پرسش :
دشمنان در فتنه بعد از انتخابات سال 88، چه اهدافی را در نظر داشتند؟
پاسخ :
در پاسخ به این سؤال در ابتدا باید گفت دشمنان ممکن است اهداف متعددی داشتند که می توانند آن را همچنان دنبال نمایند، ما به هر کدام از این اهداف به اختصار اشاره خواهیم کرد:
1. نامشروع جلوه دادن انتخابات
یکی از اهدافی که برخی (معلوم الحال) با هم نوایی دشمنان ملّت بزرگ ایران، در حوادث بعد از انتخابات آن را دنبال می کردند این بود که به مردم ایران و دیگر ملت ها وانمود کنند که انتخابات ایران بر اساس موازین قانونی نبوده و مشروعیت ندارد تا از این طریق بتوانند زمینه تشدید فشارهای داخلی و خارجی بر نظام اسلامی را فراهم کنند. این در حالی بود که آن انتخابات نیز بسان دیگر انتخابات های گذشته از سلامت و دقت بسیار بالائی برخوردار بود و در یک فضایی کاملا آزاد و منطقی برگزار گردید.
2. تقدس زدایی از ولایت و حکومت
دشمنان انقلاب و اسلام که با شکل گیری نظام ولایی در ایران ضربه مهلکی از جایگاه و شخصیت حقوقی ولی فقیه خورده بودند به گونه ای که دستان نامشروع آنها از این کشور قطع شده و به کناری نهاده شده بود ، از این رو همواره در پی به چالش کشیدن و به تعبیری تقدس زدائی از این تحفه و هدیه الهی بودند.
فتنه گران که عده ای از همدستان و همداستان های همین دشمنان قسم خوره بودند در تلاش برای پیاده سازی نقشه آنان در ارتباط با ولایت فقیه بودند زیرا می خواستند با ایجاد شبهه در میان افکار عمومی، جایگاه دینی و الهی ولایت فقیه را تنزل داده و از آن قداست زدائی کنند.
3. ایجاد ناامنی و بی ثباتی در کشور
امنیت که در حقیقت سنگ بنا و اساس هر نظام و اجتماع است از جمله مسائلی است که تمام نظامات در پی تحقق آن بوده و در این راه از هیچ تلاشی فروگذار نیستند. کشور ما که بحمدالله پس از انقلاب اسلامی از جمله کشورهایی است که از امنیت بالائی برخوردار گردیده است همیشه دوران، در بیش از سه دهه از عمر آن مورد کینه و بغض بدخواهان و کینه توزان مردم و انقلاب بوده است.
آشوب گران در واقع نماینده تام و تمام و بازتاب دهنده حیله های دیگران بودند که برای بر هم زدن امنیت و مخدوش نمودن آن اقدام به راه انداختن یک سلسله آشوب ها کردند تا شاید به گمان خویش بتوانند بر امنیت همه جانبه این مملکت تأثیر منفی بنهند که خوشبختانه ناکام ماندند.
4. تست نظام در مهار و کنترل تقابلها
نظام ما که برای اقامه احکام الهی بر اساس دین و آموزه های مترقی آن بنا گردیده است از همان ابتدای ظهور در این مرز و بوم، موجبات ناخشنودی و نارضایتی دگر اندیشان داخلی و خارجی را فراهم آورد چرا که آنان اساساً با شکل گیری چنین نظامی مخالف بوده و نمی توانستند باور کنند که دین هم می تواند یک جامعه را به خوبی اداره نماید. از این رو در تمام سه دهه عمر انقلاب در تلاش برای مقابله با این نظام بودند تا بلکه بتوانند آن را به بن بست بکشانند و به تعبیری کارآمدی و یا ناکار آمدی نظام در مهار و کنترل اوضاع را آزمایش نمایند این موضوع در فتنه بعد از انتخابات نیز به خوبی مشهود بود که برخی عناصر فریب خورده و دگراندیش نه برای احقاق حقوق بلکه به جهت تقابل با نظام اسلامی به فتنه گری پرداختند و دقیقاً برنامه دشمن را در جهت ارزیابی توانایی نظام به اجرا درآوردند.
5. فراهم کردن زمینه و بستر برای دخالت بیگانگان
ملت ایران با انقلاب خود در واقع به معنای حقیقی کلمه توانست دست دخالت گران و غارت گران بین المللی را از این آب و خاک کوتاه کند و امروزه بیش از سه دهه هست که خود برای سرنوشت خویش تصمیم می گیرد. این امر که هیچ گاه مطلوب بیگانگان نبوده است باعث گردیده تا همواره دشمنان در راه آن سنگ اندازی و دست اندازی نمایند و برای مقابله با آن، از تمام ظرفیت ها و توانمندی های خویش بهره گیرند به طوری که می توان راه اندازی جنگ هشت ساله عراق علیه ایران، انواع تحریم های اقتصادی و... را از جمله این موارد دانست.
بنابراین آنان که با همدستی بیگانگان، آشوب های پس از انتخابات خرداد 88 را به راه انداختند و به خیال باطل خویش در پی حق جویی بودند در واقع عمله کسانی بودند که در آن سوی مرزها برای دخالت در امور مملکت ما برای بازگرداندن دیگر باره سایه شوم خویش ، برنامه ریزی کرده بودند تا از این رهگذر به اهداف کور خویش دست یازند که به امدادهای الهی موفق به این امر نگردیدند.
6 . جدایی مردم از حکومت
در نظام اسلامی (بر خلاف برخی نظامات به ظاهر برخوردار از دموکراسی) جایگاه و نقش مردم از اهمیت و ارج بالایی برخوردار می باشد. در اندیشه سیاسی اسلام هر چند مردم نقش مشروعیت بخشی به حاکم و حکومت اسلامی ندارند ولی این مردم اند که موجبات تحقق و تشکیل یک حکومت را فراهم کرده و به عبارتی به آن مقبولیت می بخشند. این مطلب به خوبی در بیان امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ هویدا است آنجا که حضرت می فرماید: «اما و الذی فلق الحبه و برأ النسمة لو لا حضور الحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر و ما اخذ الله علی العلماء الا یقاروا علی کظه ظالم و لا سغب مظلوم لالقیت حبلها علی غاربها و لسقیت آخرها بکاس اولها».[1]
یعنی سوگند به پروردگاری که دانه گیاه را در خاک شکافت و انسان را آفرید. اگر آن جمعیت زیاد (بیعت کننده) حضور نمی یافتند و وجود جمعی یاری کننده نبود که حجت بر من تمام گردد و نبود پیمانی که خداوند از علماء و دانشمندان گرفته تا راضی نشوند بر سیری ظالم و گرسنه ماندن مظلوم، هر آینه رشته شتر خلافت را بر کوهانش می انداختم و پایانش را چون اولش فرض می کردم و از خلافت کناره می گرفتم.
این سخن به خوبی بیان گر این حقیقت است که مردم تنها به حاکم و حکومت اسلامی مقبولیت داده و هیچ نقشی در مشروعیت آن ندارند چرا که مشروعیت از سوی خداوند بوده و امری بشری نمی باشد.
انقلاب ما پایه اصلی و اساسی آن مردم بوده و در طول حیات پر برکت انقلاب میان مردم و حاکمان، رابطه و علقه خاصی شکل گرفته است لذا دشمنان ما که این دلبستگی مردم به حکومت و حاکمان را نمی توانستند برتابند در تلاش برای ایجاد شکاف میان آنان با مسئولین بودند و در فتنه بعد از انتخابات، این تلاش ها به اوج خود رسید که خوشبختانه به این مقصد نه تنها دست نیافتند بلکه این ارتباط مستحکم تر نیز گردید.
7. براندازی نظام
آرزوی نهایی ای که دشمن همواره و از ابتدای انقلاب در پی تحقق آن بوده و هست همان براندازی نظام اسلامی است که در فتنه بعد از انتخابات نیز به عنوان یکی از اهداف اصلی تعقیب می شد ،در این ماجرا با این که تمام نقشه ها و داستان پردازی ها برای دست یابی به این هدف کور و از پیش طراحی شده بود و متأسفانه عوامل فریب خورده داخلی و مزدوران خارجی هم در این موضوع دست به یکی کردند ولی بر این امر توفیقی حاصل نکردند.
8 . حذف دین از جامعه (سکولاریزه کردن جامعه)
از جمله مسائلی که همواره دشمنان ما در پی تحقق بخشی به آن بوده و هستند موضوع حذف دین از جامعه است چرا که این دین است که دستان نامشروع و پلید آنان را از منابع و منافع ملت ما قطع کرده و مردم را بیدار و با حقوق خویش آشنا می نماید و اجازه چپاولگری به کسی نمی دهد. از این رو دشمنان ما برای این که بتوانند به ناحق بر مردم و ملت ایران حکم رانده و دست به تاراج این مملکت بزنند ، بر این باورند که اساساً دین نباید پا به عرصه های گوناگون اجتماعی نهاده و به تعبیری در مسائل آن دخالت نماید. به عبارت دیگر دشمنان در جریان فتنه در پی این بودند تا در صورت موفقیت ، موجبات جدایی دین از جامعه را فراهم آورند و دین را امری فردی و ناتوان در اداره جامعه جلوه دهند، بررسی برخی از جزوات فتنه گران هم از این مقصود و برنامه حکایت دارد
9 . ایجاد تفرقه بین مردم
یکی از مسائل مهمی که هر جامعه ای برای پیش برد اهداف خویش بدان نیاز دارد موضوع وحدت میان آحاد مردم می باشد تا این که با یکدلی و هماهنگی بتوانند مشکلات و مسائل خویش را به سامان برسانند. در کشور ما که متشکل از اقوام و ادیان و مذاهب مختلف و متفاوتی می باشد مردم پس از انقلاب و با تمسک به آموزه های دینی از اتحاد و وحدت مثال زدنی برخوردار شده اند که همین وحدت همیشه خواری در چشم بدخواهان بوده به طوری که دشمن همواره در تلاش برای شکستن این وحدت و ایجاد رخنه میان آنان بوده است. روزی اختلافات قومی، زمانی اختلافات مذهبی و... از سوی این دشمن لجوج مورد بهره برداری بوده تا این که مردم را از یکدیگر جدا کند، در فتنه بعد از انتخابات از جمله اهدافی که دشمن به آن امید بسته بود همین امر بود که مردم ما با خلق حماسه نهم دی دشمن را ناکام گذاشتند.
در مجموع این اهدافی بود که دشمنان در فتنه بعد از انتخابات هشتاد و هست می توانستند در جهت برنامه های خود قرار دهند، البته دشمنان همواره درصددند تا این اهداف را در هر موقع و فرصتی که به دست می آورند دنبال کنند به خصوص مواقعی چون انتخابات ، هم از لحاظ این که آن می تواند مشروعیت و اقتدار ملّی را بالا برده و صد البته خوشایند دشمنان نیست و هم از لحاظ این که در هنگام انتخابات موقعیت حساس و گاه شکننده ای در فضای کشور شکل می گیرد و دشمن را بر آن می دارد تا با سوء استفاده از این موقعیت، آن را معبری در جهت اهداف خود قرار دهد لذا می تواند برای دشمن مورد توجه و اهمیت بیشتری قرار گیرد و برای آن برنامه ریزی های متعددی داشته باشد لکن مردم انقلابی ما در این انتخابات با تجربه انتخابات گذشته و نصب العین قراردادن رهنمودهای رهبر معظم انقلاب و تبعیت از رهبری داهیانه ایشان، جلوی وقوع هرگونه ماجراجویی و ساز مخالفت و فتنه جویی و برنامه های دشمن را خواهند گرفت در همین راستا هم مردم و هم مسئولین ضروری است هشیاری لازم را دراین باره داشته باشند تا پیش از اقدام جلوی برنامه های دشمن گرفته شود و در این گام یازدهم ملت که در واقع جلوه ای از حماسه سیاسی است دشمنان و بدخواهان ناکام بمانند
پینوشت:
[1]. نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه 3.
منبع: اندیشه قم
در پاسخ به این سؤال در ابتدا باید گفت دشمنان ممکن است اهداف متعددی داشتند که می توانند آن را همچنان دنبال نمایند، ما به هر کدام از این اهداف به اختصار اشاره خواهیم کرد:
1. نامشروع جلوه دادن انتخابات
یکی از اهدافی که برخی (معلوم الحال) با هم نوایی دشمنان ملّت بزرگ ایران، در حوادث بعد از انتخابات آن را دنبال می کردند این بود که به مردم ایران و دیگر ملت ها وانمود کنند که انتخابات ایران بر اساس موازین قانونی نبوده و مشروعیت ندارد تا از این طریق بتوانند زمینه تشدید فشارهای داخلی و خارجی بر نظام اسلامی را فراهم کنند. این در حالی بود که آن انتخابات نیز بسان دیگر انتخابات های گذشته از سلامت و دقت بسیار بالائی برخوردار بود و در یک فضایی کاملا آزاد و منطقی برگزار گردید.
2. تقدس زدایی از ولایت و حکومت
دشمنان انقلاب و اسلام که با شکل گیری نظام ولایی در ایران ضربه مهلکی از جایگاه و شخصیت حقوقی ولی فقیه خورده بودند به گونه ای که دستان نامشروع آنها از این کشور قطع شده و به کناری نهاده شده بود ، از این رو همواره در پی به چالش کشیدن و به تعبیری تقدس زدائی از این تحفه و هدیه الهی بودند.
فتنه گران که عده ای از همدستان و همداستان های همین دشمنان قسم خوره بودند در تلاش برای پیاده سازی نقشه آنان در ارتباط با ولایت فقیه بودند زیرا می خواستند با ایجاد شبهه در میان افکار عمومی، جایگاه دینی و الهی ولایت فقیه را تنزل داده و از آن قداست زدائی کنند.
3. ایجاد ناامنی و بی ثباتی در کشور
امنیت که در حقیقت سنگ بنا و اساس هر نظام و اجتماع است از جمله مسائلی است که تمام نظامات در پی تحقق آن بوده و در این راه از هیچ تلاشی فروگذار نیستند. کشور ما که بحمدالله پس از انقلاب اسلامی از جمله کشورهایی است که از امنیت بالائی برخوردار گردیده است همیشه دوران، در بیش از سه دهه از عمر آن مورد کینه و بغض بدخواهان و کینه توزان مردم و انقلاب بوده است.
آشوب گران در واقع نماینده تام و تمام و بازتاب دهنده حیله های دیگران بودند که برای بر هم زدن امنیت و مخدوش نمودن آن اقدام به راه انداختن یک سلسله آشوب ها کردند تا شاید به گمان خویش بتوانند بر امنیت همه جانبه این مملکت تأثیر منفی بنهند که خوشبختانه ناکام ماندند.
4. تست نظام در مهار و کنترل تقابلها
نظام ما که برای اقامه احکام الهی بر اساس دین و آموزه های مترقی آن بنا گردیده است از همان ابتدای ظهور در این مرز و بوم، موجبات ناخشنودی و نارضایتی دگر اندیشان داخلی و خارجی را فراهم آورد چرا که آنان اساساً با شکل گیری چنین نظامی مخالف بوده و نمی توانستند باور کنند که دین هم می تواند یک جامعه را به خوبی اداره نماید. از این رو در تمام سه دهه عمر انقلاب در تلاش برای مقابله با این نظام بودند تا بلکه بتوانند آن را به بن بست بکشانند و به تعبیری کارآمدی و یا ناکار آمدی نظام در مهار و کنترل اوضاع را آزمایش نمایند این موضوع در فتنه بعد از انتخابات نیز به خوبی مشهود بود که برخی عناصر فریب خورده و دگراندیش نه برای احقاق حقوق بلکه به جهت تقابل با نظام اسلامی به فتنه گری پرداختند و دقیقاً برنامه دشمن را در جهت ارزیابی توانایی نظام به اجرا درآوردند.
5. فراهم کردن زمینه و بستر برای دخالت بیگانگان
ملت ایران با انقلاب خود در واقع به معنای حقیقی کلمه توانست دست دخالت گران و غارت گران بین المللی را از این آب و خاک کوتاه کند و امروزه بیش از سه دهه هست که خود برای سرنوشت خویش تصمیم می گیرد. این امر که هیچ گاه مطلوب بیگانگان نبوده است باعث گردیده تا همواره دشمنان در راه آن سنگ اندازی و دست اندازی نمایند و برای مقابله با آن، از تمام ظرفیت ها و توانمندی های خویش بهره گیرند به طوری که می توان راه اندازی جنگ هشت ساله عراق علیه ایران، انواع تحریم های اقتصادی و... را از جمله این موارد دانست.
بنابراین آنان که با همدستی بیگانگان، آشوب های پس از انتخابات خرداد 88 را به راه انداختند و به خیال باطل خویش در پی حق جویی بودند در واقع عمله کسانی بودند که در آن سوی مرزها برای دخالت در امور مملکت ما برای بازگرداندن دیگر باره سایه شوم خویش ، برنامه ریزی کرده بودند تا از این رهگذر به اهداف کور خویش دست یازند که به امدادهای الهی موفق به این امر نگردیدند.
6 . جدایی مردم از حکومت
در نظام اسلامی (بر خلاف برخی نظامات به ظاهر برخوردار از دموکراسی) جایگاه و نقش مردم از اهمیت و ارج بالایی برخوردار می باشد. در اندیشه سیاسی اسلام هر چند مردم نقش مشروعیت بخشی به حاکم و حکومت اسلامی ندارند ولی این مردم اند که موجبات تحقق و تشکیل یک حکومت را فراهم کرده و به عبارتی به آن مقبولیت می بخشند. این مطلب به خوبی در بیان امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ هویدا است آنجا که حضرت می فرماید: «اما و الذی فلق الحبه و برأ النسمة لو لا حضور الحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر و ما اخذ الله علی العلماء الا یقاروا علی کظه ظالم و لا سغب مظلوم لالقیت حبلها علی غاربها و لسقیت آخرها بکاس اولها».[1]
یعنی سوگند به پروردگاری که دانه گیاه را در خاک شکافت و انسان را آفرید. اگر آن جمعیت زیاد (بیعت کننده) حضور نمی یافتند و وجود جمعی یاری کننده نبود که حجت بر من تمام گردد و نبود پیمانی که خداوند از علماء و دانشمندان گرفته تا راضی نشوند بر سیری ظالم و گرسنه ماندن مظلوم، هر آینه رشته شتر خلافت را بر کوهانش می انداختم و پایانش را چون اولش فرض می کردم و از خلافت کناره می گرفتم.
این سخن به خوبی بیان گر این حقیقت است که مردم تنها به حاکم و حکومت اسلامی مقبولیت داده و هیچ نقشی در مشروعیت آن ندارند چرا که مشروعیت از سوی خداوند بوده و امری بشری نمی باشد.
انقلاب ما پایه اصلی و اساسی آن مردم بوده و در طول حیات پر برکت انقلاب میان مردم و حاکمان، رابطه و علقه خاصی شکل گرفته است لذا دشمنان ما که این دلبستگی مردم به حکومت و حاکمان را نمی توانستند برتابند در تلاش برای ایجاد شکاف میان آنان با مسئولین بودند و در فتنه بعد از انتخابات، این تلاش ها به اوج خود رسید که خوشبختانه به این مقصد نه تنها دست نیافتند بلکه این ارتباط مستحکم تر نیز گردید.
7. براندازی نظام
آرزوی نهایی ای که دشمن همواره و از ابتدای انقلاب در پی تحقق آن بوده و هست همان براندازی نظام اسلامی است که در فتنه بعد از انتخابات نیز به عنوان یکی از اهداف اصلی تعقیب می شد ،در این ماجرا با این که تمام نقشه ها و داستان پردازی ها برای دست یابی به این هدف کور و از پیش طراحی شده بود و متأسفانه عوامل فریب خورده داخلی و مزدوران خارجی هم در این موضوع دست به یکی کردند ولی بر این امر توفیقی حاصل نکردند.
8 . حذف دین از جامعه (سکولاریزه کردن جامعه)
از جمله مسائلی که همواره دشمنان ما در پی تحقق بخشی به آن بوده و هستند موضوع حذف دین از جامعه است چرا که این دین است که دستان نامشروع و پلید آنان را از منابع و منافع ملت ما قطع کرده و مردم را بیدار و با حقوق خویش آشنا می نماید و اجازه چپاولگری به کسی نمی دهد. از این رو دشمنان ما برای این که بتوانند به ناحق بر مردم و ملت ایران حکم رانده و دست به تاراج این مملکت بزنند ، بر این باورند که اساساً دین نباید پا به عرصه های گوناگون اجتماعی نهاده و به تعبیری در مسائل آن دخالت نماید. به عبارت دیگر دشمنان در جریان فتنه در پی این بودند تا در صورت موفقیت ، موجبات جدایی دین از جامعه را فراهم آورند و دین را امری فردی و ناتوان در اداره جامعه جلوه دهند، بررسی برخی از جزوات فتنه گران هم از این مقصود و برنامه حکایت دارد
9 . ایجاد تفرقه بین مردم
یکی از مسائل مهمی که هر جامعه ای برای پیش برد اهداف خویش بدان نیاز دارد موضوع وحدت میان آحاد مردم می باشد تا این که با یکدلی و هماهنگی بتوانند مشکلات و مسائل خویش را به سامان برسانند. در کشور ما که متشکل از اقوام و ادیان و مذاهب مختلف و متفاوتی می باشد مردم پس از انقلاب و با تمسک به آموزه های دینی از اتحاد و وحدت مثال زدنی برخوردار شده اند که همین وحدت همیشه خواری در چشم بدخواهان بوده به طوری که دشمن همواره در تلاش برای شکستن این وحدت و ایجاد رخنه میان آنان بوده است. روزی اختلافات قومی، زمانی اختلافات مذهبی و... از سوی این دشمن لجوج مورد بهره برداری بوده تا این که مردم را از یکدیگر جدا کند، در فتنه بعد از انتخابات از جمله اهدافی که دشمن به آن امید بسته بود همین امر بود که مردم ما با خلق حماسه نهم دی دشمن را ناکام گذاشتند.
در مجموع این اهدافی بود که دشمنان در فتنه بعد از انتخابات هشتاد و هست می توانستند در جهت برنامه های خود قرار دهند، البته دشمنان همواره درصددند تا این اهداف را در هر موقع و فرصتی که به دست می آورند دنبال کنند به خصوص مواقعی چون انتخابات ، هم از لحاظ این که آن می تواند مشروعیت و اقتدار ملّی را بالا برده و صد البته خوشایند دشمنان نیست و هم از لحاظ این که در هنگام انتخابات موقعیت حساس و گاه شکننده ای در فضای کشور شکل می گیرد و دشمن را بر آن می دارد تا با سوء استفاده از این موقعیت، آن را معبری در جهت اهداف خود قرار دهد لذا می تواند برای دشمن مورد توجه و اهمیت بیشتری قرار گیرد و برای آن برنامه ریزی های متعددی داشته باشد لکن مردم انقلابی ما در این انتخابات با تجربه انتخابات گذشته و نصب العین قراردادن رهنمودهای رهبر معظم انقلاب و تبعیت از رهبری داهیانه ایشان، جلوی وقوع هرگونه ماجراجویی و ساز مخالفت و فتنه جویی و برنامه های دشمن را خواهند گرفت در همین راستا هم مردم و هم مسئولین ضروری است هشیاری لازم را دراین باره داشته باشند تا پیش از اقدام جلوی برنامه های دشمن گرفته شود و در این گام یازدهم ملت که در واقع جلوه ای از حماسه سیاسی است دشمنان و بدخواهان ناکام بمانند
پینوشت:
[1]. نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه 3.
منبع: اندیشه قم