7

سلام به همه شما بزرگواران. بسیار سپاس بایت جواب مشاوره.ببنی...

سلام به همه شما بزرگواران. بسیار سپاس بایت جواب مشاوره.ببنی من الان نشونه ای مثل نفس تنگی یا لرزش ندارم .بیشتر مخصوص درس بود این علایم.من رشتم گرافیکه واصلا در حال حاضر علاقه ای به کار کردن تو این حیطه ندارم ولی دیگه بایدرو پای خودم بایستم و خرجمو در بیارم هرچند هیچ وقت خونوادم در این مورد چیزی نگفتن و این ذهنیات خودمه.من وقتی تصمیم میگیرم پای سیستم بشینم ،به خاطر ترس یا تنبلی یا بی علاقگی ،نمیدنم کدومش ،دچار تاری چشم که یکی از علایم استرسم بود میشم و کلا بیشتر توی خونه اینطوری میشم.وبنظرم بدنم وذهنم نسبت به این موضوع شرطی شده یعنی تا پای سیستم میرم ناخوداگاه به فکر علایم میفتم.من کاریو بیعلاقه نمیتونم انجام بدم به خودم میگم شاید از تنبلی باشه.ولی واقعا نمیدونم در مورد علاقه باید چه کنم ؟سری قبل هم گفتم تقریبا به اکثر چیزها بیعلاقم و نمیدونم وارد چه راهی بشم تا روحیمو به دست بیارم.ذهن من مسمومه از بس فکر بیخود توشه.و نمیدونم درست کردن خودمو از کجا شروع کنم.علاوه بر اینها عقب موندن وپیشرفت نداشتن تو مسایل مذهبی بیشتر ازاردهندس.ببخشید خیلی پراکنده صحبت کردم..
شنبه، 18 مرداد 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

7

سلام به همه شما بزرگواران. بسیار سپاس بایت جواب مشاوره.ببنی...

7 ( تحصیلات : لیسانس ، 26 ساله )

سلام به همه شما بزرگواران. بسیار سپاس بایت جواب مشاوره.ببنی من الان نشونه ای مثل نفس تنگی یا لرزش ندارم .بیشتر مخصوص درس بود این علایم.من رشتم گرافیکه واصلا در حال حاضر علاقه ای به کار کردن تو این حیطه ندارم ولی دیگه بایدرو پای خودم بایستم و خرجمو در بیارم هرچند هیچ وقت خونوادم در این مورد چیزی نگفتن و این ذهنیات خودمه.من وقتی تصمیم میگیرم پای سیستم بشینم ،به خاطر ترس یا تنبلی یا بی علاقگی ،نمیدنم کدومش ،دچار تاری چشم که یکی از علایم استرسم بود میشم و کلا بیشتر توی خونه اینطوری میشم.وبنظرم بدنم وذهنم نسبت به این موضوع شرطی شده یعنی تا پای سیستم میرم ناخوداگاه به فکر علایم میفتم.من کاریو بیعلاقه نمیتونم انجام بدم به خودم میگم شاید از تنبلی باشه.ولی واقعا نمیدونم در مورد علاقه باید چه کنم ؟سری قبل هم گفتم تقریبا به اکثر چیزها بیعلاقم و نمیدونم وارد چه راهی بشم تا روحیمو به دست بیارم.ذهن من مسمومه از بس فکر بیخود توشه.و نمیدونم درست کردن خودمو از کجا شروع کنم.علاوه بر اینها عقب موندن وپیشرفت نداشتن تو مسایل مذهبی بیشتر ازاردهندس.ببخشید خیلی پراکنده صحبت کردم..


مشاور: خانم سعیده صفری

باسلام. خواهر عزیزم به خاطر توضیحات کامل تر ممنونم. به خاطر شرایطی که ممکن است در زندگی هر انسانی اتفاق بیفتد خلق به سرعت دستخوش تغییراتی می شود واگر نتوانیم ان را مدیریت کنیم به تدریج به اکثر حیطه های زندگیمان سرایت کرده و خود را در طولانی مدت به صورت بی علاقگی، عدم لذت، بی حوصلگی ، خستگی و اضطراب نشان می دهد. و آن وقت است به جای اینکه به ارزش ها و آنچه برایمان مهم هستند بپردازیم تنها به خلق پایین و بی حوصلگی جواب می دهیم. در مورد شما هم همین اتفاق افتاده و همه آنچه گفتید که به نظر خودتان مشکلات پراکنده و جدا از همی هستند به خلق پایینتان بر می گردد به همین خاطر توصیه می کنم در اسرع وقت به یک روانشناس بالینی مراجعه کنید ایشان اگر نیاز باشد شما را برای مصرف کوتاه مدت دارو نیز به روانپزشک ارجاع خواهند داد، وقتی که زیربنا که همان خلق و روحیه شما باشد شادتر شد و از بی حوصلگی در آمدید به کمک مشاورتان و یا به تنهایی می توانید مسیر زندگیتان را راحت تر تعیین کنید.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.