پرسش :
وحی چيست؟
پاسخ :
كلمه وحي يك لغت عربي و در اصل مصدر فعل وحي - يحي از باب وَعد است. در معناي اصلي آن آمده است كه وحي عبارت است از: هر آنچه كه كسي به ديگري القا كند تا بداند.(1)
همچنين در معاني ديگري همچون اشاره سريع، الهام و اشاره نيز آمده است(2)
در اصلاح «وحي يك نوع سخن گفتن آسماني است كه از راه حسّ و تفكر عقلي درك نميشود، بلكه درك و شعور ديگري است كه گاهي در برخي از افراد به مشيت الهي پيدا ميشود و دستورات غيبي را كه از حس و عقل پنهان است از وحي و تعليم الهي دريافت ميكند.»(3)
عالىترين درجهى وحى، همان است كه تنها به سلسله ى پيامبران اختصاص دارد و منظور از آن، القاى معانى به قلب پيامبر صلى الله عليه وآله از سوى خدا و سخن گفتن خدا با اوست.
انواع وحي بر پيامبران:
اتصال و ارتباط غيبي ميان پيامبر و خداوند به سه صورت امكانپذير است كه در آيه 51 سوره شوري بدانها اشاره شده است:
«وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاء إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ»(4)
«و شايسته هيچ انساني نيست كه خدا با او سخن گويد مگر از راه وحي يا از پشت حجاب يا رسولي ميفرستد و به فرمان او آنچه را بخواهد وحي ميكند چرا كه او بلند مقام و حكيم است»
بنابراين وحي بر پيامبر به سه صورت ذيل انجام ميپذيرد:
1. القاء معنا و مقصود بر قلب پيامبر بدون واسطه فرشته وحي.
2. سخن گفتن با پيامبر از پس پرده مانند داستان شجره طور كه موسي (ع) سخن خدا را از ناحيه درخت ميشنيد.
3. القاء امري به فرشته وحي تا او وحي الهي را از جانب خداوند بيكم و كاست به يكي از انبياء ابلاغ نمايد.(5)
پي نوشتها:
1- فيومي، المصباح المنير، ص 651، دار الهجرة، چاپ سوم، قم، 1425ه.ق؛ ابن فارس، مقاييس اللغة، ج 6، ص93، مكتب الاعلام الاسلامي، 1404 ه.ق؛
2- راغب اصفهاني، مفردات الفاظ القرآن، ص 858، تحقيق صفوان عدنان داوودي، الدار الشاميٌة، بيروت،1416ه.ق.
3- طباطبايي، سيدمحمدحسين؛ قرآن در اسلام، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1375،چاپ هشتم، ص 85.
4- سوره شوري، آيه51
5- حجتي، سيد محمدباقر؛ تاريخ قرآن كريم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1372، چاپ ششم، ص 31.
منبع:سایت انوار طاها
كلمه وحي يك لغت عربي و در اصل مصدر فعل وحي - يحي از باب وَعد است. در معناي اصلي آن آمده است كه وحي عبارت است از: هر آنچه كه كسي به ديگري القا كند تا بداند.(1)
همچنين در معاني ديگري همچون اشاره سريع، الهام و اشاره نيز آمده است(2)
در اصلاح «وحي يك نوع سخن گفتن آسماني است كه از راه حسّ و تفكر عقلي درك نميشود، بلكه درك و شعور ديگري است كه گاهي در برخي از افراد به مشيت الهي پيدا ميشود و دستورات غيبي را كه از حس و عقل پنهان است از وحي و تعليم الهي دريافت ميكند.»(3)
عالىترين درجهى وحى، همان است كه تنها به سلسله ى پيامبران اختصاص دارد و منظور از آن، القاى معانى به قلب پيامبر صلى الله عليه وآله از سوى خدا و سخن گفتن خدا با اوست.
انواع وحي بر پيامبران:
اتصال و ارتباط غيبي ميان پيامبر و خداوند به سه صورت امكانپذير است كه در آيه 51 سوره شوري بدانها اشاره شده است:
«وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاء إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ»(4)
«و شايسته هيچ انساني نيست كه خدا با او سخن گويد مگر از راه وحي يا از پشت حجاب يا رسولي ميفرستد و به فرمان او آنچه را بخواهد وحي ميكند چرا كه او بلند مقام و حكيم است»
بنابراين وحي بر پيامبر به سه صورت ذيل انجام ميپذيرد:
1. القاء معنا و مقصود بر قلب پيامبر بدون واسطه فرشته وحي.
2. سخن گفتن با پيامبر از پس پرده مانند داستان شجره طور كه موسي (ع) سخن خدا را از ناحيه درخت ميشنيد.
3. القاء امري به فرشته وحي تا او وحي الهي را از جانب خداوند بيكم و كاست به يكي از انبياء ابلاغ نمايد.(5)
پي نوشتها:
1- فيومي، المصباح المنير، ص 651، دار الهجرة، چاپ سوم، قم، 1425ه.ق؛ ابن فارس، مقاييس اللغة، ج 6، ص93، مكتب الاعلام الاسلامي، 1404 ه.ق؛
2- راغب اصفهاني، مفردات الفاظ القرآن، ص 858، تحقيق صفوان عدنان داوودي، الدار الشاميٌة، بيروت،1416ه.ق.
3- طباطبايي، سيدمحمدحسين؛ قرآن در اسلام، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1375،چاپ هشتم، ص 85.
4- سوره شوري، آيه51
5- حجتي، سيد محمدباقر؛ تاريخ قرآن كريم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1372، چاپ ششم، ص 31.
منبع:سایت انوار طاها