پرسش :
ازدواج خود تحميلي چيست؟
پاسخ :
گاهي ديگران ازدواج را برما تحميل مي کنند و گاهي خودمان بر خودمان تحميل مي کنيم.که اين مورد هم خيلي خطرناک است.ازدواج هاي خود تحميلي ، بيشتر از طرف خانم ها است و آن بخاطر روح لطيفشان و حساسيت آنها است.مثلا فشارهاي خانواده،خانم در خانواده اي است که پدر خشونت دارند،مادر پرتوقع هستند و اختلاف خانوادگي بين والدين هست و يا برادري هست که ايشان را تحت فشار قرار ميدهد ، ايشان براي فرار از اين خانواده، ازدواج مي کند. اين ازدواج غلط است.زيرا فشارهاي خانه پدر، مقطعي است.اگر شما ازدواج غلط بکنيد، فشارهاي زندگي مشترک شما ، دائمي است.ازدواج يک راه تقريبا بي بازگشت است.گاهي خانم ازدواج مي کند تا حامي پيدا کند زيرا در خانه کسي را ندارد که حامي او باشد و نگران فرصتها است.سنش بالا رفته، فرصت ها کمتر شده،طرف شرايط او را ندارد و خانم با خودش مي گويد: نکند ديگر فرصت پيش نيايد و ازدواج غلط مي کند.ازدواج نکردن به مراتب، بهتر از ازدواج غلط است.چون آن يک مشکل است و اين ده مشکل است.گاهي خانم چند خواهر بعداز خودش دارد و خواهر بزرگتر است و مي بيند مانع ازدواج خواهرانش است، به خواستگاري که شرايط را ندارد، جواب مي دهد. اين يک ازدواج غلط است. خواهرمي تواند به خواهران بعد از خودش بگويد: من نمي خواهم ازدواج کنم، شما ازدواج کنيد. گاهي خانم ها مي ترسند که از غافله عقب بمانند و به خواستگاري که شرايط را ندارد جواب مي دهند .البته اگر خواستگار شروط کمال را ندارد ، اشکالي ندارد . گاهي لجبازي است . گاهي از ترس نفرين، ازدواج مي کنند. مثلا خواستگاري مي روند و جواب رد مي شنوند و مي گويند: من نفرين مي کنم . البته انسان ها حقي دارند و ازدواج هم يک حق قانوني و شرعي انسان است و دراينجا نفرين جايگاهي ندارد. گاهي از ترس تهديد ، ازدواج مي کند . خيلي از اين تهديدها عملي نمي شود . گاهي آقا با خانم ازدواج ميکند که از طريق پدر آن خانم به موقعيت اجتماعي و يا به پول برسد. اين غلط است و از همه مهمتر ، مسئله کم کردن روي طرف است. الان آقا به خواستگاري مي رود و به خانم جواب منفي ميدهد و خانم با اولين خواستگاري که مي آيد ازدواج مي کند تا به آقا بفهماند که من بي خواستگار نبودم و من را از دست دادي . اين خيلي بد است . مواظب عوامل خودتحميلي باشيد. کساني که پرونده عاطفي دارند، اول اين پرونده راببندند و بعد ازدواج کنند يعني براي فراموش کردن عشق قبلي ، ازدواج نکنند و براي فراموش کردن عشق قبلي، حداقل شش ماه زمان لازم است . ازدواج غلط يعني دست از شروط کمال بردارند. اگر از شرايط کمال دست بردارند، اشکالي پيش نمي آيد. مثلا ازدواج با يک فرد معتاد ، دست برداشتن از شرايط اصلي، غلط است ولي ازدواج با فردي که از خانم کوچکتر است خيلي مشکل پيش نمي آورد چون اين جز شروط کمال است. بعضي ها مي گويند: ازدواج نکردن مصيبت است. اگر اين مصيبت باشد، ازدواج غلط ده برابر مصيبت است . کساني هستند که از خانه فرارکرده اند، درحسرت يک دقيقه خانه پدري هستند.
منبع: پاسخ از حجت الاسلام حسين دهنوي
گاهي ديگران ازدواج را برما تحميل مي کنند و گاهي خودمان بر خودمان تحميل مي کنيم.که اين مورد هم خيلي خطرناک است.ازدواج هاي خود تحميلي ، بيشتر از طرف خانم ها است و آن بخاطر روح لطيفشان و حساسيت آنها است.مثلا فشارهاي خانواده،خانم در خانواده اي است که پدر خشونت دارند،مادر پرتوقع هستند و اختلاف خانوادگي بين والدين هست و يا برادري هست که ايشان را تحت فشار قرار ميدهد ، ايشان براي فرار از اين خانواده، ازدواج مي کند. اين ازدواج غلط است.زيرا فشارهاي خانه پدر، مقطعي است.اگر شما ازدواج غلط بکنيد، فشارهاي زندگي مشترک شما ، دائمي است.ازدواج يک راه تقريبا بي بازگشت است.گاهي خانم ازدواج مي کند تا حامي پيدا کند زيرا در خانه کسي را ندارد که حامي او باشد و نگران فرصتها است.سنش بالا رفته، فرصت ها کمتر شده،طرف شرايط او را ندارد و خانم با خودش مي گويد: نکند ديگر فرصت پيش نيايد و ازدواج غلط مي کند.ازدواج نکردن به مراتب، بهتر از ازدواج غلط است.چون آن يک مشکل است و اين ده مشکل است.گاهي خانم چند خواهر بعداز خودش دارد و خواهر بزرگتر است و مي بيند مانع ازدواج خواهرانش است، به خواستگاري که شرايط را ندارد، جواب مي دهد. اين يک ازدواج غلط است. خواهرمي تواند به خواهران بعد از خودش بگويد: من نمي خواهم ازدواج کنم، شما ازدواج کنيد. گاهي خانم ها مي ترسند که از غافله عقب بمانند و به خواستگاري که شرايط را ندارد جواب مي دهند .البته اگر خواستگار شروط کمال را ندارد ، اشکالي ندارد . گاهي لجبازي است . گاهي از ترس نفرين، ازدواج مي کنند. مثلا خواستگاري مي روند و جواب رد مي شنوند و مي گويند: من نفرين مي کنم . البته انسان ها حقي دارند و ازدواج هم يک حق قانوني و شرعي انسان است و دراينجا نفرين جايگاهي ندارد. گاهي از ترس تهديد ، ازدواج مي کند . خيلي از اين تهديدها عملي نمي شود . گاهي آقا با خانم ازدواج ميکند که از طريق پدر آن خانم به موقعيت اجتماعي و يا به پول برسد. اين غلط است و از همه مهمتر ، مسئله کم کردن روي طرف است. الان آقا به خواستگاري مي رود و به خانم جواب منفي ميدهد و خانم با اولين خواستگاري که مي آيد ازدواج مي کند تا به آقا بفهماند که من بي خواستگار نبودم و من را از دست دادي . اين خيلي بد است . مواظب عوامل خودتحميلي باشيد. کساني که پرونده عاطفي دارند، اول اين پرونده راببندند و بعد ازدواج کنند يعني براي فراموش کردن عشق قبلي ، ازدواج نکنند و براي فراموش کردن عشق قبلي، حداقل شش ماه زمان لازم است . ازدواج غلط يعني دست از شروط کمال بردارند. اگر از شرايط کمال دست بردارند، اشکالي پيش نمي آيد. مثلا ازدواج با يک فرد معتاد ، دست برداشتن از شرايط اصلي، غلط است ولي ازدواج با فردي که از خانم کوچکتر است خيلي مشکل پيش نمي آورد چون اين جز شروط کمال است. بعضي ها مي گويند: ازدواج نکردن مصيبت است. اگر اين مصيبت باشد، ازدواج غلط ده برابر مصيبت است . کساني هستند که از خانه فرارکرده اند، درحسرت يک دقيقه خانه پدري هستند.
منبع: پاسخ از حجت الاسلام حسين دهنوي