سمیه
با سلام من نزدیک 9 سال ازدواج کردم سال اول ازدواج پیش...
با سلام من نزدیک 9 سال ازدواج کردم سال اول ازدواج پیش مادرشوهر بودم و سال دوم به بعد مستاجر و تا کنون شوهرم نتواسته شغل ثابتی داشته باشد خودم هم پراکنده کار کرده ام و دوترم تا لیسانسم مانده و نزدیک 13 میلیون بدهی هم داریم شوهرم از من خواسته که با مبلغ پیش خانه بدهییها را بدهیم چون همیشه بدلیل این بدهها که مسبش شوهرم است همیشه دعوا داریم و من یک دختر 8 ساله دارم و به خانه مادرشوهرم بروم و تحمل کنم تا اوضاع بهتر شود و او هم قول بدهد که درست کار کند که ما صاحبخانه شویم حالا چه کنم بروم یا نه آخه من بسیار حساس هستم و تحمل خیلی چیزها راندارم از اینرو هم تحمل این قرضها از یک طرف میترسم شوهرم بیخیال خانه دارشدن شود و کاربه طلاق برسد توروخدا راهنماییم کنید
مشاور: اکرم اکبری
با سلام. همسر شما برای گذراندن زندگی خود هیچ درآمدی ندارد و درحال حاضر قادر نیست که نان آور یک خانواده باشد. باید دنبال کار جدیدی بگردد که بسیار وقت گیر است. این تجربه ای بسیار آسیب زا است چون انسانها برای بقاء روی کارشان تکیه می کنند. خانه نشستن کار آسانی نیست. بالاخره مردها همیشه می خواهند در مسائل مالی رتبه بالاتری نسبت به خانم ها داشته باشند و پول بیشتری دربیاورند. از نظر اجتماعی نیز این فرد به مشکل می خورد. باید بتواند پرستیژ اجتماعی خود را حفظ کند. ممکن است گروه همسالانش او را نپذیرند. رفتارهای او ممکن است تغییر کند و دیگر به اندازه قبل اجتماعی نخواهد بود. شاید به نظر دیگران بی ادب به نظر برسد.در این شرایط بهترین کار کنترل استرس هایی است که در زندگی وجود دارد و یا ممکن است رخ بدهد.مسئله بیکاری ایشان یک مسئله خانوادگی است و سرکوفت بحران این دوران را نباید به سر همسرتان بزنید.اگر میدانید واقعا همسرتان به فکر قرضها و ارامش شما هست بهتر است شما هم در کنار همسرتان قدم بردارید و به ایشان کمک کنید ولی چنانچه میدانید رفتن به منزل مادرشوهرتان فقط باعث تنبلی و خانه نشینی همسرتان میشود بیشتر در این باره فکرکنید.
