پرسش :
آیا واقعا امام رضا(ع) بحثهاي علمی با فرق ديگر و اديان جهان داشت؟ چگونه آنها از همه دنیا درمرو جمع شدند؟
پاسخ :
امام علي بن موسي الرضا ـ عليه السّلام ـ در سال 148 هـ در مدينه متولد شد.[1] آن حضرت در سال 183 هـ به امامت رسيد ؛ در اين زمان هارون خليفه ستمگر عباسي حكومت جامعه اسلامي را در دست داشت ؛ بعد از هارون امر حكومت در دروهاي پنج ساله در اختيار امين قرار داشت، سپس مأمون با شكست برادرش در سال 198 هـ توانست حكومت را در اختيار بگيرد. در سال 200 هـ مأمون امام رضا ـ عليه السّلام ـ را به جهت مقاصد شوم سياسياش به مرو فراخواند. و سپس ولايتعهدي را بر آن حضرت تحميل كرد. امام رضا ـ عليه السّلام ـ خود در اين زمينه ميفرمايد: «خداوندا تو ميداني كه مرا اكراه نمودند و به ضرورت اين امر را اختيار كردم ... خداوندا عهدي نيست جز عهد تو و ولايتي نميباشد مگر از جانب تو، پس توفيق ده مرا كه دين تو را به پا دارم و سنت پيغمبر تو را زنده بدارم.»[2] يكي از اقدامات مأمون هنگام حضور امام رضا ـ عليه السّلام ـ در مرو تشكيل دادن جلسات بحث با فرق و مذاهب كلامي و علماي ساير اديان بود. هر چند حضرت قبل از تشكيل اين مجالسِ مناظره، مناظراتي با فرق و مذاهب كلامي گوناگون داشتند، اما هدف مأمون اين بود كه امام رضا ـ عليه السّلام ـ را در اين جلسات شكست دهد تا از موقعيت معنوي امام رضا ـ عليه السّلام ـ در نظر مردم بکاهد. در اين رابطه جعفر مرتضي عاملي مينويسد: «مأمون براي مغلوب ساختن امام رضا ـ عليه السّلام ـ شروع به گردآوري علما و معتزليان و اهل كلام كه اصحاب جدل و كلام و استدلال و مو شكافي بودند نمود. تا با امام رضا ـ عليه السّلام ـ درافتند و در هر مجلسي از قدر علمي امام بكاهند. و او را در زمينة بزرگترين چيزي كه خود و پدرانش ـ عليهم السّلام ـ ادعا ميكردند، يعني علم و شناختِ آثار و علوم پيامبر خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ ، كه بر حسب اعتقاد شيعيان، بزرگترين شرط و لازمه پيشوائي امام بود، شكست دهند.»[3]
آن حضرت در مجالس مناظره، با فصاحت و بلاغت، ميراث جد بزرگوارشان را در مقابل اشكال تراشيهاي ديگران محافظت نمودند و بدون استثنا تمام دانشمندان را مغلوب نمود. برخي از آنها به حقانيت آن حضرت و دين اسلام اعتراف كردند و برخي همانند عمران صابي مسلمان شدند. بيان همه جلسات مناظره و تمام گفتگوها و سئوال و جوابها خود كتابي مفصل است كه ما به گوشهاي از اين مباحث اشاره ميكنيم. يكي از مهمترين مجالس مناظرات آن حضرت، مناظرات مرو ميباشد. در اين جلسه مأمون رهبران مكاتب و مذاهب را جمعآوري كرد كه شايد امام رضا ـ عليه السّلام ـ را در يك مناظره علمي شكست دهند. ولي مقصود او حاصل نشد. علاوه بر اينكه در اين مناظرات آن حضرت، با رهبران چهار مكتب و مذهب معروف مناظره كردند از اين جهت ميبينيم «اين مناظره از طلوع آفتاب تا بعد از نماز مغرب طول كشيده است.»[4]
آن حضرت در اين جلسه با جاثليق دانشمند مسيحيان، رأس الجالوت دانشمند يهودي، هيربذ اكبر بزرگ زرتشتيان، عمران صابي[5] مناظره كردند. سپس در جلسهاي جداگانه با علي بن محمّد جهم و سليمان مروزي هم مناظره كردند.
مناظره اوّل با جاثليق.[6] در ابتداي اين مناظره جاثليق گفت: من چگونه با شما بحث كنم و حال آنكه استدلال شما به كتابي است كه من آن را قبول ندارم؟ حضرت فرمود: اي نصراني اگر به انجيل خودت براي تو استدلال كنم اقرار خواهي كرد؟ گفت: آري به خدا سوگند اقرار خواهم كرد.
امام رضا ـ عليه السّلام ـ فرمود: هر چه ميخواهي بپرس و جوابش را بشنو! جاثليق گفت: دربارة نبوت عيسي و كتابش چه ميگوئي؟ امام رضا ـ عليه السّلام ـ فرمود: من به نبوت عيسي و كتابش و آنچه به امتش بشارت داد. و حواريون به آن اقرار كردهاند، اعتراف ميكنم و به نبوت عيسي كه اقرار به نبوت محمّد ـ صلّي الله عليه و آله ـ و كتابش نكرده و امتش را به آن بشارت نداده كافرم. سپس جاثليق 2 شاهد بر اين مطلب از امام درخواست كرد ... امام رضا ـ عليه السّلام ـ فرمود: سوگندت ميدهم. آيا اين انجيل اين سخن را بيان نميكند كه يوحنا گفت: حضرت مسيح ـ عليه السّلام ـ ، مرا از دين محمّد ـ صلّي الله عليه و آله ـ عربي باخبر ساخت و به من بشارت داد كه بعد از او چنين پيامبري خواهد آمد ... جاثليق: آري اين سخن يوحنا از مسيح نقل شده اما نگفته اين در چه زماني واقع مي شود و اين گروه را براي ما نام نبرده تا آنها را بشناسيم، امام ـ عليه السّلام ـ : اگر ما كسي را بياوريم كه انجيل را بخواند و نام محمد و اهل بيتش راتلاوت كند آيا به او ايمان مي آوري ؟
جاثليق: بسيار خوب سپس امام به نسطاس رومي فرمود: آيا سِفر سوم انجيل را در حفظ داري نسطاس گفت: بسيار خوب از حفظ دارم. سپس امام به رأس الجالوت بزرگ يهوديان فرمود: آيا تو هم انجيل ميخواني؟ گفت: آري به جان خودم سوگند. امام رضا ـ عليه السّلام ـ فرمود: آن سِفر سوم را بخوان اگر در آن ذكري از آل محمّد ـ صلّي الله عليه و آله ـ و اهل بيتش ـ عليهم السّلام ـ بود به نفع من شهادت بده. سپس خود آن حضرت سِفر سوم را قرائت كرد تا به نام پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ رسيد متوقف شد. رو به جاثليق كرد و فرمود: اي نصراني، تو را به حق مسيح و مادرش آيا ميداني من از انجيل باخبرم، جاثليق: آري سپس امام نام پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ و اهل بيت و امّتش را براي او تلاوت كرد. سپس فرمود: اي نصراني چه ميگويي آيا اين سخن عيسي بن مريم است؟ جاثليق: من انكار نميكنم آنچه در انجيل براي من روشن شده است، و به آن اعتراف دارم. امام رضا ـ عليه السّلام ـ : همگي شاهد باشيد كه او اقرار كرد. در ادامه اين مناظره آن حضرت با جاثليق در رابطه با الوهيت عيسي ـ عليه السّلام ـ مناظره كرد و جاثليق كه پاسخي نداشت تسليم شد و گفت: القول قولك و لا اله الا الله.[7]
مناظره امام رضا ـ عليه السّلام ـ با جاثليق به گونهاي بود كه جاثليق درمانده شد و گفت: «به مسيح قسم گمان نميكردم بين مسلمانان فردي مثل تو پيدا شود.»[8]
مناظره دوم امام رضا ـ عليه السّلام ـ در مرو با رأس الجالوت بزرگ يهوديان بود. در اين مناظره رأس الجالوت از اثبات نبوت حضرت محمّد ـ صلّي الله عليه و آله ـ پرسيد؛ امام رضا ـ عليه السّلام ـ دلائل قانع كنندهاي براي او ذكر كرد. سپس امام رضا ـ عليه السّلام ـ از اثبات پيامبري موسي ـ عليه السّلام ـ از وي سؤال كرد رأس الجالوت جواب داد: او كارهاي خارقالعاده انجام داده كه احدي از انبياي پيشين انجام ندادهاند ... امام رضا ـ عليه السّلام ـ : پس چرا اقرار به نبوت حضرت مسيح نميكنيد كه مردگان را زنده ميكرد و ... رأس الجالوت: ميگويند چنين كارهايي را ميكرده ولي ما هرگز نديدهايم. امام رضا ـ عليه السّلام ـ : آيا معجزات موسي را با چشم خود ديدهاي؟ رأس الجالوت در اينجا جوابي نداشت كه بدهد. ...[9]
مناظره سوم با بزرگ هير بدان: امام رضا ـ عليه السّلام ـ رو به او كرد و فرمود: به من بگو اين زرتشت را كه پيامبر ميداني بر طبق كدام دليل است؟ بزرگ هير بدان گفت: او كارهاي خارقالعادهاي انجام داده كه احدي قبل از او انجام نداده است. گرچه ما آن را نديدهايم ولي اخبار پيشينيان ما گواه بر اين معني است. امام ـ عليه السّلام ـ : آيا جز اين است كه اخبار پيشينيان به شما رسيده و پيروي كردهايد؟ گفت: آري. امام رضا ـ عليه السّلام ـ : همين گونه است ساير امتها و پيامبران[10] پس چرا اين پيامبران را قبول نداريد و تنها تكيه روي زرتشت ميكنيد؟ بزرگ هيربدان خاموش گشت و پاسخي نداشت.»[11]
يكي ديگر از مناظرات آن حضرت در مرو با عمران صابي ( يكي از متكلمان) ميباشد. اين مناظره از مناظرات طولاني آن حضرت است در اين مناظره بارها عمران صابي سكوت كرد و نتوانست پاسخ امام ـ عليه السّلام ـ را بدهد. سرانجام اين مناظره به اسلام عمران صابي منجر شد. از ديگر مناظرات آن حضرت در مرو مناظره آن حضرت است با « علي بن محمد الجهم» . وي عقايدي انحرافي درباره عصمت انبياء داشت. در پايان اين مناظره علي بن محمد الجهم گريه كرد و عرض كرد: اي فرزند رسول خدا من توبه ميكنم و تعهد مينمايم از امروز به بعد درباره پيامبران خدا، جز آن چه شما فرموديد نگويم».[12]
نتيجه بحث: مناظرات امام رضا ـ عليه السّلام ـ با فرق گوناگون و مذاهب جهاني مناظراتي شيرين و غرور آفرين براي مسلمانان و شيعيان است. ذكر همه اين مناظرات در فراخور اين مقاله مختصر نبود. لذا به موارد كوتاهي از مناظرات اشاره شد. در اين مناظرات امام رضا ـ عليه السّلام ـ به مدد دانش بيكرانشان عالمان ساير فرقه و اديان جهاني را شكست دادند و در برخي از موارد باعث اسلام آوردن آنها شدند.
درپایان قابل ذکر است که دانشمندانی از فرق وادیان جهان در قلمرو خلافت اسلامی بودند ؛ افزون برآن با خلافت عباسیان نیز ارتباط داشتند وگرد آمدن آنان دراین زمان به مرو وبه دستور خلیفه غیر ممکن نبود.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. عيون اخبار الرضا ، شيخ صدوق.
3. مناظرات امام رضا با عمران صابئي، علامه جعفري.
پی نوشتها:
[1] . شيخ مفيد، ارشاد، ترجمة: محمّد باقر ساعدي، تهران. كتابفروشي اسلاميه، 1351، ص 591.
[2] . ابن بابويه قمي، عيون اخبار الرضا ـ عليه السّلام ـ ، ج 1، بيروت، مؤسسة الاعلمي للمطبوعات، 1404 هـ، ص 36.
[3] . جعفر مرتضي عاملي، الحياة السياسيه لِلْاِمام الرضا ـ عليه السّلام ـ ، ترجمه دفتر انتشارات اسلامي، تهران، كنگره جهاني حضرت رضا ـ عليه السّلام ـ ، 1356، ص 358.
[4] . سيد محمّد مرتضوي، نهضت كلامي در عصر امام رضا ـ عليه السّلام ـ ، چاپ اول، مشهد، مؤسسة چاپ و انتشارات آستان قدس رضوي، 1375، ص 135.
[5] . او از مذهب صابئين دفاع ميكرد. صابئين گروهي هستند كه خود را پيرو يحيي ـ عليه السّلام ـ ميدانند ولي به دو گروه موحد و مشرك تقسيم ميشوند. سيد محمّد مرتضوي، پيشين، ص 136.
[6] . اين مناظره در كتاب عيون اخبار الرضا ـ عليه السّلام ـ ، ج 2، ص 230 به بعد بيان شده است.
[7] . ابن بابويه قمي، پيشين، ج 2، ص 232 به بعد.
[8] . همان، ج 2، ص 238.
[9] . همان، ج 2، ص 241.
[10] . امام رضا ـ عليه السّلام ـ نام عيسي ـ عليه السّلام ـ موسي ـ عليه السّلام ـ و حضرت محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ را ذكر فرمودند.
[11] . همان، ج2، ص 242.
[12] . همان، ج2، ص 272.
منبع: اندیشه قم
امام علي بن موسي الرضا ـ عليه السّلام ـ در سال 148 هـ در مدينه متولد شد.[1] آن حضرت در سال 183 هـ به امامت رسيد ؛ در اين زمان هارون خليفه ستمگر عباسي حكومت جامعه اسلامي را در دست داشت ؛ بعد از هارون امر حكومت در دروهاي پنج ساله در اختيار امين قرار داشت، سپس مأمون با شكست برادرش در سال 198 هـ توانست حكومت را در اختيار بگيرد. در سال 200 هـ مأمون امام رضا ـ عليه السّلام ـ را به جهت مقاصد شوم سياسياش به مرو فراخواند. و سپس ولايتعهدي را بر آن حضرت تحميل كرد. امام رضا ـ عليه السّلام ـ خود در اين زمينه ميفرمايد: «خداوندا تو ميداني كه مرا اكراه نمودند و به ضرورت اين امر را اختيار كردم ... خداوندا عهدي نيست جز عهد تو و ولايتي نميباشد مگر از جانب تو، پس توفيق ده مرا كه دين تو را به پا دارم و سنت پيغمبر تو را زنده بدارم.»[2] يكي از اقدامات مأمون هنگام حضور امام رضا ـ عليه السّلام ـ در مرو تشكيل دادن جلسات بحث با فرق و مذاهب كلامي و علماي ساير اديان بود. هر چند حضرت قبل از تشكيل اين مجالسِ مناظره، مناظراتي با فرق و مذاهب كلامي گوناگون داشتند، اما هدف مأمون اين بود كه امام رضا ـ عليه السّلام ـ را در اين جلسات شكست دهد تا از موقعيت معنوي امام رضا ـ عليه السّلام ـ در نظر مردم بکاهد. در اين رابطه جعفر مرتضي عاملي مينويسد: «مأمون براي مغلوب ساختن امام رضا ـ عليه السّلام ـ شروع به گردآوري علما و معتزليان و اهل كلام كه اصحاب جدل و كلام و استدلال و مو شكافي بودند نمود. تا با امام رضا ـ عليه السّلام ـ درافتند و در هر مجلسي از قدر علمي امام بكاهند. و او را در زمينة بزرگترين چيزي كه خود و پدرانش ـ عليهم السّلام ـ ادعا ميكردند، يعني علم و شناختِ آثار و علوم پيامبر خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ ، كه بر حسب اعتقاد شيعيان، بزرگترين شرط و لازمه پيشوائي امام بود، شكست دهند.»[3]
آن حضرت در مجالس مناظره، با فصاحت و بلاغت، ميراث جد بزرگوارشان را در مقابل اشكال تراشيهاي ديگران محافظت نمودند و بدون استثنا تمام دانشمندان را مغلوب نمود. برخي از آنها به حقانيت آن حضرت و دين اسلام اعتراف كردند و برخي همانند عمران صابي مسلمان شدند. بيان همه جلسات مناظره و تمام گفتگوها و سئوال و جوابها خود كتابي مفصل است كه ما به گوشهاي از اين مباحث اشاره ميكنيم. يكي از مهمترين مجالس مناظرات آن حضرت، مناظرات مرو ميباشد. در اين جلسه مأمون رهبران مكاتب و مذاهب را جمعآوري كرد كه شايد امام رضا ـ عليه السّلام ـ را در يك مناظره علمي شكست دهند. ولي مقصود او حاصل نشد. علاوه بر اينكه در اين مناظرات آن حضرت، با رهبران چهار مكتب و مذهب معروف مناظره كردند از اين جهت ميبينيم «اين مناظره از طلوع آفتاب تا بعد از نماز مغرب طول كشيده است.»[4]
آن حضرت در اين جلسه با جاثليق دانشمند مسيحيان، رأس الجالوت دانشمند يهودي، هيربذ اكبر بزرگ زرتشتيان، عمران صابي[5] مناظره كردند. سپس در جلسهاي جداگانه با علي بن محمّد جهم و سليمان مروزي هم مناظره كردند.
مناظره اوّل با جاثليق.[6] در ابتداي اين مناظره جاثليق گفت: من چگونه با شما بحث كنم و حال آنكه استدلال شما به كتابي است كه من آن را قبول ندارم؟ حضرت فرمود: اي نصراني اگر به انجيل خودت براي تو استدلال كنم اقرار خواهي كرد؟ گفت: آري به خدا سوگند اقرار خواهم كرد.
امام رضا ـ عليه السّلام ـ فرمود: هر چه ميخواهي بپرس و جوابش را بشنو! جاثليق گفت: دربارة نبوت عيسي و كتابش چه ميگوئي؟ امام رضا ـ عليه السّلام ـ فرمود: من به نبوت عيسي و كتابش و آنچه به امتش بشارت داد. و حواريون به آن اقرار كردهاند، اعتراف ميكنم و به نبوت عيسي كه اقرار به نبوت محمّد ـ صلّي الله عليه و آله ـ و كتابش نكرده و امتش را به آن بشارت نداده كافرم. سپس جاثليق 2 شاهد بر اين مطلب از امام درخواست كرد ... امام رضا ـ عليه السّلام ـ فرمود: سوگندت ميدهم. آيا اين انجيل اين سخن را بيان نميكند كه يوحنا گفت: حضرت مسيح ـ عليه السّلام ـ ، مرا از دين محمّد ـ صلّي الله عليه و آله ـ عربي باخبر ساخت و به من بشارت داد كه بعد از او چنين پيامبري خواهد آمد ... جاثليق: آري اين سخن يوحنا از مسيح نقل شده اما نگفته اين در چه زماني واقع مي شود و اين گروه را براي ما نام نبرده تا آنها را بشناسيم، امام ـ عليه السّلام ـ : اگر ما كسي را بياوريم كه انجيل را بخواند و نام محمد و اهل بيتش راتلاوت كند آيا به او ايمان مي آوري ؟
جاثليق: بسيار خوب سپس امام به نسطاس رومي فرمود: آيا سِفر سوم انجيل را در حفظ داري نسطاس گفت: بسيار خوب از حفظ دارم. سپس امام به رأس الجالوت بزرگ يهوديان فرمود: آيا تو هم انجيل ميخواني؟ گفت: آري به جان خودم سوگند. امام رضا ـ عليه السّلام ـ فرمود: آن سِفر سوم را بخوان اگر در آن ذكري از آل محمّد ـ صلّي الله عليه و آله ـ و اهل بيتش ـ عليهم السّلام ـ بود به نفع من شهادت بده. سپس خود آن حضرت سِفر سوم را قرائت كرد تا به نام پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ رسيد متوقف شد. رو به جاثليق كرد و فرمود: اي نصراني، تو را به حق مسيح و مادرش آيا ميداني من از انجيل باخبرم، جاثليق: آري سپس امام نام پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ و اهل بيت و امّتش را براي او تلاوت كرد. سپس فرمود: اي نصراني چه ميگويي آيا اين سخن عيسي بن مريم است؟ جاثليق: من انكار نميكنم آنچه در انجيل براي من روشن شده است، و به آن اعتراف دارم. امام رضا ـ عليه السّلام ـ : همگي شاهد باشيد كه او اقرار كرد. در ادامه اين مناظره آن حضرت با جاثليق در رابطه با الوهيت عيسي ـ عليه السّلام ـ مناظره كرد و جاثليق كه پاسخي نداشت تسليم شد و گفت: القول قولك و لا اله الا الله.[7]
مناظره امام رضا ـ عليه السّلام ـ با جاثليق به گونهاي بود كه جاثليق درمانده شد و گفت: «به مسيح قسم گمان نميكردم بين مسلمانان فردي مثل تو پيدا شود.»[8]
مناظره دوم امام رضا ـ عليه السّلام ـ در مرو با رأس الجالوت بزرگ يهوديان بود. در اين مناظره رأس الجالوت از اثبات نبوت حضرت محمّد ـ صلّي الله عليه و آله ـ پرسيد؛ امام رضا ـ عليه السّلام ـ دلائل قانع كنندهاي براي او ذكر كرد. سپس امام رضا ـ عليه السّلام ـ از اثبات پيامبري موسي ـ عليه السّلام ـ از وي سؤال كرد رأس الجالوت جواب داد: او كارهاي خارقالعاده انجام داده كه احدي از انبياي پيشين انجام ندادهاند ... امام رضا ـ عليه السّلام ـ : پس چرا اقرار به نبوت حضرت مسيح نميكنيد كه مردگان را زنده ميكرد و ... رأس الجالوت: ميگويند چنين كارهايي را ميكرده ولي ما هرگز نديدهايم. امام رضا ـ عليه السّلام ـ : آيا معجزات موسي را با چشم خود ديدهاي؟ رأس الجالوت در اينجا جوابي نداشت كه بدهد. ...[9]
مناظره سوم با بزرگ هير بدان: امام رضا ـ عليه السّلام ـ رو به او كرد و فرمود: به من بگو اين زرتشت را كه پيامبر ميداني بر طبق كدام دليل است؟ بزرگ هير بدان گفت: او كارهاي خارقالعادهاي انجام داده كه احدي قبل از او انجام نداده است. گرچه ما آن را نديدهايم ولي اخبار پيشينيان ما گواه بر اين معني است. امام ـ عليه السّلام ـ : آيا جز اين است كه اخبار پيشينيان به شما رسيده و پيروي كردهايد؟ گفت: آري. امام رضا ـ عليه السّلام ـ : همين گونه است ساير امتها و پيامبران[10] پس چرا اين پيامبران را قبول نداريد و تنها تكيه روي زرتشت ميكنيد؟ بزرگ هيربدان خاموش گشت و پاسخي نداشت.»[11]
يكي ديگر از مناظرات آن حضرت در مرو با عمران صابي ( يكي از متكلمان) ميباشد. اين مناظره از مناظرات طولاني آن حضرت است در اين مناظره بارها عمران صابي سكوت كرد و نتوانست پاسخ امام ـ عليه السّلام ـ را بدهد. سرانجام اين مناظره به اسلام عمران صابي منجر شد. از ديگر مناظرات آن حضرت در مرو مناظره آن حضرت است با « علي بن محمد الجهم» . وي عقايدي انحرافي درباره عصمت انبياء داشت. در پايان اين مناظره علي بن محمد الجهم گريه كرد و عرض كرد: اي فرزند رسول خدا من توبه ميكنم و تعهد مينمايم از امروز به بعد درباره پيامبران خدا، جز آن چه شما فرموديد نگويم».[12]
نتيجه بحث: مناظرات امام رضا ـ عليه السّلام ـ با فرق گوناگون و مذاهب جهاني مناظراتي شيرين و غرور آفرين براي مسلمانان و شيعيان است. ذكر همه اين مناظرات در فراخور اين مقاله مختصر نبود. لذا به موارد كوتاهي از مناظرات اشاره شد. در اين مناظرات امام رضا ـ عليه السّلام ـ به مدد دانش بيكرانشان عالمان ساير فرقه و اديان جهاني را شكست دادند و در برخي از موارد باعث اسلام آوردن آنها شدند.
درپایان قابل ذکر است که دانشمندانی از فرق وادیان جهان در قلمرو خلافت اسلامی بودند ؛ افزون برآن با خلافت عباسیان نیز ارتباط داشتند وگرد آمدن آنان دراین زمان به مرو وبه دستور خلیفه غیر ممکن نبود.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. عيون اخبار الرضا ، شيخ صدوق.
3. مناظرات امام رضا با عمران صابئي، علامه جعفري.
پی نوشتها:
[1] . شيخ مفيد، ارشاد، ترجمة: محمّد باقر ساعدي، تهران. كتابفروشي اسلاميه، 1351، ص 591.
[2] . ابن بابويه قمي، عيون اخبار الرضا ـ عليه السّلام ـ ، ج 1، بيروت، مؤسسة الاعلمي للمطبوعات، 1404 هـ، ص 36.
[3] . جعفر مرتضي عاملي، الحياة السياسيه لِلْاِمام الرضا ـ عليه السّلام ـ ، ترجمه دفتر انتشارات اسلامي، تهران، كنگره جهاني حضرت رضا ـ عليه السّلام ـ ، 1356، ص 358.
[4] . سيد محمّد مرتضوي، نهضت كلامي در عصر امام رضا ـ عليه السّلام ـ ، چاپ اول، مشهد، مؤسسة چاپ و انتشارات آستان قدس رضوي، 1375، ص 135.
[5] . او از مذهب صابئين دفاع ميكرد. صابئين گروهي هستند كه خود را پيرو يحيي ـ عليه السّلام ـ ميدانند ولي به دو گروه موحد و مشرك تقسيم ميشوند. سيد محمّد مرتضوي، پيشين، ص 136.
[6] . اين مناظره در كتاب عيون اخبار الرضا ـ عليه السّلام ـ ، ج 2، ص 230 به بعد بيان شده است.
[7] . ابن بابويه قمي، پيشين، ج 2، ص 232 به بعد.
[8] . همان، ج 2، ص 238.
[9] . همان، ج 2، ص 241.
[10] . امام رضا ـ عليه السّلام ـ نام عيسي ـ عليه السّلام ـ موسي ـ عليه السّلام ـ و حضرت محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ را ذكر فرمودند.
[11] . همان، ج2، ص 242.
[12] . همان، ج2، ص 272.
منبع: اندیشه قم