دوشنبه، 15 دی 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

چند شبهه در مورد اعجاز قرآن و نبوت رسول اکرم وجود دارد و آن این که: شاید حضرت دارای قدرت های روحی بودند که از علوم آینده با خبر می شدند و برای ایشان قابل فهم بوده؛ آیا این امکان پذیر است؟و این که آیا در باره ديگر معجزات پيامبر اکرم سند يقيني وجود دارد؟


پاسخ :
همان طور که در جواب سؤال، ذکر خواهد شد، یکی از انواع معجزات پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ خبر دادن از آینده است. حال این سؤال کلی در مورد معجزات پیامبر اکرم وجود دارد که آیا معجزه، فعل خود پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ است یا کار خداست که به دست ایشان انجام می گیرد.؟
دو نظریه در این مورد وجود دارد:

معجزه فعل مستقیم خداست
عده ای قائلند که معجزه فعل خداست و پیامبر در این خصوص وسیله و واسطه است. به عنوان مثال، موسی عصای خودش را می اندازد و اژدها می شود. و اژدها شدن عصا اصلا به موسی مربوط نبود و کار خدائی بوده. و این اشخاص می گویند دلیلش هم این است که خود موسی ترسید و فرار کرد و به او وحی شد که نترس.

معجزه فعل پیامبر است به اذن خدا
نقطه مقابل این نظریّه، این است که نه، این امر با قدرت و اراده ی پیامبر پیدا می شود. یعنی او دارای یک قدرت خارق العاده و یک اراده ی فوق العاده می شود که آن قدرت و اراده ی او هر چه را که بخواهد انجام می دهد، البته به تعبیر قرآن کریم (باذن الله) قدرت را خدا به او داده است.
ولی این قدرت خارق العاده مال نفس پیغمبر و روح پیغمبر و مال شخص پیغمبر است. خداوند این قدرت و چنین اراده ای را به او تفویض کرده است و در نتیجه او اراده می کند که بشود و می شود.
عده ای قایل به نظر اول می باشند و عده ای دیگر هم قول دوم را بر گزیده اند. اما شهید مطهری بعد از بحث های زیاد و آوردن ادله هر دو طرف، می فرمایند: حق نه این است و نه آن، بلکه چیزی است واسط بین این دو. به این صورت که به هر پیغمبری یک معجزه که داده شده بود، این اجازه و این استعداد در او بوده، اما نه به این معنا که هر کاری دلش بخواهد و هر اراده ای بکند انجام بشود.
مثلاً معجزه پیغمبر اسلام آیات قرآن کریم بوده نه این که هر لحظه پیغمبر اراده می کرده این آیات به او وحی می شده کما این که مدت ها با کمال اشتیاقی که داشته وحی قطع می شده، بلکه هر وقت خدا اراده می کرد وحی نازل می شد. پس معجزه، عنایت و موهبت الهی است که به پیامبر عنایت و موهبت شده است، اما وقتی به وقوع می پیوندد که خدا بخواهد و در دست خود پیامبر نیست.[1]
پس خبر دادن پیامبر از آینده معجزه ای است که خداوند به ایشان عنایت و موهبت کرده است، ولی به دست خود پیامبر نیست، بلکه هر وقت خدا بخواهد پیامبر می داند و اگر خدا نخواهد پیامبر نیز نمی داند.
یکی پرسید از آن گم گشته فرزند که ای روشن روان پیر خردمند
زمصرش بوی پیراهن شنیدی چرا در چاه کنعانش ندیدی
بگفتا حال ما برق جهان است دمی پیدا و دیگر دم نهان است
گهی بر طارم اعلی نشینیم گهی تا پشت پای خود نبینیم
احوال انبیا این چنین است. اگر خدا اذن دهد از همه چیز مطلع می شوند و بوی پیراهن حضرت یوسف را از فاصله دور می فهمد. ولی اگر اذن الهی نباشد از ساده ترین خبرها هم مطلع نمی شوند و یوسف را در چاه کنعان نمی بیند هر چند این قدرت و استعداد در درونشان نهفته است.
خلاصه این که پیامبر این قدرت و استعداد را خداوند به ایشان عنایت کرده و این ظرفیت در ایشان نهفته شده که از آینده خبر بدهد و این قدرت در روح ایشان وجود دارد، ولی باید اذن الهی هم باشد و بدون اذن و مشیت الهی، پیامبر هم نمی تواند کاری انجام دهد و هر آن چه پیامبر می گوید یا انجام می دهد وصل به وحی و مستند به وحی است و از پیش خود هیچ قدرت و اختیاری وحیانی ندارد.
إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى[2] پیامبر از روی هوی و هوس حرف نمی زند. هر چه می گوید، وحی است.
سند معجزات پیامبر اسلام غیر از معجزه بودن قرآن آیا یقینی است؟
معجزات زیادی از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نقل شده است. در این مقال به چند نمونه ی آن اشاره می شود. اما قبل از نقل آن ها باید ذکر شود که معجزات پیامبر بر چند نوع هستند. انواع معجزات پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ عبارتند از :
1ـ معجزاتی که قبل از بعثت پیامبر واقع شد، تا مقدمه و تاییدی بر پیامبری آن حضرت باشد.
2ـ معجزاتی که بعد از بعثت رخ داد، برای اتمام حجت بود.
3ـ دعاهای مستجاب آن حضرت.
4ـ خبر دادن آن حضرت از غیب.
5ـ پیشگوئی های پیامبر که گفته بود و بعد از رحلت آن حضرت، واقع شد.
6ـ معجزاتی که به دست فرستادگان آن حضرت، از مناطق دور، اتفاق افتاد تا راستگویی آن ها را ثابت کند. و این معجزات از طرف پیامبر بود نه از طرف خود آن ها، چون آن ها پیامبر نبودند.[3]

معراج پیامبر ـ صلی الله علیه و اله و سلم
پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ با بیان اخبار شب اسرا، مردم را به حیرت انداخت. اوّل شب با آن ها بود، سپس به شام رفت و از بیت المقدس به سدرة المنتهی رفت و در همان شب برگشت و مشرکین این خبر را قبول نکردند و گفتند چه دلیلی داری! فرمود: «کاروانی در حال آمدن است و جلو آن شتری با این اوصاف در حرکت است.» چون بعد از سه روز، کاروان آمد. همه به استقبال کاروان بر آمدند و دیدند هر آن چه پیامبر گفته بود صحیح است.[4]

میهمانان ام معبد
آن حضرت و همراهان، در راه مدینه گذرشان به زنی که نام «ام معبد» بود و قبیله اش برای او احترام قائل بودند، افتاد. زن خیلی ناراحت شد که چیزی غیر از یک بز که آن هم شیرش خشک شده، ندارد. حضرت دستش را به پستان آن بز کشید، ناگهان پستان حیوان، پر از شیر شد. دوشیدند و همه سیر شدند. و مقدار زیادی از آن شیر، برای آن خانواده باقی ماند. و به خاطر این مسأله، همه اهل آن خانواده اسلام آوردند.[5]

محکوم شدن قریش با شق القمر
پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در حجر اسماعیل نشسته بود و قریش با هم گفتگو می کردند و به یک دیگر می گفتند: محمد ما را عاجز کرده، نمی دانیم چه کار کنیم؟ بعضی از آن ها گفتند: برخیزید برویم از او بخواهیم که علامتی در آسمان به ما نشان دهد؛ زیرا سحر در آسمان اثر نمی کند. به سوی پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ روانه شدند و گفتند: ای محمد! اگر تو ساحر نیستی، علامتی را در آسمان به ما نشان بده؛ چون ما می دانیم که سحر در آسمان اثر نمی کند. حضرت فرمود: «این ماه شب چهارده را می شناسید؟
گفتند: بلی
حضرت فرمود: آیا می خواهید علامت شما، این ماه باشد؟
گفتند: بلی.
حضرت با انگشت مبارک به ماه اشاره کرد. ماه دو نیمه شد؛ نیمی در پشت کعبه قرار گرفت و نیمی دیگر در بالای کوه ابو قبیس! و مردم نگاه می کردند.
سپس گفتند: ماه را به جای خود برگردان. حضرت دوباره با دستش به نیمی که در پشت کعبه بود اشاره کرد و با دست دیگرش به نیمی که در کوه ابو قبیس بود، آن ها نزدیک هم شدند و به هم چسبیدند و ماه در جای خود قرار گرفت.
مشرکین گفتند: برخیزید، سحر محمّد در آسمان نیز اثر کرد! خداوند متعال درباره ی شقّ القمر و عکس العمل ناشایست قریش، این آیات را نازل کرد: اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ وَإِن يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُّسْتَمِرٌّ[6] / [7].
علاوه بر این معجزات، معجزات فراوان دیگری نیز از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نقل شده که همگی از اعتبار لازم برخوردار هستند هر چند در این میان ممکن است بعضی از افراد مغرض، بعضی جریانات یا اموری را به ایشان نسبت دهند که از صحت لازم برخوردار نباشند؛ ولی معجزات موجود و منقول به حدی از اعتبار برخوردار هستند که هیچ شک و شبهه ای را باقی نگذارند از آن چه نقل شد روشن می شود که معجزات پیامبر یقینی هستند هر چند ممکن است بعضی از این معجزات با عقل بشری نسازد و امکان نداشته باشد؛ ولی یقینی هستند و مرور زمان امکان وقوع آن ها را روشن می کند و ثابت می کند که این معجزات، علاوه بر استحکام روایی با عقل هم سازگار هستند و آن هائی را هم که با عقل ناقص بشری نمی سازد از روی تعبد باید پذیرفت. ولی در این بین باید مواظب بود که هر ادعائی را نباید بدون بررسی قبول نمود مثلا در مورد همین شق القمر با این که اصل معجزه یقینی است ولی بعضی ها آمدند و چیزهائی به آن اضافه کرده اند که با عقل و روایات نمی سازد و باید رد شوند.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. نبوت ، شهید مرتضی مطهری.
2. اعتقاد ما ، ناصر مکارم شیرازی.
3. درسهائی از تاریخ تحلیلی اسلام ، رسولی محلاتی ـ ج 3
4. زندگانی چهارده معصوم ـ علیهم السلام ـ، عزیز الله عطاردی.
5. جلوه های اعجاز معصومین ـ علیهم السلام ـ غلامحسن محرمی.
6.بحار الانوار، محمدباقر مجلسی، ج 18.
7.امالی، شیخ طوسی.
8. مجالس، شیخ مفید.
9. بصائر الدرجات، حسن ابن فروغ صفار.
و خیلی از کتاب های معتبر روایی دیگر که هر کدام به مناسبتی چند معجزه از معجزات ایشان را نقل کرده اند.

پی نوشتها:
[1] . مطهری، مرتضی، نبوت، صدرا، قم، 1381، هشتم، ص 138.
[2] . نجم / 4.
[3] . محرمی، غلامحسن، جلوه های اعجاز معصومین ـ علیهم السلام ـ ، انتشارات اسلامی، قم 1378، دوم، ص 11.
[4] . جلوه های اعجاز معصومین ـ علیهم السلام ـ، ص 15، به نقل از اصول کافی.
[5] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، 1404ق، ج51، ص56، ح5.
[6] . قمر / 1 و 2.
[7] . طبرسی، مجمع البیان، مترجمان انتشارات فراهانی، تهران، 1360 ش، اول، ج 2، ص 10.
منبع: اندیشه قم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.