با. سلام دوست گرامی، این بی نظمی در افکار در بسیاری از موارد نتیجه ی عدم وجود برنامه ریزی در زندگی است. احتمالا مجموعه ای از فعالیتها را برای انجام در نظر گرفته اید و در مورد آنها برنامه جامعی ندارید. این بی برنامه بودن در افکارتان نیز انعکاس یافته و در نتیجه موجب آشفتگی شما گشته است. پس بهتر است پیش از هرچیز اهداف خود را در زندگی مشخص کرده و آنها را به افکار بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت تقسیم کنید. سپس برای آنها برنامه ای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت ترتیب دهید و مشغول انجام هریک از آنها شوید. در طی انجام یک تکلیف، احتمالا افکار متفاوت و نامربوط به ذهنتان هجوم خواهند آورد.در این شرایط به افکار نامربوط بیتوجه بوده و آنها را به زمان خود موکول کنید و درگیر فعالیت یا تکلیفی باشید که برای آن لحظه در نظر گرفته اید.پس در هر لحظه بر فعالیتی تمرکز کنید که در آن لحظه در حال انجامش هستید ، انرژی خود را بر آن فعالیت گذارید و اجازه ندهید افکار، زمام دار شده بوده و شما را به این سو آن سو بکشند. مثلا اگر اکنون درحال خواندن این متن هستید و افکار مختلف به ذهنتان هجوم آورده، مانع از درک درست این مطلب میشود، مأیوس نشده و به خواندن ادامه دهید، افکار هم می آیند و می روند اما شما درگیر این متن باشید. به تدریج نقش افکار مزاحم کم رنگ شده و ذهنتان بر افکارمربوط متمرکز خواهد شد.رسیدن به نظم فکری نیاز به مداومت و تلاش پیوسته دارد. پس صبور بوده و انتظار نداشته باشید که یکی دو روزه همه چیز به حالت ایده آل خود برگردد.