سلام به شما پرسشگر محترم و سپاس بابت اعتمادتان به راسخون، امیدوارم این پاسخگویی زمینه ای باشد برای رفع مشکل شما.
دوست عزیز، سوال شما بسیار کلی مطرح شده، و با توجه به عدم شناخت بنده از شخصیت شما و نوع دخالت های خانواده همسرتان، پاسخی کلی عنوان خواهد شد. برخی مواقع خانواده ها به دلیل خیر خواهی و کمک به فرزندانشان به اشتباه فکر می کنند که باید حتی به جای آنها فکر و عمل کنند. این درحالی است که با این کار حس استقلال آنها را خدشه دار می کنند. در این میان رفتار فرزندان نیز گاهی به این دخالت ها دامن می زند. مثلا افرادی که دارای اراده ضعیف هستند، روحیه وابسته دارند، اعتماد به نفسشان پایین است و ... بیش از دیگران دخالت والدین را در زندگیشان شاهد هستند. در مواجهه با این مشکل اتحاد زن و شوهر رکن اصلی رفع مشکل است. در عین حال که باید به جایگاه و سن والدین احترام گذاشته شود، باید استقلال خود را به آنها ثابت کنند. مثلا در زمانی که پدر همسرتان کارت عروسی شما را تهیه کرد، باید به او می گفتید دستتان درد نکند ولی دوست داشتم همراه با همسرم برای تهیه آن اقدام کنیم. شاید به نظر بیاید که کار از کار گذشته و کارت خریده شده، ولی با سخن خود حدودتان را به پدرشوهرتان نشان می دهید تا بداند از این پس به تنهایی برایتان تصمیمی نگیرد. از آنجایی که بیان کردید همسرتان موافق رفتار آنهاست به شما توصیه می کنم به مشاوری مجر ب مراجعه کنید تا دلیل اصلی را با بررسی دقیق کشف کنید و در صدد رفع آن باشید. شاید اعتماد به نفس همسرتان پایین باشد یا هر دلیل دیگری که موجبات پذیرش سخن والدینش را در پی داشته. شما بیش از هر شخصی به او نزدیک هستید، ببینید چه نقطه ضعفی در رفتار او و یا حتی شما وجود دارد که راه را برای دخالت اطرافیان هموار می کند. پس از کشف مشکل اصلی در پی راهی برای رفع آن باشید. از طرفی دیگر، بیش از پیش خودتان را به همسرتان نزدیک کنید، و سعی کنید در رفتار و عکس العمل هایتان با برنامه و هماهنگ باشید تا با این اتحاد راه نفوذ را برای دیگران مشکل کنید. در ضمن نزدیکی هر چه بیشتر شما به همسرتان و وابسته شدن او به شما زمینه های کم شدن وابستگی او به خانواده اش را در پی خواهد داشت.
موفق باشید.
 
 بیشتر بخوانید:
نقش خویشاوندان در تحکیم خانواده (2)