الگوی بسیار ساده و در عین حال موثر و کاربردی به اسم «الگوی تغییر رفتار»، اشاره میکنم که از یکسری مراحل تشکیل شده و باید مرحله به مرحله انجام بدی و استقامت و پایداری داشته باشی تا موفق بشی اخلاقت با نامزدت خوب بشه و زندگی سعادتمند و خوشبختی رو داشته باشید.
مرحله اول: خودآگاهی و توجه به ضررها و خسارت های ناشی از انجام عادت بده. تا وقتی ذهن انسان معطوف به لذت های ظاهری یک رفتاره، در صدد حذف آن رفتار بر نمی آد، اما اگر انسان از ضررهای آن رفتار آگاهی پیدا کنه، مصمم میشه که فکری به حال این عادت بدش بکنه. همین الان قلم و کاغذ بردار و ضررها و خساراتی را که عادت بدتان به شما وارد کرده، بنویسید. مثالا دلخوری شوهرم، بخطر افتادن زندگی مشترک، ایجاد تنش و اختلاف با همسر، سرد شدن روابط عاطفی و احساسی همسرم، دچار فشار روحی شدن، ذهنیت بد اطرافیان نسبت به من و...، دقت کنید که حتما این موارد رو بنویسید، و صِرف فکر کردن کافی نیست.
مرحله دوم: سعی کنید حال تان از خودتان به هم بخورد! تا وقتی حالمان از این عادت بد به هم نخورد موفق به ترک آن نخواهیم شد و این کار میسر نمی شود، مگر با معطوف کردن ذهن به مرحله اول.
مرحله سوم: تصور نتایج مطلوب به دست آمده، پس از ترک عادت بد
چیزی که باعث موفقیت افراد موفق در تغییر یک رفتار شده، تصور ذهنی از زندگی ایده آلی که پس از ترک عادت، نصیب شان میشه. سعی کن در ذهن خودت آینده ای را ترسیم کن که در آن عادات بدِ خودت را ترک کردی، و نتایج مطلوب به دست آمده را در ذهن خودت رو برجسته کن و ببین در آن شرایط چه حالی داری. این کار باعث می شود اشتیاق شما برای ترک عادت بد بسیار زیاد شود. حتماً تصورات ذهنی خود را بنویسید تا جلوی چشم تان باشد. مثلا عمیق تر شدن عشق و علاقه همسرت، کاهش تنش و اختلافات شما، افزایش اعتماد بنفس بخاطر تغییر عادت بد، نگرش مثبت اطرافیان و.... .
مرحله چهارم: تصمیم خود را عملی کنید! دیگر وقت آن رسیده که تصمیم خود را عملی کنید. به یاد داشته باشید که مهمترین و سخت ترین قدم، قدم اول است و قدم اول را هنگامی بر می دارید که برای اولین بار به عادت بدتان «نه» بگویید. شما در مرحله حساسی قرار دارید و توجه به چند نکته بسیار ضروری است:
۱. از کم شروع کنید: مثلا با خودتون قرار بزارید تا دو روز هر اتفاقی افتاد، یا شوهرم هر کاری کرد، من باهاش بد صحبت نمیکنم، و بعد از دو روز دوباره این قرار رو برای دو روز دیگه تمدید کنید.
۲. از ملزومات عادت بد دوری کنید: اگر میدونید الان حال خوبی ندارید و اگر به شوهرت تلفن بزنی، باهاش بد صحبت میکنی، خب نباید زنگ بزنی و تماس تلفنی رو برای بعد بذار.
۳. سختی های ترک عادت بد را به جان بخرید: اگر ترک عادت بد خیلی آسان بود، این قدر مردم گرفتار عادت های بد نبودند.
۴. در صورت امکان یک عادت خوب را با عادت بدتان جایگزین کنید: دقت کنید که این جایگزین باید برایتان شیرین و جذاب باشد.
۵. تصمیم خود را با کسی در میان نگذارید: هنگامی که تصمیم تان را به کسی می گویید، دیگر آن انگیزه قبلی را ندارید و انرژی شما تحلیل می رود و از طرف دیگر باعث می شود که اگر در تصمیم خود موفق نشوید، جلوی دیگران شرمسار شوید و یا مجبور شوید دروغ بگویید.
۶. هر بار فقط یک عادت را ترک کنید: اگر عادت های بد زیادی دارید، بدترین کار این است که بخواهید همه آنها را با هم ترک کنید؛ یکی از آنها را برگزینید و پس از موفقیت در ترک آن، به عادت بعدی بپردازید.
۷. ناامید نشوید: اگر به هر دلیل دوباره مرتکب آن عادت بد شدید، همه چیز را خراب نکنید و از تصمیم خود منصرف نشوید؛ دوباره شروع کنید. به آینده فکر کنید و صبور باشید.
موفق و شاد و خوشبخت باشید.