چهارشنبه، 17 دی 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

آيا ازدواج حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ با زني يهودي به نام (صفيه) درست است؟ دليل آن چه بود؟


پاسخ :
1. تمام اقدامات پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ در راستاي نبوت، بدون استثناء مورد تأييد خداوند متعال است.[1]
2. سايت هاي کافر و زنديق و مانند آنها، براي پاشيدن سم شبهه بين اهل اسلام، درباره ازدواج های پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ مسائل نادرست را دامن مي زنند که ما بايد با هشياري کامل مراقب آنها باشيم.
3. برخي از روايات در منابع تاريخي، جعلي هستند که از جانب برخي يهوديان و از طريق مسلماناني که از يهود و آثار يهود تأثير پذيرفته اند و به نام (اسرائيليات)، در کتاب هاي اهل سنت وارد شده که نبايد به آنها اعتماد کرد.
5. شما جهت مطالعه سيره صحيح پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به کتاب هايي نظير: «الصحيح من سيره النبي الاعظم» نوشته جعفر مرتضي عاملي، و تفسير برخي از آيات قرآن که درباره پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ است، مراجعه کنيد.
6. پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در ابتداي ورود به مدينه با همه پيمان دوستي بسته تا زندگي مسالمت آميز داشته باشند، از آن جمله يهوديان بودند که پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ با آنان پيمان بست، که عليه همديگر دشمني و توطئه نکنند و خود آن حضرت سخت پايبند به پيمان بود.[2]
اما يهوديان مدينه که در قلعه هاي اطراف مدينه و باغ هاي آن ساکن بودند و کشاورزي داشتند، و در داخل مدينه نيز زندگي مي کردند، شروع به توطئه عليه پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ کردند و با مشرکان مکه همدست شده و بر عليه پيامبرـ صلی الله علیه و آله ـ جاسوسي نمودند، و در جنگ هايي که مشرکان، مدينه را مورد حمله قرار مي دادند، همدستي کردند.[3] تا پيامبرـ صلی الله علیه و آله ـ را از بين ببرند و مسلمانان را قلع و قمع کنند. از جمله اين جنگ ها که در آن علني شرکت کرده و از دشمنان پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ حمايت نمودند، جنگ احزاب (خندق) بود. این در حالي بود که پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ هرگز به آنان خيانت نکرد. پس از اين توطئه، عهد و پيمان بين پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و يهوديان شکسته شد، آن هم نه از طرف پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ بلکه از طرف يهوديان. با اين همه دشمني، پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ هرگز اقدامي بر عليه آنان نکرد بلکه در انتظار حکم خداوند بود. در يکي از روزها که پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ براي گفتگو به سوي قلعه هاي يهود رفت، آنان نقشه ترور پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ را کشيدند و گفتند، عده اي از ما او را سرگرم سخن گفتن کنيم و فردي از يهود را مأمور کردند در اين حال سنگ آسياب را بر سر پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ انداخته و او را ترور نمايند، پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ از طريق وحي از اين توطئه با خبر شد، و خداوند بعد از بر ملا نمودن اين توطئه به پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ دستور داد کار آنان را يکسره کند. پس از اين دستور پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ وظيفه داشت با آنان جنگ کند. از اين رو تصميم به جنگ گرفته شد و قلعه هاي آنان توسط مسلمانان و با رشادت بي نظير امير مومنان ـ علیه السلام ـ فتح گرديد؛ و بر اساس قانوني که در جنگ ها بود، مردان در ميدان جنگ کشته مي شدند و زنانشان اسير ، و پس از اسارت زنان آنان به عنوان غنايم جنگي بين جنگجويان تقسيم مي شدند، اين قانون در عصر حاضر نيز رايج بوده چنان که در دوره قاجار و قبل از آن، که جنگ در گرجستان و مناطقي غير مسلمانان بود، زناني از آنان را به ايران آورده و با آنان ازدواج مي کردند. اگر غير مسلمانان نيز بر مسلمانان پيروز مي شدند همين رفتار را مي کردند. در جنگ (چالدران) زن شاه اسماعيل به اسارت عثمانيها در آمد. در (جنگ هاي صليبي)، مسيحيان هر جا دست مي يافتند زنان مسلمان را به اسيري برده و آنان را زن خود مي کردند، اين گونه مسائل از اول تاريخ بوده و ادامه داشته است در زمان پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ، خداوند با وضع مقرراتي اين قوانين را محدود کرد و خود پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ درميان اصحابش فرمود، وقتي زن حامله را در جنگ اسير کرديد پس از وضع حمل و پاک شدن از نفاس با او ازدواج کنيد.[4]

صفیه و ازدواج او با پیامبرـ صلی الله علیه و آله ـ
صفيّة آخرين همسر عقدي بود،که به خانه رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ آمد. دختر (حي بن اُخطب) و از سلاله (هارون) برادر موسي ـ عليهم السلام ـ است. از ناحيه پدري و مادري به قبايل يهود (بني نضير) و (بني قريظه) متصل است. قبل از نزاع بين مسلمين و آن دو قبيله، صفیه شبي در خواب ماه را مي بيند که از طرف مدينه به دامن او افتاده است و جريان را به شوهرش اطلاع مي دهد، شوهر يهودي او که دشمن کينه توز نبي مکرّم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بود، چنان سيلي به صورتش مي زند که بعد از مدتي که اسير گرديد هنوز روي او نيلي بود، سپس به صفيّه مي گويد قصد همسري پادشاه مدينه را نموديد. مدتي مي گذرد بعد از مرگ شوهرش در جنگ به اسارت مسلمين در مي آيد. کنيز و اسير مسلمين و سهم نبي مکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ مي گردد پيامبر گرامي ـ صلی الله علیه و آله ـ او را مخيّر می کند که رجعت نزد قوم و قبيله يهودي خويش نماید، و يا اين که مسلمان شود، آن گاه به عقد نبي مکرّم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ درآيد، صفيّة دومي را غنيمت مي شمارد اسلام آورده و همسر حضرت مي گردد. اين در حالي است که پیش از اين، دو بار ازدواج نموده بود. صفيّه شيفته و عاشق دلباخته نبي مکرّم ـ صلی الله علیه و آله ـ بود.[5]
نتبجه: وقتی یهود پیمان شکنی کرد، قلعه های آنان توسط سپاه اسلام تصرف شد. برخی از مردان که به فتنه دامن می زدند، اسیر شده و برخی کشته شدند، و اموال آنان به دست سپاه اسلام افتاد. پس از تقسيم غنايم، او سهم پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ شد؛ صفیه به پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ علاقه مند بود و در واقع عاشق آن حضرت بود و پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ او را آزاد گذاشت که با ایشان ازدواج کند يا با فرد ديگر، صفیه بر اساس خوابي که ديده بود (که ماه حجاز را در دامن گرفته)، به پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ عشق و علاقه پيدا نموده بود. از اين رو خدمت پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ را اختيار کرد و پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ نيز او را گرامي داشت. پس از اينکه ازدواج با پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ را اختيار کرد، پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ پس از پاک شدن وی از عادت زنان، (که مدتش بيش از يک ماه يا بيشتر بود) با او زفاف کرد. خود صفيه در اين باره گفته، پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ به من فرمود: اگر به دين خود باقي مي ماني اجباري به پذيرش اسلام نيست، اگر دين اسلام را بر مي گزيني آزاد هستي. من گفتم اسلام را مي پذيرم و با تو ازدواج مي کنم. آزادي مرا مهرم قرار بده و با من ازدواج کن. پس ازدواج به اختيار صفيه بوده که خودش، پيامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ را با آزادي کامل انتخاب نمود.[6]

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ سیره صحیح پیامبرـ صلی الله علیه و آله ـ ، جعفر مرتضی.ترجمه سپهری

پی نوشتها:
[1]. احزاب / 21.
[2]. ابن هشام، سيرة النبوية، بيروت، دارالکتاب العربي، ج2، ص143 و 155.
[3]. همان، ج2، ص168 و 155 و به تفسير آيات 6 و 5 و 7 تا 15 مراجعه کنيد که درباره يهوديان است.
[4]. ابن هشام، همان، ج3، ص28.
[5]. ابن اثیر، اسدالغابه، ج 5، ص 490، 491. ابن عبدالبر، الاستيعاب،ج 4، ص 1871، 1873. در همه ي اين موارد از سيرة النبويّه و الکامل في التاريخ و نقش عايشه در تاريخ اسلام نيز استفاده کرديم، برای مطالعه بیشتر رک: همان مأخذ.
[6]. واقدي، مغازي، ج2، ص675، بيروت.
منبع: اندیشه قم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.