باسلام مادر گرامی واقعا خوشحالم که بعد از شنیدن این خبر سعی نکرده اید مانند بسیاری از از مادرها تنها از سر نگرانی او را نصیحت یا دعوا کرده و نه تنها رابطه تان را حفظ کرده اید بلکه او را مجبور به مخفی کاری نکرده اید. معمولا در قبال این مسئله پدر و مادر ها به سه شیوه برخورد می کنند: 1- انکار 2- ترساندن 3- آموزش صحیح پدر و مادرهایی که از روش انکار و گاه بی توجهی یا آسان گیری بیش از حد استفاده می کنند سعی دارند همه چیز را طبیعی و عادی جلوه داده و همه ی مشکلات پیش آمده و احتمالی را ناشی از طبیعت نوجوان تلقی کرده و یا حوادث را کتمان کنند. این پدر و مادرها از روبرو شدن با واقعیت ها گریزان می باشند و ندانستن یا خود را به نادانی زدن برای آنها مساوی آرامش است. گروه دوم پدران و مادرانی می باشند که با روش ترساندن فرزند خود و محدود کردن او و بزرگ کردن مشکلات، تلاش دارند کودک یا نوجوان خود را از جامعه و خطرهای آن دور نگه دارند و با بزرگ نمایی مشکلات اصرار دارند که همواره کودک و نوجوان آنها از روبروشدن با واقعیت ها دور نگه داشته شود تا بزرگ شود و خودش بفهمد. اینگونه پدر و مادرها توجه ندارند که با خط زدن صورت مسئله نمی توان مسئله را حل کرد و روند اجتماعی شدن یا آمادگی برای ورود به جامعه و مواجهه با خطرهای آن موضوعی نیست که یک شبه به دست آید. نداشتن دوست(دوست خوب فقط پدر و مادر هستند)، ترس از ارتباط(جامعه پر از گرگ است، به کسی نمی توان اعتماد کرد)، جلوگیری از هر نوع ارتباط با همکلاسی ها و همسالان(چه می دانیم بچه آنجا با چه کسانی روبرو می شود)یا داشتن دوست دختر و پسر به معنای فساد فرزند است، نمونه های ساده ای از زمینه های فکری این نوع پدر و مادرهاست. این پدر و مادرها توجه ندارند که با منع کردن فرزند نه تنها کنجکاوی او را بیشتر تحریک کرده بلکه او را نسبت به این رابطه حریص تر کرده و از این به بعد تنها شما را در جریان روابطشان قرار نمی دهند و دور از چشم شما روابط پنهانی ای پیدا می کنند که بسیار خطرناک تر از روابط فعلی است. گروه سوم پدر و مادرهایی می باشند که در خانه قواعدی دارند، خودشان با اعتماد به نفس بوده و با ایجاد محیط و فضای خانوادگی مناسب به فرزندان خود در زمینه ی اجتماعی شدن و چگونگی ارتباط با محیط و همسالات و بزرگترها و کوچکترها آموزش های لازم را داده و ضمن آشنایی با محیطی که فرزندشان در آن به سر می برد بر اساس سن فرزندشان زمینه ی ارتباط مناسب را فراهم کرده و آگاهی های لازم را به آنها می دهند. این پدر و مادرها می پذیرند که رشد و آگاهی فرزندشان در خلا اتفاق نمی افتد و با کمک و راهنمایی خود و همراه شدن در موقعیت های ضروری ، فرصت های زیادی را برای فرزند خود فراهم می کنند تا چگونگی ارتباط با دیگران به خصوص جنس مخالف و برخورد با خطاها را بیاموزد. مسلما بروز خطاها و کنجکاوی ها را نیز تا حد ممکن پذیرفته و با آن برخورد مناسبی دارند. با توجه به مشکلات و خطرات موجود، امروزه آموزش در زمینه رشد جنسی و اجتماعی یک اصل بنیادی است و لازم است فرزندان را راهنمایی نمود. همچنین هجوم ناگزیر اطلاعات از طریق ماهواره ها و شبکه های خبری جهانی به ما این هشدار را می دهد که غفلت نکنیم چرا که نوجوان ما در معرض این اطلاعات درست و نادرست قرار گرفته چاره ای جز واکسیناسیون نداریم. خوشبختانه باخبر کردن شما توسط دخترتان نشان می دهد که ارتباط خوبی با هم دارید و اکنون این ارتباط سرمایه خوبی در دست شماست که به هیچ وجه نباید اجازه دهید خدشه دار شود اما به نکات مهم دیگری نیز توجه کنید. اول اینکه بدانید شرایط رشدی دخترتان دیگر مثل سابق نیست ، قبلا او کودک فرمانبردار و مطیعی بود که اسمی از ارتباط با جنس مخالف نمی برد ولی با ورود به دوره نوجوانی و بلوغ جنسی تا حدی این رفتار و گرایش به جنس مخالف طبیعی است پس آن را نشانه انحراف دخترتان ندانید، ثانیا اگر در خانه ماهواره دارید با پر کردن وقت دخترتان و بودن با او استفاده از ماهواره را محدود کنید زیرا به صورت مستقیم احساسات فرزندتان را تحت تاثیر قرار داده و این احساسات را دوست دارد با آقا پسری که نام برده اید تجربه کند. سعی کنید به او محبت بیشتری کنید، و البته زمان فراغت زیادی برای او باقی نگذارید . و در قالب دوستانه و صمیمانه قواعد و حد و مرزهایی برای ارتباطش قرار دهید. و قبل از همه اینها مدام به او خاطرنشان کنید که کاملا به او اعتماد دارید و می دانید که اگر سؤالی داشت از خود شما می پرسد ، وقتی با دخترتان به این شیوه صحبت می کنید به صورت ناهشار فرزندتان سعی می کند نظر شما را نسبت به خودش عوض نکند و همانطور که شما او را می بینید رفتار کند ، تا جایی که امکان دارد پدرش را در جریان ماجرا قرار ندهید و به دخترتان نیز بگویید به این جهت این کار را می کنید که نگرانید که پدرش به خاطر دلسوزی و حس غیرت با او برخورد مناسبی نداشته باشد. علاوه بر این موضوع به دخترتان نیز خاطرنشان کنید که این موضوع را به دوستان و بستگانتان نگوید زیرا ممکن است از این موضوع سوءاستفاده کنند و نام او در زبان ها بچرخد و آینده او را خدشه دار کند، حتی می توانید اگر خودتان چنین تجربه ای داشته اید برایش بگوئید که فکر نکند تنها اوست که در حال اتجربه یک عشق آتشین است. در نظر داشته باشید اگر این موارد را رعایت کنید و حد و مرزها را صمیمانه برایش خاطر نشان شوید ، پس از مدتی خواهید دید که این رابطه یا فراموش می شود یا به صورت یک رابطه عادی در می آید چون که احساس کمبود محبتی ندارد که بخواهد از دیگران تامین کند و یا در نهایت در حد یک دوستی معمولی باقی خواهد ماند که تنها شما و خود او می دانید.