h

با سلام قبلا پرسیده بودم که دختر 7ساله من از تنها ماندن...

با سلام قبلا پرسیده بودم که دختر 7ساله من از تنها ماندن می ترسد او از سه سالگی به شدت از تنها ماندن می ترسد گاهی می گوید اگر من تو خونه تنها باشم دزد میاد منو می بره یا شاید چاقو دستم رو ببره دلم واست خیلی تنگ میشه و دائم از این صحبتها آیا در این حد ترسیدن هم طبیعی است؟ من مشکل خاصی ندارم حتی در هنگام کلاس رفتن هم معمولا او را با خودم می برم اما برای آینده اش نگرانم اگه طبیعی است که هیچ اما اگر لازم است اقدام خاصی انجام بدهم من را راهنمایی کنیداو از تاریکی نمی ترسد بلکه فقط از تنها در خانه ماندن می ترسد به او گفتم اگر من برم در را شما ببندید هیچ دزدی نمی تواند وارد خانه ما شود اما او بازهم قبول نمی کند
جمعه، 17 مرداد 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

h

با سلام قبلا پرسیده بودم که دختر 7ساله من از تنها ماندن...

h ( تحصیلات : لیسانس ، 33 ساله )

با سلام قبلا پرسیده بودم که دختر 7ساله من از تنها ماندن می ترسد او از سه سالگی به شدت از تنها ماندن می ترسد گاهی می گوید اگر من تو خونه تنها باشم دزد میاد منو می بره یا شاید چاقو دستم رو ببره دلم واست خیلی تنگ میشه و دائم از این صحبتها آیا در این حد ترسیدن هم طبیعی است؟ من مشکل خاصی ندارم حتی در هنگام کلاس رفتن هم معمولا او را با خودم می برم اما برای آینده اش نگرانم اگه طبیعی است که هیچ اما اگر لازم است اقدام خاصی انجام بدهم من را راهنمایی کنیداو از تاریکی نمی ترسد بلکه فقط از تنها در خانه ماندن می ترسد به او گفتم اگر من برم در را شما ببندید هیچ دزدی نمی تواند وارد خانه ما شود اما او بازهم قبول نمی کند


مشاور: خانم سعیده صفری

باسلام خواهر عزیزم از پیگیری مشاوره و توضیحاتی که داده اید ممنونم، فرزندتان به خوبی توانسته افکارش و دلایلی که از آن می ترسد را بیان کند و این کمک زیادی به ما می کند. بله مسائلی که مطرح کردید بی ارتباط به هم نیست که در مورد هر دوی آنها توضیحاتی خدمتتان می دهم. همانطور که گفتم بخشی از این ترس در سنین دختر شما طبیعی است اما باید بدانید با همین ترس طبیعی هم چه طور برخورد کنید که این وحشت در سال های بالاتر به شکل وخیم تر خودش را نشان ندهد. اما اگر دخترتان در مدرسه یا مهدکودک می ماند و مشکلی با این قضیه ندارد، و در نبود شما با بستگانی که راحت است احساس آرامش دارد لازم نیست نگرانی بیش از حد نشان بدهید چون به تدریج این ترس برطرف خواهد شد . با این حال در ادامه نکاتی را خدمتتان عرض خواهم کرد. در ابتدا با او همدلی کنید و احساساتش را در نظر بگیرید مثلا نگویید مگه تو نی نی کوچولویی که نمی تونی رو تخت خودت بخوابی یا اینا الکیه و ... بگویید آره مامان منم وقتی کوچولو بودم همچین ترسایی داشتم . یا خیلی بده آدم فکر کنه دزد میاد خونه آدم ، و در مورد ترس هایش صحبت کنید بدون اینکه قضاوت یا سرزنش کنید. عکس های کودکان گمشده که در تلویزیون یا روزنامه به چشم می خورند ، امروزه عامل اصلی ترس کودکان از دزدیده شدن هستند. کودکان امروزی نه تنها از دزدانی که وارد خانه ها می شوند وحشت بسیاری دارند، بلکه از غریبه ها هم می ترسند و نگران قفل نبودن در خانه می شوند. این ترس ها گاهی به قدری شدید هستند که جلوی فعالیت های روزمره کودک و حتی والدین را می گیرد. آموزش قوانین احتیاطی به کودکان ضروری است ؛ اما وقتی ترس و اضطراب به حدی می رسد که بر روی خواب و فعالیت های کودک تاثیر می گذارد، باید روشی را به کار گیرید تا واقع گرایانه تر با خطرات و تهدیدها رودرو شوند. پیشنهادهایی که در ادامه خدمتتان عرض می کنم در عین حفظ احتاط در برابر خطرات، از ترس دخترتان کم می کند. بین احتیاط و حمایت بیش از حد فاصله زیادی وجود دارد و ممکن است شما از پیامی که با رفتارتان به کودک می دهید به خوبی آگاه نباشید. برای مثال، اگر او را حتی در حیاط خانه هم تنها نمی گذارید، دو پیام برایش دارید: یکی اینکه دنیا به قدری خطرناک است که من باید همیشه مراقبت باشم و دیگر آنکه، تو نمی توانی به تنهایی بازی کنی یا کار کوچکی برای خودت انجام دهی" هیچ کدام از این پیام ها برای دخترتان مفید نخواهد بود. پس سعی کنید از بازی های مختلف که نیاز به تنها ماندن چند دقیقه ای دارد شروع کنید. اکثرا برنامه های خبری تلویزیون، حوادث جنایی روزمره را به تصویر می کشند، بزرگسالان به بیشتر اینگونه خبرها عادت کرده اند اما کودکان خیر. پس سعی کنید اخبار را زمانی تماشا کنید که کودک در اتاق نباشد و در حضور او درباره حوادث جنایی بحث نکنید. و اگر به هر طریقی در مورد این موارد سؤالی پرسید سؤالت او را با حداقل جزئیات پاسخ دهید، اما جز حققت نگویید. توضیح دهید که گم شدن یک کودک همیشه دلیل بر دزدیده شده کودک نیست و دزدیدن کودکان به ندرت اتفاق می افتد. و برای اینکه بهتر بتوانید از فضای ذهنی دخترتان مطلع بشوید که بدانید اصلا برای چه این سوال را می پرسد و پاسختان را چه طور تنظیم کنید، قبل از پاسخ بپرسید خودت چی فکر میکنی و جوابتان را بر مبنای فضای ذهنی خودش فراهم کنید. چگونگی رفتار کودک را در رویارویی با موقعیت های خاص در نظر بگیرید و آن را اصلاح کنید. کودک را نترسانید و به او بگویید که بیشتر مردم مهربان و دوست داشتنی هستند و فقط عده کمی از آنها ممکن است به کودکان آسیب برسانند. از دخترتان بخواهیدمشخصاتش را به خاطر بسپارد. مشخصاتی مثل نام خانوادگی، نشانی منزل و شماره تلفن. استفاده از تلفن را به کودک بیاموزید. حفظ بودن تلفن یکی از همسایه ها، یکی از بستگان نزدیک مانند خاله یا عمه و اداره پلیس به کودکان اطمینان بیشتری می دهد. و وقتی تنهاست در را روی هیچ کس باز نکند. و با نقش بازی این مراقبت های احتیاطی را به او نشان دهید مثلا یکبار شما کودک شوید و نشان بدهید که اگر در خانه ماندید لازم است چه کارهایی انجام دهید و بار دیگر فرزندتان را در آن موقعیت قرار دهید اما حواستان باشه که زیاد از این بازی ها نکنید. در ادامه راهکارهایی برای جدا خواباندن دخترتان می آورم اما توصیه اکید دارم به هیچ وجه سعی نکنید به یکباره چند استرس همزمان به دخترتان وارد کنید ، به این معنا که نیاز نیست فعلا دختراتان را تنها در منزل بگذارید بلکه ابتدا سعی کنید خواب او را جدا کنید بعد به ترس بعدی بپردازید. از لحاظ رشدی و شرایط دخترتان هم این ترتیب صحیح تر می باشد. اما قبل از پاسخگويي به سؤال شما لازم است به يك نكته ي مهم اشاره كنم، مستقل نشدن كودكان در تنها خوابيدن و ترك بستر كودك در اين سن مي تواند دلايل مختلفي داشته باشد كه به چند مورد از آنها اشاره مي كنم، اولين دليل اين رفتار ممكن است ترس كودك از تاريكي باشد، دومين دليل ممكن است به اضطرابي برگردد كه كودك در حضور نبود شما احساس مي كند مثلا با خود فكر كند اگر نيمه شب در كنار شما نباشد براي خودش يا شما اتفاقي خواهد افتاد، سومين دليل ممكن است به خواسته هاي غير منطقي كودك از شما برگردد و چندين دليل ديگر. اگر دخترتان در محيط هاي تاريك مشكل خاصي ندارد، و يا موقع جداشدن از شما مثلا در مدرسه رفتن يا نبودتان براي شما دردسر درست نمي كند، نگران فرزندتان نباشيد و تنها كاري كه لازم است انجام دهيد تقويت رقتار با اقتدار شما و پدرش است. كودك شما در اين سن توان مراقبت از خودش را دارد، مطمئناً شما به دليل آرامش او و اينكه دوستش داريد او را شبانگاه به آغوش خودتان پناه خواهيد داديد، با اين حالا اين پناه دادن مشكلاتي براي خود شما و دخترتان به بار خواهد آورد . اولين مشكل در صورت خواب اشتراكي شما اين است كه روابط زناشويي شما و همسرتان به درستي صورت نمي¬گيرد يا اينكه گاهي در حضور كودك انجام مي شود، علاوه بر تنشي كه اين موضوع براي خودتان خواهد داشت، ممكن است در آينده فرزندتان با بلوغ زودرس و انحرافات جنسي متعاقب آن مواجه شود. و دومين مشكل اين است كه كودكاني كه در اتاق والدين مي خوابند، وابستگي بيشتري به آنها دارند و ممكن است در آينده به استقلال آنها لطمه وارد شود. با اين حال لازم است براي حل اين مشكل ابتدا خودتان و همسرتان در مورد زمان خواب فرزندتان و اينكه كجا بخوابد به توافق برسيد، دوگانگي رأي شما او را در خوابيدن متزلزل مي كند. پس به جاي اينكه به يكباره او را به رختخوابش ببريد، 15 دقيقه قبل به او گوشزد كنيد زيرا كودكان براي انتقال از فعاليتي به فعاليت ديگر به مرحله گذر نياز دارند. قبل از خواب، شما يا پدرش او را به اتاقش ببريد و برنامه ي شبانگاهي اجرا كنيد ( دادن خوراكي قبل از مسواك، مسواك، بوسيدن اعضاي خانواده و گفتن شب بخير به آنان، همراهي كودك به اتاق خواب، نوازش، گفتن قصه، حرف زدن، خواندن ترانه و بردن اسباب بازي مورد علاقه اش به بستر)، برنامه شبانگاهي خواب را براي كودكتان راحت تر مي كند. ولي از طولاني كردن و تكرار برنامه شبانگاهي بپرهيزيد، شما مي توانيد حدود 15 دقيقه برنامه را اجرا كنيد، و هرگز از خواسته هاي كودك براي تكرار قصه يا ترانه و ... پيروي نكنيد زيرا ممكن است اين سناريو تا ساعت ها ادامه يابد. وقتي پس از اجراي برنامه شبانگاهي از اتاق خوابش خارج مي شويد، براي اطمينان از خوابيدن او، به اتاقش برنگرديد. ديدن شما او را به خروج از بستر وسوسه مي كند. در صورت اصرار براي خوابيدن در اتاق شما، به خواسته اش و احتمالا گريه و قشقرق هايش توجه نكنيد. و اگر نيمه شب به اتاق شما پناه آورد به هيچ وجه اجازه ندهيد در اتاق يا بسترتان بخوابد(اگر اين رفتار به صورت عادت درآيد هميشه مشكل خواهيد داشت پس لازم است براي ترك اين عادت فرزندتان كمي صبور باشيد)، بلكه روزهاي اول او را به اتاق خودش راهنمايي كنيد، و لحظاتي را كنارش بمانيد تا احساس امنيت كند و خوابش ببرد و به تدريج همين ماندن را هم كم كنيد تا به جايي برسد كه او را در بسترش بخوابانيد و برگرديد ولي چون فرزندتان به اين نحوه ي بيدار شدن مدت زيادي است كه عادت كرده لازم مي بينم در كنار رفتار اقتدارمندانه ي خودتان و همسرتان از ابزارهاي تشويقي نيزاستفاده كنيد، يكي از روش ها اين است كه او را با كارت هاي خروج از بستر محدود كنيد، مثلا اول هفته 7 كارت به او بدهيد و يا كنار تختش بگذاريد و به او بگوييد هرگاه از بستر خود خارج شد و خواست پيش شما بيايد بايد يكي از كارت ها را به شما بدهد و اگر در پايان هفته تعداد كارت هايي كه نزد خودش باقي مانده بود از فلان كارت بيشتر بود يك جايزه برايش در نظر بگيريد و در مورد جايزه هم به توافق برسيد و اگر از فلان كارت كمتر بود، يكي از امتيازهايش را از او بگيريد، مثلا اين هفته به پارك نرويد. اگر اين روش را به درستي انجام دهيد و تسليم خواسته هاي دخترتان در مراحل اوليه نشويد به دليل روحيه ي فرمان برداري فرزندان در اين سن به خوبي نتيجه خواهيد گرفت . فقط بعد از پيشرفت لازم نيست جوايز را هفتگي بدهيد ، مي توانيد ماه به ماه و بعد مهم اين زمان به تدريج بيشتر شود. موفق باشيد.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مشاوره مرتبط