به فرزندان کوچک، مسئولیت ندهید!
پرسش :
من دوست دارم که فرزندم مانند خود ما مسجدی شود؛ امّا با توجّه به اینکه گاهی مسئولیت خواهر کوچکش را در مسجد به او می سپارم، به مسجد زیاد علاقه ندارد. لطفاً راهنمایی بفرمایید.
پاسخ :
پاسخ از حجت الاسلام سیدعلیرضا تراشیون (کارشناس و مشاور تربیت کودک و نوجوان):
یکی از نکاتی که باید در تربیت به آن دقّت شود، این است که فرزندان کوچک نمی توانند از خواهر یا برادر کوچک تر از خودشان مراقبت و یا آن ها را تربیت کنند. آری، اگر فرزندان ما در سنین نوجوانی باشند، ما می توانیم مسئولیت هایی را به آنها بدهیم؛ چون در آن سن و در هفت سال سوّم زندگی، آنها وزیر هستند، و وزیر بودن آنها به معنی این است که باید به آنها مسئولیت داد؛ لذا باید به این بچّه ها مسئولیت سپرده شود. امّا به یک بچّه ی هفت ساله نه!
وقتی بچّه را به محیطی می بریم که آنجا هم محدودیّت های خاصّ خودش را دارد، به بچّه بیشتر سخت می گذرد. در مسجد هم بالاخره یک عدّه نمازگذار هستند و به آرامش نیاز دارند و یک سری از این نمازگذاران هم که سنّ و سال بالایی دارند و آستانه ی تحمّلشان پایین تر است و ممکن است فکر کنند که اگر توسّط سر و صدای این بچّه حواسشان پرت شود، نمازشان قبول نیست، ممکن است به او تندی و یا توهینی کنند و یا حرفی بزنند؛ لذا من توصیه می کنم که مسئولیت فرزند کوچک تر را به برادر بزرگترش ندهند.
پسر، با پدرش برود!
نکته ی دوّم این است که یک پسر هفت ساله باید به همراه پدرش در یک چنین محیط هایی حضور پیدا کند و با پدرش به مسجد برود.
داشتن مشوّق و همراه
گاهی اوقات ما می گوییم برای این که عشق و علاقه ی فرزندان به این محیط ها زیاد شود، باید یک سری مشوّق هایی هم داشته باشند؛ مشوّقی مانند بچّه های هم سال خودشان. معمولا یکی از ویژگی های خوب مساجد ما این است که همه ی گروه های سنّی در آنجا هستند و هر کس بخواهد در آنجا دوست و همراهی پیدا کند، می تواند. لذا وقتی این بچّه با پدر به این محیط می رود، ممکن است بچّه هایی که یک سال بزرگتر و یا یک سال کوچک تر و یا هم سنّ و سال اوست، وجود داشته باشد و همین برایش جذبه و جذابیّت بیشتری خواهد داشت.
یکی از نکاتی که باید در تربیت به آن دقّت شود، این است که فرزندان کوچک نمی توانند از خواهر یا برادر کوچک تر از خودشان مراقبت و یا آن ها را تربیت کنند. آری، اگر فرزندان ما در سنین نوجوانی باشند، ما می توانیم مسئولیت هایی را به آنها بدهیم؛ چون در آن سن و در هفت سال سوّم زندگی، آنها وزیر هستند، و وزیر بودن آنها به معنی این است که باید به آنها مسئولیت داد؛ لذا باید به این بچّه ها مسئولیت سپرده شود. امّا به یک بچّه ی هفت ساله نه!
وقتی بچّه را به محیطی می بریم که آنجا هم محدودیّت های خاصّ خودش را دارد، به بچّه بیشتر سخت می گذرد. در مسجد هم بالاخره یک عدّه نمازگذار هستند و به آرامش نیاز دارند و یک سری از این نمازگذاران هم که سنّ و سال بالایی دارند و آستانه ی تحمّلشان پایین تر است و ممکن است فکر کنند که اگر توسّط سر و صدای این بچّه حواسشان پرت شود، نمازشان قبول نیست، ممکن است به او تندی و یا توهینی کنند و یا حرفی بزنند؛ لذا من توصیه می کنم که مسئولیت فرزند کوچک تر را به برادر بزرگترش ندهند.
پسر، با پدرش برود!
نکته ی دوّم این است که یک پسر هفت ساله باید به همراه پدرش در یک چنین محیط هایی حضور پیدا کند و با پدرش به مسجد برود.
داشتن مشوّق و همراه
گاهی اوقات ما می گوییم برای این که عشق و علاقه ی فرزندان به این محیط ها زیاد شود، باید یک سری مشوّق هایی هم داشته باشند؛ مشوّقی مانند بچّه های هم سال خودشان. معمولا یکی از ویژگی های خوب مساجد ما این است که همه ی گروه های سنّی در آنجا هستند و هر کس بخواهد در آنجا دوست و همراهی پیدا کند، می تواند. لذا وقتی این بچّه با پدر به این محیط می رود، ممکن است بچّه هایی که یک سال بزرگتر و یا یک سال کوچک تر و یا هم سنّ و سال اوست، وجود داشته باشد و همین برایش جذبه و جذابیّت بیشتری خواهد داشت.