ناشناس

سلام.باتشکر از جوابتون.<راستش من ی پسر17 ساله ام...

سلام.باتشکر از جوابتون. <راستش من ی پسر17 ساله ام ک چندماهه ب خواهر...>این سولا ازتون پرسیده بودم ک گفته بودید جریانا کامل تر بگم. کل ماجرا: ازنظر اعتقادی و مذهبی تقریبا خیلی مذهبی هستم,دوستام هم اکثرا مثل خودم اند،یکی ز این رفیقام هست ک خیلی خیلی باهم رفیقیم،تاحدی ک بهش میگم دادا.(3سال ازمن بزرگ تره) ازنظر خانوادگی خیلی مذهبی اند(بر عکس خانواده خودم)ایشون ی خواهر داره ک دقیقا1سال ازمن کوچیک تره. تاحلاحتی ب دختره نگاه هم نکردم وفقط کلی دیدمش.اما ی ویژگی هایی داره ک خییییییییییییلی خوشم اومده ازش؛یعنی:حجاب کامل کامل،درس خون،تامیشه ازخونه بیرون نمیاد،سنگین است،بسیجی!!!!!! وحدسم میزنم خوشگل باشه!!!و... خانواده شونم ک مذهبی،دیگه آدم چی میخواد؟؟!! این موضوع را ب مادرم و داداش دختره گفتم،ک اینم خودش باعث ی مشکلاتی شده. الان هم دختره و مادرش ازموضوع خبر دارند. راستش خریت کردم،لطفا کمکم کنید.
سه‌شنبه، 17 تير 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

سلام.باتشکر از جوابتون.<راستش من ی پسر17 ساله ام...

ناشناس ( تحصیلات : دبیرستان ، 17 ساله )

سلام.باتشکر از جوابتون.
<راستش من ی پسر17 ساله ام ک چندماهه ب خواهر...>این سولا ازتون پرسیده بودم ک گفته بودید جریانا کامل تر بگم.
کل ماجرا:
ازنظر اعتقادی و مذهبی تقریبا خیلی مذهبی هستم,دوستام هم اکثرا مثل خودم اند،یکی ز این رفیقام هست ک خیلی خیلی باهم رفیقیم،تاحدی ک بهش میگم دادا.(3سال ازمن بزرگ تره)
ازنظر خانوادگی خیلی مذهبی اند(بر عکس خانواده خودم)ایشون ی خواهر داره ک دقیقا1سال ازمن کوچیک تره.
تاحلاحتی ب دختره نگاه هم نکردم وفقط کلی دیدمش.اما ی ویژگی هایی داره ک خییییییییییییلی خوشم اومده ازش؛یعنی:حجاب کامل کامل،درس خون،تامیشه ازخونه بیرون نمیاد،سنگین است،بسیجی!!!!!! وحدسم میزنم خوشگل باشه!!!و...
خانواده شونم ک مذهبی،دیگه آدم چی میخواد؟؟!!
این موضوع را ب مادرم و داداش دختره گفتم،ک اینم خودش باعث ی مشکلاتی شده.
الان هم دختره و مادرش ازموضوع خبر دارند.
راستش خریت کردم،لطفا کمکم کنید.


مشاور: خانم سعیده صفری

باسلام. ابتدا به خاطر پیگیری مشاوره تان تشکر میکنم. مطمئنم قصد شما و علاقه ای که به آن دختر خانم دارید تنها در راستای ازدواج بوده نه چیز دیگر، اما خودتان هم می دانید که ازدواج شرایط زیادی دارد که لازم است آنها را برآورده کنید، و دستیابی به این شرایط یک مدت زمان معین مثلا چند سال طول می کشد، به همین خاطر توصیه می کنم با اینکه ذهنتان مشغول ایشان است به خودتان، خانواده تان و دختر خانم فرصت بدهید و چیزی از این ماجرا تا زمان معین به زبان نیاورید تا بتوانید در زمان مناسب و با فراهم شدن شرایط خواسته تان را به جا مطرح کنید. البته در نظر داشته باشید که در این مدت کنجکاوی نسبت به ایشان نشان ندهید مثلا جست و جوی شماره تلفن ایشان یا دیدار حضوری می تواند بیشتر فکرتان را مشغول کند. و نکته¬ی مهم تر اینکه هم شما و هم دختر خانم در شرایط تشکیل هویت هستید و هنوز به هویت منسجم و ثابتی نرسیده اید یعنی اهداف، علایق، برنامه هایتان و تعهد به آنها هنوز در شما به طور کامل مشخص نیست و ممکن است با گذر زمان و به خصوص با ورود به دانشگاه تغییر زیادی بکند و خواسته ای که الآن دارید، چند سال دیگر اصلا مطابق میلتان نباشد، پس با گذشت این زمان که سن شما می طلبد به خودتان فرصت می دهید که علایق و نیازهای واقعی تان را پیدا کنید. اما یکی از تغییراتی که با این جریان و فاش شدن آن در زندگی شما به وجود آمده، احتمالا قطع ارتباط شما با صمیمی ترین دوستتان است. پس سعی کنید به هر طریقی می توانید دوستیتان را از سر بگیرید ، اما صحبتی از خواهرش به زبان نیاورید. افکار مربوط به حوادث اخیر ممکن است اذیتتان کند و مدام خود را سرزنش کنید، این تا مدتی طبیعی است اما با گذشت مدتی اثر آن کم رنگ تر خواهد شد.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.