ناشناس

مشاوره خانواده: بخاطر ارتباطی که همسرم داشته نمیتونم بهش اعتماد کنم. با این موضوع چطور کنار بیام؟

با سلام . من 8 ماهه عروسی کردم . من سر گوشی مدام از همون اول با شوهرم بحث داشتم .شبا بیدار میموند و گوشی دستش بود .روزا میومد خونه و گوشی دستش بود .بحث کردم ، گریه کردم ، حرف زدم و باهاش مهربونتر از قبل شدم ، بهش محبت بیش از حد کردم .تا بالاخره ی کم نقش گوشی تو زندگیمون کم رنگ تر شد .دیگه وقتایی ک تو خونه بود گوشی دستش نبود و من خوشحال بودم .ی بار بیرون بودم دیدم زود اومده خونه ، اروم رفتم داخل ، دیدم گوشیشو خاموش کرد و بعد ک بهش گفتم روشنش کن ، روشن کرد ولی تلگرامشو پاک کرد .من دیدم بهش گفتم .ولی اون گف ن تو اشتباه میکنی و از اینجور حرفا .من بخاطر اینکه اهل قهر نیستم باهاش حرف زدم و همه چی عادی شد .فردا دوباره همین ماجرا تکرار شد ولی این دفعه طلبکار شد ک تو از همون اول ب من شک داشتی ، بازم چیزی نگفتم .چندروز پیش گوشیشو خونه جا گذاشت رفتم سرش دیدم خیلی عکسای سکسی توشه ، وقتی اومد خونه باهاش درست حرف زدم و گفتم اینا چیه .قسم خورد ک اینا همینطور دانلود شده و اصلا ندیده .با اینکه حرفشو قبول نکردم ولی چیزی نگفتم دیگه .تا اینکه بازم گوشی خونه جا موند تلگرامی ک ی ماه پیش پاک کرده بودو نصب کردم دیدم تو گروها به چند تا زن پیام داده و ب یکیشون گفته من تنهام بیا با هم چت کنیم و گفته ک من از ادب شما خوشم اومده .اومد خونه بهش گفتم اینا چیه .جا خورد و گف اصلا چرا تو میری تو گوشیه من و بعدم دوباره گف من نمیدونم اینا از کجا اومده و ب من میاد این کاره باشم و ب خدا کار من نبوده .من نمیدونم اینا از کجا اومده و قبول نکرد ک کار اون بوده .بهش گفتم ک دیگه اصلا بهش اعتماد ندارم و تا یادش میفتم نمیتونم مثل قبل باهاش خوب باشم . و گفتم بهش اگه ثابت نکنه کاره اون نبوده دیگه مثل قبل دوستش ندارم .اونم گف باشه .ولی من میدونم کاره خودش بوده .نمیدونم چکار کنم باهاش . دلم دیگه باهاش نیس و نمیتونم ببخشمش . مدام اینا تو ذهنمه و اذیتم میکنه .لطف کنین منو راهنمایی کنید .من تو خونه خیلی با احترام باهاش حرف میزنم . محبت بهش میکنم.اگه چیزی بگه و منطقی باشه حتما قبول میکنم .بهش میگم ک دوستش دارم و عاشقشم .ولی نمیدونم چرا اینکارو کرده .بهشم ک میگم قبول نمیکنه .
سه‌شنبه، 19 تير 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: محمد دهقان
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

مشاوره خانواده: بخاطر ارتباطی که همسرم داشته نمیتونم بهش اعتماد کنم. با این موضوع چطور کنار بیام؟

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 30 ساله )

با سلام . من 8 ماهه عروسی کردم . من سر گوشی مدام از همون اول با شوهرم بحث داشتم .شبا بیدار میموند و گوشی دستش بود .روزا میومد خونه و گوشی دستش بود .بحث کردم ، گریه کردم ، حرف زدم و باهاش مهربونتر از قبل شدم ، بهش محبت بیش از حد کردم .تا بالاخره ی کم نقش گوشی تو زندگیمون کم رنگ تر شد .دیگه وقتایی ک تو خونه بود گوشی دستش نبود و من خوشحال بودم .ی بار بیرون بودم دیدم زود اومده خونه ، اروم رفتم داخل ، دیدم گوشیشو خاموش کرد و بعد ک بهش گفتم روشنش کن ، روشن کرد ولی تلگرامشو پاک کرد .من دیدم بهش گفتم .ولی اون گف ن تو اشتباه میکنی و از اینجور حرفا .من بخاطر اینکه اهل قهر نیستم باهاش حرف زدم و همه چی عادی شد .فردا دوباره همین ماجرا تکرار شد ولی این دفعه طلبکار شد ک تو از همون اول ب من شک داشتی ، بازم چیزی نگفتم .چندروز پیش گوشیشو خونه جا گذاشت رفتم سرش دیدم خیلی عکسای سکسی توشه ، وقتی اومد خونه باهاش درست حرف زدم و گفتم اینا چیه .قسم خورد ک اینا همینطور دانلود شده و اصلا ندیده .با اینکه حرفشو قبول نکردم ولی چیزی نگفتم دیگه .تا اینکه بازم گوشی خونه جا موند تلگرامی ک ی ماه پیش پاک کرده بودو نصب کردم دیدم تو گروها به چند تا زن پیام داده و ب یکیشون گفته من تنهام بیا با هم چت کنیم و گفته ک من از ادب شما خوشم اومده .اومد خونه بهش گفتم اینا چیه .جا خورد و گف اصلا چرا تو میری تو گوشیه من و بعدم دوباره گف من نمیدونم اینا از کجا اومده و ب من میاد این کاره باشم و ب خدا کار من نبوده .من نمیدونم اینا از کجا اومده و قبول نکرد ک کار اون بوده .بهش گفتم ک دیگه اصلا بهش اعتماد ندارم و تا یادش میفتم نمیتونم مثل قبل باهاش خوب باشم . و گفتم بهش اگه ثابت نکنه کاره اون نبوده دیگه مثل قبل دوستش ندارم .اونم گف باشه .ولی من میدونم کاره خودش بوده .نمیدونم چکار کنم باهاش . دلم دیگه باهاش نیس و نمیتونم ببخشمش . مدام اینا تو ذهنمه و اذیتم میکنه .لطف کنین منو راهنمایی کنید .من تو خونه خیلی با احترام باهاش حرف میزنم . محبت بهش میکنم.اگه چیزی بگه و منطقی باشه حتما قبول میکنم .بهش میگم ک دوستش دارم و عاشقشم .ولی نمیدونم چرا اینکارو کرده .بهشم ک میگم قبول نمیکنه .


مشاور: علی محمد صالحی

عرض سلام و ادب.
نکته اول اینکه من درکت میکنم، و میدونم این مسائل چقدر برای خانمها سخته و اگه متوجه بشن که شوهرشون خیانت کرده یا قصد اینو داشته، چقدر اذیت میشن و تحت فشار روحی قرار میگیرن، اما به هرحال، همسر تو هم انسانه و انسانها هم ممکن الخطا هستند و بخاطر دلایل مختلف، ممکنه دچار اشتباه بشن، دلایلی مثل وجود زمینه و امکانات لازم برای ارتباط با جنس مخالف مثل شبکه های مجازی و...، خراب شدن جوّ جامعه و پوششهای نامناسب، هوس بازی مرد و...، البته در کنار این دلایل، ممکنه خود خانم هم در این قضیه سهم داشته باشه، من نمیخوام بگم لزوما خودت هم در این موضوع سهم داری و باعث شدی همسرت دچار خطا بشه، نه، چون با جزئیات زندگی مشترک شما آشنا نیستم، ولی منظورم اینه که احتمالش هست که یکی از دلایل این قضیه، در کنار دلایل دیگه، این باشه که خودت بخاطر برخی رفتارها یه ذره شوهرت رو به اون سمت هل داده باشی، خلاصه اینکه در این مسئله ممکنه شوهرت صد در صد مقصر نباشه و مثالا خودت هم پنج الی ده درصدی مقصر باشی.
نکته بعد اینکه موضوع خیانت و ارتباط همسر با فردی دیگه، مراحلی داره، یعنی یکی ممکنه در مرحله اول فقط در حد یک پیام معمولی با یکی ارتباط داشته باشه، مرحله بعدی در حد پیامهای عشقی، مرحله بعد، مرحله بعد ارتباط تلفنی، مرحله بعد ارتباط حضوری و... تا آخرین مرحله، که ارتباط جنسی بین دو طرف برقرار بشه. در یک تقسیم بندی، این مراحل رو به هفت مرحله تقسیم کردند، یعنی مرحله اول در حد پیام معمولی و درخواست ارتباطه، تا مرحله هفتم که به رابطه جنسی کشیده بشه، منظورم از این مطلب این بود که بگم، درسته همسرت مرتکب اشتباه شده، و شکی نیست که کار اشتباهی هم مرتکب شده، ولی او در مرحله اول متوقف شده، و به مرحله های بعدی نرفته، یا نتونسته بره، شاید قسمت بوده و خداوند شما رو دوست داشته که متوجه این قضیه بشی و این ارتباط به مراحل بعدی کشیده نشه. و خیلی تفاوته بین مردی که ارتباطش در حد مرحله اوله، با مردی که ارتباطش با جنس مخالف به مراحل بعدی هم کشیده شده و میزان خطای اونا خیلی باهم تفاوت میکنه. نکته بعد، اگه همسرت بقول خودت تونست ثابت کنه که کار اون نبوده که چه بهتر و همه چی تموم میشه ولی اگه نتونست یا چیزی نگفت کاری که میتونی بکنی اینه که یا تغافل کنی و از همسرت بگذری، یا اینکه با شوهرت شفاف و با ملایمت صحبت کنی و از او بخوای که خودش صادقانه هرچی هست رو بیان کنه، و بهش متذکر بشی که اگه خودش با صداقت جریان رو بگه، تو هم سعی خودت رو بکنی تا این مسئله با مسالمت حل و فصل بشه. چون یکی از مسائلی که در اینجور موارد میتونه تا حد قابل توجهی به همسران کمک کنه و از آسیب بیشتر پیشگیری کنه، صداقت همسری هست که احیانا مرتکب خطایی شده، و اگر شوهرت پذیرفت و صادقانه اعتراف کرد، اگه تو بتونی از او بخاطر صداقت داشتنش تشکر کنی خوبه، مثلا بگی: «ممنون از اینکه خودت راستش رو گفتی»، چون اگه خطایی کرده  باشه، جای خودش مقصره و صداقت داشتنش هم جای خودش خوبه و اهمیت داره. بنابراین یا اینکه میگه ارتباطی نداشته و ثابت میکنه که کار اون نبوده، و همه اینها سوء تفاهمه و دلایل قانع کننده برای این موضوع میاره که هم چی تموم میشه و خیال تو هم راحت میشه، یا اینکه اعتراف میکنه؛ اگه اعتراف کرد و مثلا گفت شیطون وسوسم کرد و یه پیامی دادم و...، مرحله بعد اینه که متعهد بشه که دیگه این کار رو تکرار نکنه، و الا عواقب و پیامدهای سختی خواهد داشت. و از این به بعد هم باید همه ارتباطاتش زیر نظر تو باشه تا وسوسه نشه که دوباره این مسئله رو تکرار کنه. نکته بعد اینکه، حتی با وجود اعتراف صادقانه شوهرت، باز رنج زیادی متوجه تو میشه و ممکنه مدتی طول بکشه تا رنج این قضیه کاهش پیدا کنه. بنابراین در این مدت، باید این رنج و ناراحتی رو تحمل کنی و اجازه بدی تا گذشت زمان حال تو رو بهتر کنه. نکته آخر اینکه، برای شفای زخم‌ های عاطفی، راهی جز بخشش وجود نداره، و نشونه همسران بالغ و رشد یافته اینه که میتونن خطای همسرشون رو ببخشن، هر چند که نمیتونن خطای اونو فراموش کنن. و لازمه ادامه یافتن زندگی مشترک اینه که ما بتونیم با سختیها و مشکلات اون کنار بیاییم و خطاهای همسرمون رو ببخشیم.
موفق و محکم و سربلند باشی.

بیشتر بخوانید:
اعتماد در روابط زناشویی



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.