چهارشنبه، 20 شهريور 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

اهمیت محبت اهل بیت (ع)

پرسش :

محبت اهل بیت علیهم السلام تا چه اندازه اهمیت دارد و چگونه به دست مى آید؟


پاسخ :
«حب»؛ یعنى، رغبت و میل انسان به چیزى. اگر این میل باطنى و رغبت دل به چیزى شدید و قوى شود، آن را عشق مى نامند.1 جایگاه حب اهل بیت علیهم السلام را باید از قرآن و روایات اخذ کرد.

در اهمیت و جایگاه محبت اهل بیت علیهم السلام همین بس که قرآن آن را تنها پاداش رسالت پیامبر صلى الله علیه و آله معرفى کرده است: «قُلْ لا أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِى الْقُرْبى»2؛ «[ اى پیامبر!] بگو از شما هیچ پاداشى درخواست نمى کنم، جز آنکه نزدیکان مرا دوست بدارید».

رسول اکرم صلى الله علیه و آله مى فرماید: «لا یؤمن احدکم حتى اکون احب الیه من ولده و والده و الناس اجمعین»3؛ «هیچ کس از شما ایمان ندارد؛ مگر اینکه من نزد او از فرزندانش و پدرش و همه مردم محبوب تر باشم».

آن حضرت اصل ایمان را مشروط به حبّ خود مى داند و در روایتى دیگر براى آن، مرتبه بالاترى معرفى مى کند: «لآیهمن عبد حتى اکون احب الیه من نفسه ویکون عترتى احب الیه من عترته و یکون اهلى احب الیه من اهله و یکون ذاتى احب الیه من ذاته»4؛ «هیچ بنده اى ایمان ندارد، مگر اینکه من نزد او، از خودش محبوب تر باشم و ذریه من پیش او، از ذریه خودش محبوب تر باشند و اهل من پیش او، از اهل خودش محبوب تر باشند و ذات من نزد او، از ذات خودش محبوب تر باشد».

پیامبر صلى الله علیه و آله در این روایت، شرط ایمان را حب خود و اهل بیت خویش ـ آن هم در مراحل بالاتر ـ معرفى کرده است؛ زیرا به طور معمول انسان به خود علاقه شدیدى دارد و او نزد خود از همه محبوب تر است؛ سپس فرزندانش و آن گاه دیگر نزدیکان او. ولى وقتى انسان در حب کسى، به مرتبه بسیار بالا مى رسد، او را بر خود و فرزندان، نزدیکان و همه کسان دیگر ترجیح مى دهد؛ و این همان مرتبه شدید و قوى حب است که به آن «عشق» مى گویند. بنابراین حب اهل بیت و ائمه اطهار علیهم السلام، باید در حد اعلا باشد و هر اندازه از این حد فروتر باشد، به همان اندازه ایمان شخص، نقص و کاستى دارد.

به عبارت دیگر درجات ایمان با درجات حب پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله واهل بیت علیهم السلام پیوستگى دارد و با آن سنجیده مى شود.

دوستى اهل بیت علیهم السلام در عمل:
امام باقر علیه السلام مى فرماید: «یا جابر! بلّغ شیعتى عنّى السلام و اعلمهم انه لا قرابة بیننا و بین اللّه عزوجل و لا یتقرب الیه الا بالطاعة یا جابر من اطاع اللّه و احبنا فهو ولینا و من عصى اللّه لم ینفعه حبنا»5؛ «اى جابر! از طرف من، به شیعیانم سلام برسان و به آنان اعلام کن که هیچ قرابت وخویشاوندى بین ما و خداى عزوجل نیست و فقط با طاعت و بندگى به درگاه الهى تقرب جسته مى شود. اى جابر! هرکس خدا را اطاعت کند و همراه آن به ما محبت ورزد، دوست و محب ما است و هرکس خدا را معصیت کند، حب ما برایش نافع نیست».

بنابراین اولین شرط حب اهل بیت علیهم السلام، اطاعت از حق تعالى و پرهیز از گناه است. ممکن است کسى درجه پایین محبت (همان میل باطنى و رغبت درونى) را داشته باشد؛ ولى عملاً اهل معصیت هم باشد! چنین حبى، چندان سود بخش نیست. البته معصیت هاى اتفاقى ـ که بعد از آن توبه باشد ـ باعث نمى شود حب اهل بیت علیهم السلام سودى نبخشد.

حضرت على علیه السلام فرمود: «انا مع رسول الله و معى عترتى على الحوض، فمن ارادنا فلیأخذ بقولنا ولیعمل بعملنا ...»6؛ «من با رسول خدا صلى الله علیه و آله در حالى که عترت من هم با من هستند، بر حوض [ کوثر ]اشراف داریم. پس هر کس ما را مى خواهد، هم باید گفتار ما را بگیرد و هم عمل ما را عمل کند ...». بنابراین، محبت باید در عمل جلوه گر شود.

راه هاى کسب دوستى اهل بیت علیهم السلام:

1. معرفت به اهل بیت علیهم السلام: در پرتو معرفت امام، به کمالات و ویژگى هاى او بیشتر واقف مى گردیم و این آشنایى به طور طبیعى شیفتگى و محبّت را در پى دارد.

امام صادق علیه السلام مى فرماید: «الامام عَلَم بین اللّه عزوجل و بین خلقه، فمن عرفه کان مؤمنا و من انکره کان کافرا»7؛ «امام آن شاخص [ و دلیل و راهنماى ]آشکار است که بین خداى عز و جل و خلقش قرار گرفته است. پس هر کس او را شناخت، مؤمن مى گردد و هر کس او را انکار کرد [ و نشناخت]، کافر مى گردد». مؤمن بودن، فرع بر شناخت امام است.
از طرف دیگر ایمان، عین حب و بغض است؛ چنان که امام باقر علیه السلام مى فرمود: «الایمان حب و بغض»8؛ «ایمان حب و بغض است»؛ یعنى، حب تمامى خوبان، نیکى ها و کمالات و بغض از همه بدى ها، کژى ها و سردمداران آن.

پس در پرتو شناخت و معرفت، ایمان حاصل مى شود و ایمان نیز جز حب و بغض نیست. در نتیجه یکى از راه هاى عملى کسب حب اهل بیت علیهم السلام، معرفت آن بزرگواران است.

2. اطاعت از اهل بیت علیهم السلام: اگر کسى شناخت لازم و کافى از اهل بیت علیهم السلام پیدا کرد، اطاعت از آنان را بر خود لازم مى داند؛ ولى گاهى شناخت در آن حد بالا نیست! در این صورت چه بسا نسبت به اوامر آنان سرپیچى کند! عصیان به هر اندازه باشد، به همان مقدار کدورت و بغض مى آورد. کدورت و بغض هم، ضد صفا و حب است. پس هر اندازه نسبت به اوامر آنان عصیان شود، به همان اندازه بغض و کدورت نسبت به آنان در دل ایجاد مى شود و برعکس، هر اندازه نسبت به اوامر آنان اطاعت شود، به همان اندازه حب و صفا دل را فرا مى گیرد.

امام رضا علیه السلام مى فرماید: «اللهم انى اسئلک ... العمل الذى یبلغنى حبک ...»9؛ «خدایا! از تو آن عملى را مسألت مى کنم که حب تو را به من برساند». بنابراین یکى از راه هاى عملى وصول به «حب اهل بیت علیهم السلام»، اصل عمل و اطاعت است.

3. توسل با معرفت: در پرتو شناخت امام، مى فهمیم همه چیز ما به او وابسته بوده و وى واسطه فیض و کمال است.10 اگر توسل با شناخت و توجه همراه باشد، ترنم عارفانه و عاشقانه اى است که حب را در دل بیش از پیش مى پروراند.

پی نوشت‌ها:
1. با استفاده از: طریحى، مجمع البحرین، ج 2، ماده «حبب».
2. شورى 42، آیه 23.
3. میزان الحکمه، ج 2، ص 236، ح 3197.
4. همان، ح 3199.
5. همان، ص 238، ح 3211.
6. همان، ح 3212.
7. همان، ج 1، ص 170، ح 839.
8. همان، ج 2،ص 214، ح 3095.
9. همان، ح 3093.
10. براى آشنایى بیشتر به زیارت «جامعه کبیره» رجوع کنید.
 
منبع: پرسش‌ها و پاسخ‌هاى برگزیده، حمیدرضا شاکرین؛ نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه‌ها، دفتر نشر معارف، 1384.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
پرسش و پاسخ مرتبط