باسلام. خواهر عزیزم زمانی که که سؤالی را مجدد در پاسخ به مشاور می فرستید حتما نام مشاوری که قبلا به شما پاسخ داده و را یادداشت کنید تا همان شخص به شما پاسخ دهد زیرا با موضوع قبلی که مطرح کرده اید آشنایی دارد و می تواند پاسخ جامع تری ارائه دهد. با این توضیحات من در جریان پرسش و پاسخی که قبلا داشته اید نیستم اما با توجه به سؤال جدیدی که مطرح نموده اید مطالبی را عرض خواهم کرد. کنجکاوی یکی از مسائل مهمی است که در دوران نوجوانی به اوج خود می رسد ، کاملا حق می دهم که دوست داشته باشید شما هم چیزهایی را که دوستانتان تجربه می کنند، تجربه کنید ، می خواهید وقتی آنها در مورد این مسائل، ارتباط هایشان و شبکه های اجتماعی صحبت می کنند حرفی برای گفتن داشته باشید و ... . شما را کاملا درک می کنم، ولی دوست داشتم آزاد بودن را برایم معنی میکردید، دقیقا چه کارهایی مایلید انجام دهید ولی خانواده تان مانع انجام آن می شود، یکی از مواردی که اشاره کرده اید حضور در شبکه های اجتماعی و چت است، من با آشنا شدن شما و نحوه ی کار با آن مخالف نیستم، یاد گرفتن آن ضرری ندارد ولی چیزی که خانواده شما را نگران کرده اسیر این شبکه های اجتماعی و در دام آنها افتادن است، بسیاری از افرادی که در این شبکه ها حضور دارند، 2 نکته ی خیلی مهم را را رعایت نمی کنند و متحمل آسیب های بسیاری خواهند شد، اول اینکه محتوایی که در این فضا رد و بدل می شود، اهمیت بسیاری دارد و اینکه مدت زمانی که صرف آن می شود، شما می توانید حتی به طرق مختلف مثلا پنهانی و بدون اجازه ایشان به این موارد بپردازید ولی مشخص است که دختر متعهدی هستید و نمی خواهید پنهانی دست به اقدامی بزنید که با آشکار شدن آن اعتماد خانواده تان را از دست بدهید. پس در درجه توصیه می کنم با خودتان روراست باشید، آزادی را برای خودتان تعریف کنید، به چه چیزهایی می خواهید برسید، خانواده تان با چه جنبه هایی از این مسائل بیشتر مخالف هستند؟ پس از پاسخ به این سؤالات به جای اینکه مدام اصرار کنید با دوستانتان بیرون بروید یا درخواست تان را با دعوا و قهر نشان دهید به خانواده تان ثابت کنید که بدون اجازه ی ایشان کاری انجام نخواهید داد و اطمینان و اعتماد ایشان را نسبت به خود جلب کنید، پس از مدتی که جو آرام تر شد و اعتماد متقابل شکل گرفت فکر کنید که آیا درخواست هایتان قابل تغیر هستند یا خیر، و تشخیص دهید اگر چه زمانی با چه لحنی و چگونه بگویید بیشتر با موافقت روبرو شوید، مثلا به جای اینکه بگویید از این وضع خسته شدم شما مثل بقیه نیسیتید چرا اونا باید اینجا برن و من نه، بگویید مامان مریم که میشناسی، دختر آقای فلانی، یکی از دوستان خوب من هست، اجازه میدین ما امروز با هم به سینما بویم حتی خیلی دوست دارم شما هم بیایید و با مادش آشنا بشوید، با این لحن صحبت پدر و مادرتان متوجه خواهند شد که شما خود در مورد خطرات و مسائل جامعه آگاهید و قصد ندارید پا را از حریم قانون های خانوادگی فراتر بگذارید و احتمال موفقیت شما بالاست و جالب است بدانید حتی اگر باز هم مخالفت کردند و شما بدون آوردن توجیه و بهانه نظرشان را بپذیرید احتمال اینکه دفعات دیگر با نظرات شما موافقت کنند خیلی بالاست. موفق باشید.